سلام بر دماوند
چند هفته پیش کیف دو توریست اهل کشور روسیه با مقدار قابل توجهی دلار و مدارک در مرتفعترین نقطه تهران یعنی در منطقه توچال پیدا شد و در شهر تهران صحیح و سالم به دست صاحبانش رسید، اقدامی که همه را شگفتزده کرد.
ترانه بنییعقوب- چند هفته پیش کیف دو توریست اهل کشور روسیه با مقدار قابل توجهی دلار و مدارک در مرتفعترین نقطه تهران یعنی در منطقه توچال پیدا شد و در شهر تهران صحیح و سالم به دست صاحبانش رسید، اقدامی که همه را شگفتزده کرد.
«وقتی کیف توریست روسی را پیدا کردم و به او تحویل دادم چون عازم قله دماوند بود، به او گفتم لطفا وقتی به قله رسیدی سلام من را به دماوند زیبا برسان. این از هر تشکری برای من ارزشمندتر است». اینها گفتههای متینه هاشمی، کوهنورد و شهروند ایرانی است که روز جمعه 28 اردیبهشت امسال در ارتفاعات توچال کیف دو توریست روس را که حاوی چهار هزار دلار، مقداری یورو و مدارکشان بود پیدا کرد و روز بعد به آنها تحویل داد. «متینه هاشمی» آن روز مثل خیلی روزهای دیگر کوهنوردی میکرد و اتفاقا مسیر ورودیاش در آن روز برفی و سرد ارتفاعات تهران از پارک جمشیدیه بود و موقع رسیدن به توچال از آنجا که برف و باران شدت گرفته و هوا بهشدت نامناسب شده بود، او به همراه تیمش به جانپناه توچال رفتند: «به خاطر هوای نامناسب بیشتر کوهنوردان به این جانپناه آمدند و اتفاقا همانجا هم این توریستهای روس را ملاقات کردیم و با آنها حرف زدیم، حتی گفتند قرار است به دماوند بروند. بعد از اینکه آنها رفتند متوجه شدم یک کیف کمری جا مانده اول فکر کردم برای بچههای خودمان است پرسوجو کردیم و فهمیدیم برای ما نیست و جالب اینکه کسی هم در آن جمع مدعی نشد که کیف مال اوست چون آن روز به خاطر هوای بد جانپناه بهشدت شلوغ بود. بعد که کیف را باز کردم تا آدرس و نشانی پیدا کنم تعجب کردم چون در کیف مقدار قابل توجهی دلار و یورو و البته مدارک شناسایی بود و همان موقع فهمیدم که کیف برای توریستهای روس است و آنها مدتی بود که رفته بودند». از همان موقع «متینه» دست به کار پیداکردن این توریستها شد. از همه پرسوجو کرد حتی در مسیر بازگشت و پایین مدتی منتظر ماند تا شاید این توریستها را پیدا کند چون اصلا تصور نمیکرد آنها مسیر برعکس یعنی هتل توچال را در پیش گرفته باشند. بنابراین با سفارت روسیه تماس گرفت و اعلام کرد کیف را پیدا کرده. بعد به این نتیجه رسیدند که در گروههای کوهنوردی هم این ماجرا را به اشتراک بگذارند تا شاید از این طریق توریستها پیدا شوند. متینه ادامه میدهد: «خلاصه متوجه شدیم ما پایین آمدهایم و آنها برای همهوایی و آمادهشدن برای رفتن به دماوند به هتل رفتهاند. فردای آن روز با آنها قرار گذاشتیم و کیف و مدارک را تحویل دادیم. میگفتند خیلیها با آنها شوخی کردهاند و گفتهاند که الان دلارهایتان در چهارراه استانبول فروخته شده و برای آنها باورنکردنی بوده که دوباره به کیف و مدارکشان رسیدهاند». متینه از حس و حالش هم برایم میگوید: «از لحظه پیداکردن کیف مدام استرس داشتم، میگفتم آنها در کشور ما غریبه هستند و در یک کشور غریب چقدر سخت است که آدم کیف پول و مدارکش را گم کند