مهاجرت به جامعه خلبانان هم رسید
مشکلات معیشتی دیگر تنها مربوط به قشر محروم جامعه نیست. از پزشک و پرستار بگیر تا مهندس و معلم با مشکلات معیشتی مواجه شدهاند و در این بین، جامعه خلبانی هم نتوانست از این قاعده مستثنا بماند.
تجارتنیوز: مشکلات معیشتی دیگر تنها مربوط به قشر محروم جامعه نیست. از پزشک و پرستار بگیر تا مهندس و معلم با مشکلات معیشتی مواجه شدهاند و در این بین، جامعه خلبانی هم نتوانست از این قاعده مستثنا بماند. یکی از چالشهایی که از سال ۱۳۹۶ کشور ما با آن مواجه شده، افزایش آمار مهاجرت است. این روند البته با پاندمی کرونا بسیار کاهش پیدا کرد و دلیل آن هم وجود قوانین سختگیرانه در بسیاری از کشورها برای پذیرش افراد خارجی و رعایت پروتکلهای بهداشتی و درمانی بود. اگر نگاهی به آمار ترجمه مدارک در دارالترجمههای رسمی کشور بیندازیم و پای صحبت افراد فعال در این صنف بنشینیم، متوجه میشویم که دقیقا از شروع پاندمی کرونا یکباره آمار درخواست ترجمه مدارک به طرز چشمگیری پایین آمد؛ در حالی که قبل از آن از ابتدای سال ۹۶ تا اواخر سال ۹۹ هنگامی که هنوز کشورها اقدام به بستن مرزهای خود نکرده بودند، این روند افزایشی به بیش از دو برابر آمار نسبت به سالهای قبل از ۱۳۹۶ رسیده بود.
اما این روند دوباره برعکس شد و حالا هم طبق آمارهای رسمی، مهاجرت ایرانیان به بیش از دو برابر افزایش پیدا کرده است. اولین چالش ایران در زمینه مهاجرت همیشه مربوط به نخبگان و فارغالتحصیلان دانشگاهی بوده است؛ افرادی که از دانشگاههایی مانند شریف و امیرکبیر و... فارغالتحصیل میشدند و عزم رفتن میکردند. اما این ترجیح چیزی نبود که بدون وجود دلایل بیرونی از قبیل مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اتفاق بیفتد. در گذشته، بیشتر دانشجویانی که بعد از تمامشدن درس و دانشگاه اقدام به مهاجرت میکردند کسانی بودند که یا شغلی در زمینه رشته تحصیلی خود پیدا نمیکردند یا برای رسیدن به رؤیاها و اهدافشان شرایط اجتماعی و اقتصادی را در کشور فراهم نمیدیدند و... اما بعد از پاندمی کرونا، یکباره موج مهاجرت از ایران افزایش چشمگیری پیدا کرد و دیگر مختص دانشجویان و نخبگان نبود.
این بار موج مهاجرت به جامعه پزشکی و پرستاری رسید و حتی در دو سال اخیر جامعه کارگری هم با موج مهاجرت کارگران به کشورهای همسایه مواجه شد. مسئله اینجاست که آنقدر این سیل مهاجرت در کشور یکباره افزایش پیدا کرد که حتی بسیاری از کارشناسان در حوزه بهداشت و درمان قویا هشدار میدادند خروج این تعداد پزشک و پرستار از کشور میتواند سیستم بهداشت و درمان را دچار مشکل کند. چندی پیش فیلمی در فضای مجازی دست به دست میشد که نشان میداد یک تیم ششنفره جراحی در یکی از بیمارستانهای کشور عمان همگی از پزشکان و متخصصان ایرانی بودند. یعنی ما به همین سادگی سرمایههای اجتماعی خود را از دست میدهیم. روند صعودی مهاجرت از کشور اگر کنترل نشود، بهزودی با مشکلات جدیتری مواجه میشویم.
در حالی که مسئله افزایش حقوق و دستمزد کارگران به یک نگرانی عمده برای آنها تبدیل شده و در دو سال گذشته دولت بهتنهایی درباره شرایط مزدی کارگران تصمیمگیری کرده، شاید به نظر برسد مهاجرت در جامعه کارگری با توجه به درآمدی که دارند مسئلهای غیرقابل باور است اما آمارها خلاف این مسئله را ثابت میکنند. بنا بر آمارهای اعلامشده، یکی از چالشهای تازهای که میتواند تولید کشور را دچار مشکل کند، مهاجرت نیروی کار به کشورهای همسایه است. علی ترابی، فعال کارگری، دراینباره میگوید: «در حال حاضر یک کارگر ساده در امارات حدود هزار و ۵۰۰ تا دو هزار دلار دستمزد دریافت میکند، در عربستان این مبلغ بین هزار تا هزار و ۲۰۰ دلار، در عمان ۸۰۰ دلار و در ترکیه ۶۰۰ تا ۸۰۰ دلار است. این در حالی است که درآمد یک کارگر در ایران به کمتر از ۲۰۰ دلار میرسد».
