|

تبارشناسی اسطوره‌های یونان

بخش مهمی از فلسفه، ادبیات و هنرها در جهان معاصر، ریشه در گذشته‌ای دور و در یونان باستان دارند و از‌این‌رو شناخت اسطوره‌های یونان باستان نه‌فقط شناخت یک تاریخ سپری‌شده، بلکه شناخت ریشه‌هایی است که همچنان پابرجا هستند.

تبارشناسی اسطوره‌های یونان

شرق: بخش مهمی از فلسفه، ادبیات و هنرها در جهان معاصر، ریشه در گذشته‌ای دور و در یونان باستان دارند و از‌این‌رو شناخت اسطوره‌های یونان باستان نه‌فقط شناخت یک تاریخ سپری‌شده، بلکه شناخت ریشه‌هایی است که همچنان پابرجا هستند. کتاب «اساطیر یونان» درسگفتارهای عباس مخبر است که مدتی پیش در نشر مرکز منتشر شد و در آن به شکلی مختصر به اسطوره‌های یونان توجه شده است. تردیدی نیست که اسطوره‌های یونان بخشی از مهم‌ترین اسطوره‌های جهان‌اند که از زمان شکل‌گیری‌شان در 2500 سال پیش تا امروز الهام‌بخش بسیاری از نویسندگان، نمایش‌نامه‌نویسان، شاعران، نقاشان، موسیقی‌دانان، هنرهای تجسمی و انواع هنرهای جدید ازجمله سینما بوده است. مخبر در کتاب «اساطیر یونان» کوشیده تا ضمن معرفی این اساطیر، گامی دیگر هم بردارد و با نگاهی تحلیلی به تبارشناسی خدایان و الهه‌ها و بن‌مایه‌های فلسفی، تقدیرگرایانه و روان‌کاوانه مندرج در آنها بپردازد. یکی از ویژگی‌های درخور‌توجه این کتاب توجه به بخش‌های کمتر دیده‌شده اساطیر یونان و تأکید بر اهمیت و نقش الهه‌ها در جدال دیرپای میان نظام‌های مادرتبار و پدرسالار است. در کتاب «اساطیر یونان» به این نکته تأکید شده که اسطوره‌ها و افسانه‌های یونانی در زمره‌ غنی‌ترین و بارورترین مجموعه داستان‌های فرهنگ غرب به‌ شمار می‌آیند و با وجود تنوع‌شان، چشم‌انداز مشترکی از زندگی را به نمایش می‌گذارند. یونانیان در اسطوره‌های خود، زندگی، جوانی، شادمانی و شادخواری را ستایش می‌کنند و از مرگ‌اندیشی بیزارند. «اساطیر یونان» شامل 12 بخش با این عناوین است: «چشم‌انداز اسطوره‌های یونان»، «اسطوره‌های آفرینش»، «خدایان و الهگان المپ»، «دیگر الهگان مهم یونانی»، «تبارشناسی خدایان و الهه‌های یونانی»، «عاشقانه‌های یونانی»، «ایلیاد: اسطوره‌ پدرسالار جنگ»، «اودیسه: اثری با دیدگاه مادرتبار»، «قهرمانان اسطوره‌ای یونان»، «کیش‌های رازآمیز یونانی»، «انه‌اید» و «تراژدی». کتاب همچنین مؤخره‌ای با نام «ویژگی‌های بارز اساطیر یونان» هم دارد که در آن ازجمله به این نکته اشاره شده که اسطوره‌های یونان فاقد کتاب مقدس هستند و از سوی شاعران و نمایش‌نامه‌نویسان ثبت‌و‌ضبط شده است. مخبر می‌گوید ویژگی ثبت‌کردن از سوی شاعران و نمایش‌نامه‌نویسان این است که روایت‌های متعددی به وجود می‌آید و امکان تحول روایت‌ها در طول زمان نیز وجود دارد. در بخشی از کتاب «اساطیر یونان» درباره مرگ آمده: «در دیدگاه رسمی یونانی و برای مردم عادی، زندگی پس از مرگ قلمرویی کدر و مبهم است که پرداختن به آن چندان ضرورتی ندارد. هومر درباره توهمات مربوط به سرنوشت جسم، پس از رفتن جان از بدن، حرفی برای گفتن ندارد و مرگ را صرفا وضعیتی ملال‌آور و زندگی را خطرناک، هیجان‌انگیز و شکوهمند توصیف می‌کند. از دیدگاه خدایانی که بر کیهان فرمان می‌رانند، همه جنگ و جدال انسان‌ها، مرگ قهرمانان و سقوط شهرها، دل‌مشغولی گذرایی است که به‌زودی فراموش خواهد شد، و بازیگران دیگری در رویدادهای مشابهی جای آنها را خواهند گرفت. به گفته‌ آشیل حتی در خانه‌ نیرومند مرگ هم چیزی که بر جای می‌ماند، یک روح یا شبح است، نه نَفَس واقعی زندگی. قهرمانان هومر برای زندگی پس از مرگ هیچ‌گونه پاداشی را انتظار نمی‌کشند. آنچه برای ازدست‌رفتگان اتفاق می‌افتد، صرفا ویران‌شدن جسم و نوعی تاریکی نفرت‌انگیز، در پی خاموشی زندگی است. به‌ندرت با این عبارت روبه‌رو می‌شویم که زندگی، بدن را به سوی مقصدی دیگر ترک کرده است. در آن موارد هم مقصد بهشت نیست، بلکه خانه هادس، خدای سرزمین مردگان، است. مرگ پایان کار است و هومر هیچ دیدگاه تسلی‌بخشی از زندگی در فراسوی گور به دست نمی‌دهد».