|

به یاد تکتم معصومیان، فعال اجتماعی حوزه کودک

اما تو نیستی

حالا دیگر تو نیستی نازنین، تو با صورت خندانت که به خانه کودک جان می‌بخشیدی، دیگر در کنار ما نیستی. جای خالی تو در تمام کوچه‌‌پس‌کوچه‌های شوش و هرندی هر روز بیشتر می‌شود. تو باید می‌بودی تا از درد کودکان حرف بزنی؛ مثلا مصاحبه‌‌ای در روزنامه می‌کردی ولی آن‌قدر می‌گفتی تا تمام نگاه‌ها جلب کودکان آسیب‌دیده شود.

اما  تو  نیستی

شرق: حالا دیگر تو نیستی نازنین، تو با صورت خندانت که به خانه کودک جان می‌بخشیدی، دیگر در کنار ما نیستی. جای خالی تو در تمام کوچه‌‌پس‌کوچه‌های شوش و هرندی هر روز بیشتر می‌شود. تو باید می‌بودی تا از درد کودکان حرف بزنی؛ مثلا مصاحبه‌‌ای در روزنامه می‌کردی ولی آن‌قدر می‌گفتی تا تمام نگاه‌ها جلب کودکان آسیب‌دیده شود.

کاش هنوز هم در کلاس‌های خانه کودک مؤسسه یاریگران کودکان کار پویا رفت و آمد داشتی، هر‌چند حضور گرمت هنوز هم در کنار کودکان عمیقا حس می‌شود.

ولی یادت همیشه زنده است

در یازدهمین روز خرداد، همه 10‌سالگی مؤسسه را با یاد تو در خانه اندیشمندان علوم انسانی جشن گرفتند. در این برنامه، ویدئویی از تو پخش شد؛ کلیپ کوتاهی که در آن از اثر کمترین کارها در قبال این کودکان می‌گویی. تو که مملو از امید و روشنایی بودی با صورت پر‌نشاطت در حال حرف‌زدن جلوی دوربین هستی؛ «کارهای کوچک آموزشی برای کودکان می‌تواند تأثیر بسزایی بر روند اتفاق‌های مخربی که حتی تا نسل‌های بعد را هم درگیر می‌کند، داشته باشد... در فضای آسیب، ما باید به حداقل‌ها راضی باشیم...».

یادت در همه جا زنده است؛ از مسیری که به جا گذاشتی تا خاطرات عمیقی که در دل تمام کودکان بر جای گذاشتی.

ادامه مسیری روشن

مادرت این مسیر روشن را خوب می‌شناسد. هر روز ریسمان زندگی را در دست می‌گیرد تا چند قدم بیشتر برای کودکان آسیب‌دیده مناطق محروم پیش رفته باشد. پریسا پویان، زن مملو از تجربه‌های سخت در دل محلات آسیب‌دیده و مدیر مؤسسه یاریگران کودکان کار پویا، در دهمین سالگرد مؤسسه از انواع اشکال کار کودک می‌گوید که هر‌کدام در نوع خود آسیب‌های بی‌شماری دارد و اشاره می‌کند: «‌همان‌طور‌که گفتیم، یکی از بدترین اشکال کار کودک، کارهای داخل خانه است. مثلا در خانه برای فروش باقالی پاک می‌کنند. این کارها بدون آنکه کسی متوجه شود، تمام کودکی این بچه‌ها را به یغما می‌برد. مثلا کودکانی داریم که به دلیل همین کار تمام گوشت دستشان از ناخن جدا شده و ما برای تسکین دردشان، دستان‌شان را پانسمان می‌کنیم... اما معمولا این ماجراها را فقط به کار کودکان در خیابان محدود می‌کنند، در‌صورتی‌که این نوع از کار هم مملو از آسیب است. در مورد مقوله کار کودک فقط به مبلمان شهری و ظاهر شهر اشاره می‌شود، در‌صورتی‌که ماجرا خیلی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست...‌».

حیف از نبود بعضی آدم‌ها

جهان ما همیشه کودکان بسیاری را قربانی نابرابری و جنگ‌های خود می‌کند. کودکانی که هیچ سهمی در این رنج‌ها نداشتند؛ از کودکان جنگ‌زده و گرسنه در قحطی و بردگی در کارخانه‌های بزرگ دنیا تا همین بچه‌های کار محلات پر‌آسیب جنوب شهر که چاره‌ای جز ترک تحصیل ندارند. همه نیاز به توجه‌های ویژه دارند تا جهان آنها را ببیند. آدم‌های بسیاری در جهان هستند که قدم‌های کوچک‌شان، مسیرهای بسیاری را برای کودکان تغییر می‌دهد و حالا با افزایش التهابات جهان، نیاز به این آدم‌ها هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود. شاید یکی از وظایف ما آدم‌های معمولی، حمایت از آنهایی باشد که در حال ایجاد مسیرهای روشن برای کودکان هستند.