او ادامه میدهد: «با این اوصاف، بدون شک کارگران ترجیح میدهند به دلیل مشکلات مالی و ناتوانی از مهاجرت خانوادگی و رفتن به کشورهای دورتر، رنج تنهایی را به جان بخرند و به خاطر اینکه بتوانند معیشت خانواده خود را تأمین کنند برای کار و دریافت دستمزد عادلانه به کشورهای همسایه بروند». این فعال کارگری توضیح میدهد: «متأسفانه در دو سال گذشته بیتوجهی به نیروی کار از سوی وزارت کار و رفاه اجتماعی به عادت تبدیل شده و همین هم مهمترین عاملی است که باعث میشود کشور نیروی کار توانمند خود را از دست بدهد. تا زمانی که وضع معیشت کارگران درست نشود ما نمیتوانیم توقع داشته باشیم تولید و اقتصاد در کشور رونق بگیرد».
از زمانی که ارزش پول ملی کاهش پیدا کرد، زندگیِ بسیاری از افرادی که تا قبل از آن میتوانستند طعم رفاه نسبی را در زندگی خود بچشند، مزه تلخِ نداری گرفت. دیگر قشر متوسط هم به سبب همین پایینآمدن ارزش پول ملی و تورم لجامگسیخته در جامعه کمکم به جامعه زیر خط فقر پیوستند و خط تازهای به نام فقر مطلق نیز متولد شد. حالا مشکلات معیشتی تنها مربوط به قشر محروم جامعه نیست. از پزشک و پرستار تا مهندس و معلم با مشکلات معیشتی مواجه شدهاند و در این بین جامعه خلبانی هم نتوانست از این قاعده مستثنا بماند. ارزیابیها نشان میدهد با توجه به نرخ دلار در بازار آزاد ایران، میانگین دریافتی یک خلبان در ایرلاینهای ایرانی پیش از شدتگرفتن تحریمها در سال 1396 چیزی حدود هشت هزار دلار بوده که این رقم حالا به کموبیش هزار دلار کاهش پیدا کرده است؛ در حالی که میانگین پرداختی به خلبانها در ایرلاینهای کشورهای منطقه حتی با توجه به سابقه پروازی به 14 هزار دلار نیز میرسد. عدد 14 هزار دلار میانگین پرداختی به خلبانان حالا در صورت برابری با ریال به رقم نجومی افزایش پیدا میکند که نقطه مشوق خلبانهای باتجربه ایرانی و نیروی انسانی ارزشمندی است که بهراحتی و به دلیل مشکلات ریز و درشت صنعت هوایی ایران از دست میرود. بر مبنای اطلاعات موجود، 47 خلبان از یک ایرلاین بخش خصوصی و 64 خلبان از ایرلاین اصلی ایران- ایرانایر- به دلیل کاهش میزان دریافتی و برابری آن با قدرت خرید ریال و البته مشکلات دیگری که در این حوزه وجود دارد حالا در کشورهای دیگر و با هواپیماهای عمدتا کمکارکرد و نو فعالیت میکنند.
امانالله قرایی، جامعهشناس، درباره دلایل مهاجرت میگوید: «مهاجرت عموما به دلیل عوامل دافعه کشور مبدأ و جاذبه کشور مقصد صورت میگیرد، مشکلات اقتصادی و اجتماعی از مهمترین عوامل دافعه طی چند سال اخیر است. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم افراد تحصیلکرده و نخبه، جامعه پزشکی و حتی کارگران که چرخ تولید کشور را میچرخانند با نداشتن حداقلها کنار بیایند و در جایی بمانند و ادامه دهند که چشمانداز روشنی برای آینده خود نمیتوانند تصور کنند». او اضافه میکند: «قبل از هر چیز رونق اقتصادی باعث میشود افراد میل به ماندن پیدا کنند، بعد از آن بهرهمندی از حقوق اجتماعی و شهروندی و البته داشتن شغل و امنیت شغلی. اینها لازمه یک زندگی نرمال است و افراد حق دارند از این حداقلها بهرهمند باشند. حال اگر در کشوری این شرایط فراهم نباشد نمیتوان به افرادی که قصد رفتن میکنند تا آینده خود را بسازند، خرده گرفت».