|

یادداشتی درباره قسمت اول از فصل سوم سریال «زخم کاری»

بازگشت ضدقهرمان دوست‌داشتنی

با آغاز پخش اولین قسمت از فصل سوم سریال «زخم کاری»، به نظر می‌رسد محمدحسین مهدویان و تیم فیلم‌نامه‌نویسش، صدای گلایه‌های مخاطبان از روند پیشرفت وقایع در فصل دوم سریال را شنیده و با محور قراردادن دوباره شخصیت محبوب مالک (با بازی جواد عزتی) در متن رخدادها و حوادث داستان، کوشیده‌اند تا دوباره خاطره هیجان‌انگیزِ فصل اول سریال زخم کاری را برای علاقه‌مندان زنده کنند.

بازگشت ضدقهرمان دوست‌داشتنی

کمال پورکاوه

با آغاز پخش اولین قسمت از فصل سوم سریال «زخم کاری»، به نظر می‌رسد محمدحسین مهدویان و تیم فیلم‌نامه‌نویسش، صدای گلایه‌های مخاطبان از روند پیشرفت وقایع در فصل دوم سریال را شنیده و با محور قراردادن دوباره شخصیت محبوب مالک (با بازی جواد عزتی) در متن رخدادها و حوادث داستان، کوشیده‌اند تا دوباره خاطره هیجان‌انگیزِ فصل اول سریال زخم کاری را برای علاقه‌مندان زنده کنند.

محمد‌حسین مهدویان با ساخت فصل اول سریال که تصویری درگیر‌کننده از حرص، طمع و زیاده‌خواهی را برای مخاطب به نمایش می‌گذاشت، دست به کار بزرگی زد و موفق شد برای نخستین بار کاراکتری را خلق کند که در قامت یک ضدقهرمان، چنان جذابیتی برای مخاطب پیدا کرده بود که نام «مالک» را در هر گفت‌وگوی دوستانه یا دورهمی خانوادگی نیز می‌شد شنید.

رفتار و افکار مالک که برای رسیدن به قدرت بیشتر و جایگاهی بالاتر، به راحتی به خیانت و قتل نزدیک‌ترین اقوام و دوستان خودش هم فکر می‌کند، چنان جلوه دراماتیک و هیجان‌انگیزی در فصل اول پیدا کرده بود که تصور غیبت این ضدقهرمان دوست‌داشتنی (که حکم موتور محرک داستان را در این سریال پیدا کرده بود) در فصل دوم برای بسیاری از علاقه‌مندان، حرکتی ناامید‌کننده به حساب می‌آمد.

اما انگار نویسنده و کارگردان سریال در فصل سوم تصمیم گرفته‌اند دوباره همان کاراکتر جذاب و دوست‌داشتنی خودشان را در مرکز حوادث و رخدادها قرار داده و بی هیچ معطلی و از همان ابتدا، شخصیت مالک را با همان درون‌گرایی همیشگی‌اش (که سیمایی پررمزوراز و غیر قابل اعتماد به او بخشیده) پیش‌روی مخاطب قرار دهند.

در اینجا هم دوباره می‌توان همان عصبیت‌های ساختگی، همان رفتارهای نمایشی و همان خنده‌های ریز ناشی از برنده‌شدن در یک بازی مرگ‌بار را در چهره و رفتار مالک دید. به نظر می‌رسد تیم فیلم‌نامه‌نویس فصل سوم، در همین قسمت ابتدایی با خلق صحنه‌هایی کوتاه اما هوشمندانه که به قصد شخصیت‌پردازی و پیشبرد درام ِداستانی طراحی شده‌اند، کوشیده تا سویه‌ای نمایشی به رخدادهای پیش‌رو داشته باشد. نگاه کنید به گفت‌وگوی میان سمیرا و کیمیا در نزدیکی محل اقامت مالک، که همسر و معشوقه سابق برای نزدیک‌شدن دوباره به مالک، هر کدام برایش غذا آورده‌اند و هنگامی که کیمیا لوبیاپلوی دست‌پخت سمیرا را به مالک می‌دهد، او می‌تواند حتی بعد از گذشت این همه مدت، از روی بوی غذا به هویت کسی که این غذا را برای او پخته و ارسال کرده است پی ببرد.

درست است که بر اساس پخش تنها یک قسمت از فصل جدید سریال زخم‌ کاری نمی‌‌توان به قضاوتی قطعی درباره کیفیت کلیت سریال رسید، اما سکانس انتهایی این قسمت که مالک را با همان هوشمندیِ مورد انتظار تماشاگر به میان کسانی می‌فرستد که همگی به خون او تشنه‌اند، خبر از شروع یک بازی پرهیجان می‌دهد که بازیگرانش همگی شطرنج‌بازانی ماهر هستند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها