برای اعتراض به تحریمهای ظالمانه
«باید رویکردهای خودمان را تغییر دهیم... باید نگاه به فرصتهای بینالمللی را تغییر دهیم. با جهان نمیشود شوخی کرد... امروز دارو میخواهیم وارد کنیم، باید آمریکا اجازه دهد، این خطرناک است».
امید جهانشاهی: «باید رویکردهای خودمان را تغییر دهیم... باید نگاه به فرصتهای بینالمللی را تغییر دهیم. با جهان نمیشود شوخی کرد... امروز دارو میخواهیم وارد کنیم، باید آمریکا اجازه دهد، این خطرناک است». این سخن کسی است که نمیتوان او را «سستعنصر» و «غربزده» نامید. این سخنان جناب مصطفی پورمحمدی است که به واسطه صراحت و صداقتش در بیان مسائل، «ستاره مناظرهها» لقب گرفت. «تحریم مسئله مهمی است. تحریم فلجکننده را بر ما تحمیل کردهاند و ما ساده از کنار این میگذریم، تمام اقتصاد ما گرفتار آن است... باید دیگر حل کنیم. تمام روابط تجاری و مالی ما قفل شده. فعالان اقتصادی میخواهند چطور عمل کنند؟». سال 92 مردم به حسن روحانی رأی دادند؛ چون علیه تحریمهای ظالمانه داد سخن داد که «چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد». هنوز هم آنچه ملت را به شور میآورد، شعار «برای زندگی» است. مردم آن سالها را یادشان است، چون در چهار سال اول روحانی لمس کردهاند که اگر برای مدتی ثبات اقتصادی بود، به خاطر همان برجام بود و آثار روانیاش که وقتی با ترامپ به هم خورد، اقتصاد به هم ریخت و دوباره نرخ تورم بالا رفت. چیزی را که ملت کف بازار لمس کرده، با جوسازی و شعارهای سیاسی نمیتوان طور دیگری جلوه داد. اگرچه برخی با بیانیه «ما بلدیم بدون تحریم هم اقتصاد را بهخوبی مدیریت کنیم»، بخشی از مردم را مجاب به رأی کردند، اما کارنامه آنها در سه سال اخیر با تورم حدود 40 درصد و دلاری که تا 60 هزار تومان بالا رفت، باز مردم را متوجه تحریمهای ظالمانه کرد. استقبال پرشور از آقای ظریف در شهرهای مختلف فقط ریشه در امیدی دارد که هنوز زنده است به کاهش فشار تحریمهایی که مبادلات بانکی، تأمین مواد اولیه، انتقال فناوری روز، جذب سرمایهگذاری خارجی و توسعه صنایع بزرگ را پرهزینه و دشوار کرده است. آیا فاجعه نیست که حدود 30 درصد درآمد نفت کشور به خاطر تحریمها از بین میرود؟ و این تنها یک بخش از خسارتهای تحریمهای ظالمانه است. خسارت ناشی از فقدان جذب مکفی سرمایهگذاری خارجی برای توسعه بنادر و روزآمدی صنایع مختلف، خسارتی که مهاجرت خبرگان میزند، خسارتی که به برند ملی و توسعه توریسم وارد میشود و... البته فرصتهای کارآفرینی، سرمایه انسانی جوان و ظرفیتهای داخلی بسیار درخور توجه هستند اما برای امکان «استفاده از ظرفیتها و فرصتهای داخلی» اول باید زنجیر تحریمهای ظالمانه را از دستوپای اقتصاد کشور باز کرد. پس برای توسعه تجارت که بدون آن رونق تولید ممکن نیست، برای قرارگرفتن ایران در راه ترانزیت بینالمللی یا همان جاده ابریشم مدرن که لازمه توسعه کشور است، برای رونق بازار کسبوکار که لازمه جلوگیری از مهاجرت متخصصان است، برای جلوگیری از خسارتهای متنوع تحریمهای ظالمانه، برای آینده کودکانمان، «برای ایران» به تلاش افراد «شجاع»، «امین»، «غیور» و «متدین» برای کاهش فشار تحریمهای ظالمانه رأی دهیم.