بهویژه که عازم دماوند هم هستند، الان همه فکرشان به هم ریخته. خوشبختانه لیدر آنها هم که یک جوان ایرانی بود در همه گروههای کوهنوردی این جریان را به اشتراک گذاشته بود البته اگر هم از این طریق کیف پیدا نمیشد چون با سفارت روسیه تماس گرفته بودم تصمیم داشتم نهایتا کیف را تحویل آنها بدهم». برخی از متینه میپرسیدند آیا حتی لحظهای هم به این فکر نیفتاد که کیف را برای خودش بردارد: «شرایط اقتصادی جامعه ما بد است و برخی این سؤال را از من میپرسیدند، جواب من به همهشان این بود که امکان نداشت چنین کاری کنم. پولی که برای خود آدم نباشد خرجکردنش هیچ لذتی ندارد و من حتی همان یک روز هم که کیف پیش من بود حس خوبی نداشتم و دوست داشتم زودتر به صاحبش برسانم. وقتی کیف را تحویل دادم خیلی حس خوبی داشتم. از آن توریستها خواستم سلام من را به دماوند زیبا برسانند چون ما کوهنوردها دماوند را خیلی دوست داریم. از این خوشحالم که ما ایرانیها امانتدارهای خوبی هستیم و من در این ماجرا دوستان جدیدی در کوه پیدا کردم و به یک سفر کوهنوردی در استان مرکزی ارتفاعات شازند دعوت شدم؛ هدیهای که برای ما کوهنوردها از هر چیزی جذابتر است». خانم محبوبه ملکی، راهنمای گردشگری بینالمللی و مؤسس مزرعه گردشگری خورشید دماوند که آن روز در هتل توچال بود، ماجرا را از ابعاد دیگری برایمان تعریف کرد. او با هیجان زیاد درباره اتفاقهای قشنگی میگوید که در حاشیه این ماجرا افتاد و همه را شگفتزده و خوشحال کرد: «آن شب که ما در آن هتل بودیم، متوجه شدیم یکی از میهمانان این هتل جناب آقای شهیدیان رئیس هیئتمدیره شرکت ارتعاشات صنعتی ایران وقتی متوجه میشوند دو توریست کیفشان را گم کردهاند سریع با راهنمای آن دو توریست ارتباط برقرار میکنند و میگویند تمام مخارج این دو توریست روس را تا زمانی که در کشور ما و میهمانمان هستند میپردازند چون بحث وجهه ملی ما مطرح است و نمیخواهند آنها با خاطره بدی از کشور ما بروند. خیلی از این پیشنهاد تشکر کردند و گفتند برایشان یک خاطره دلپذیر ساختهاند و تحت تأثیر قرار گرفتهاند». اتفاق جالب دیگر حس مسئولیت «اشکان» تورلیدر این کوهنوردها بود. او با اینکه آن شب هوا در منطقه توچال خیلی بد بود و باد با سرعت زیاد میوزید، با کلنگ یخ همه مسیر قله را جستوجو کرد تا شاید بتواند کیف را پیدا کند و این دغدغه و نگرانیاش برای کوهنوردها بسیار جالب بود و این خبرها میتواند در سطح بینالمللی هم بازتاب وسیعی داشته باشد. نکته جالب دیگر تماس متینه با محبوبه بود و اینکه در لحظات آخر اقامت آنها در هتل با هم صحبت میکنند و لحظهای که این خبر را به توریستها میدهند، آنها انگار از خوشحالی بال درمیآورند و حتی خودشان باور نمیکنند در میانه یخ و سرما کیفشان پیدا شده و با توجه به خاطراتی که از کشور خودشان درباره گمشدن کیف داشتند و مبلغ قابل توجهی پول هم در کیفشان بوده، اصلا توقع نداشتند کیفشان پیدا شود، آنهم کیفی که در قله و مرتفعترین جای تهران گم شده بود و در شهر تهران به دستشان برسد. حتی سفارت روسیه هم با آنها تماس میگیرد و از پایان این ماجرا مطلع میشود و این ماجرا وجهه ملی کشور ما را ارتقا میدهد.