انتقاد صریح مهاجری از اصلاحطلبان:
اگر ظریف با همه آبرویش وسط میدان نبود، کلاه شما پشم داشت؟
فعال اصولگرا در یادداشتی نوشت: میشناسم چهرههایی از اصلاحطلبان را که الان برای وزیر و معاون رئیسجمهور شدن قند توی دلشان آب میشود اما حداقل در سه سال گذشته یک کلام حرف نزدهاند. بعضیشان گفتهاند حرفزدن من به صلاح نیست.
فعال اصولگرا در یادداشتی نوشت: میشناسم چهرههایی از اصلاحطلبان را که الان برای وزیر و معاون رئیسجمهور شدن قند توی دلشان آب میشود اما حداقل در سه سال گذشته یک کلام حرف نزدهاند. بعضیشان گفتهاند حرفزدن من به صلاح نیست.
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا، در کانال تلگرامی خود نوشت: اصلاحطلبان محترم! مبارکتان باشد پیروزی آقای پزشکیان. او انصافا آدم وارسته و شایستهای است. ما اصولگراها حسودیمان میشود به او. نهجالبلاغه را حتی از سید رضی بیشتر میخواند؛ سادهزیستیاش لنگه ندارد در میان شما اصلاحطلبها و ما اصولگراها. ادبیاتش به مردم کف خیابان و جامعه نزدیکتر است، از همه بزرگان دو جناح. صداقتش حرف ندارد. تواضعش و مردمیبودنش آنقدر ملیح است که دل آدم غنج میرود. ویژگیهای خوب باز هم دارد اما همه اینها چه دخلی به شماها دارد؟!
بعضی از شماها که الان زنبیل به دست، آمدهاید توی صف، تا حالا کجا بودید؟ اصلا چه نسبتی با دکتر مسعود دارید؟ مگر خیلی از شماها تا صبح روز انتخابات، تنور تحریم را روشن نگه نداشته بودید؟ خدا وکیلی چند نفرتان جنس پزشکیان را اصلاحطلب میدانستید؟ یا اگر میدانستید، چند نفرتان پای او ایستادید؟ کی به شما گفته که او را شماها رئیسجمهور کردهاید؟ در انتخابات، کاندیداهایی آمده بودند که بعضیهایشان آنقدر چندش بودند که مردم برای دفع شر آنها به پزشکیان رأی دادند. این رأی مال پزشکیان بود، نه شماها.
میخواهید پز بدهید، بدهید اما اگر محمدجواد ظریف با همه آبرویش وسط میدان نبود، کلاه شما پشم داشت؟ نقش آذریجهرمی را هم لابد یادتان رفته. کدامیک از این دو نفر اصلاحطلباند؟ عضو کدام تشکیلات شما بودهاند؟ اصلا مگر شما جز چند تا مغازه ورشکسته که فقط اسمهای دهانپرکن دارد، چیز دیگری هم داشتید و دارید؟ چه خبرتان شده؟ فکر کردهاید انقلاب دیگری رخ داده و سال ۵۷ تکرار شده؟ یا گمان میکنید بر توسن نادرشاه نشستهاید و هند را فتح کردهاید؟ نه عزیزان. پیاده شوید و با هم راه برویم. این جامعه و این مردم اگر ببینند با آنها خوب تا نمیکنید، رأیشان را پس میگیرند. یقینا اگر سعید جلیلی به هر دلیلی رئیسجمهور میشد، مردم آنقدر افسرده و مأیوس میشدند که در انتخابات بعدی، باید تکتک خانهها را در میزدیم و با من بمیرم، تو بمیری، التماس میکردیم بیایید رأی بدهید. با این روش که شما پیش گرفتهاید، راه امید را دارید میبندید. جامعه اگر خسته و ناامید نبود، اینهمه غایب انتخابات نداشت. همین ۵۰ درصد هم بخش بزرگش به این دلیل آمد که تفکر جلیلی نیاید وگرنه ربطی به اصلاحطلبان نداشت. برای بزرگان این جریان قطعا و قلبا احترام قائلم اما اگر این دوره حنایشان کمی رنگ گرفت، به خاطر گروهها و چهرههای اصلاحطلبی که اکنون کاسب شدهاند، نبود.
میشناسم چهرههایی از اصلاحطلبان را که الان برای وزیر و معاون رئیسجمهور شدن قند توی دلشان آب میشود اما حداقل در سه سال گذشته یک کلام حرف نزدهاند. بعضیشان گفتهاند حرفزدن من به صلاح نیست. در واقع همیشه جنتمکان و خلدآشیان زیستهاند و حالا سر برآوردهاند که حاجی أنا شریک، سهم من کو؟ چرا من عضو ارشد کابینه نباشم؟ برادران و خواهران اصلاحطلب! شما امروز را میبینید و فردا جلوی چشمتان نیست. مو را میبینید و پیچش مو را نه. بعضی از شماها واقعا دنبال سهم از کیک قدرت نیستند اما گوشهای نشسته و حرص میخورند و درعینحال میترسند انتقادشان از فلان روش و منش اصلاحطلبی یا بهمان چهره جناحشان به تریج قبای کسی برنخورد. اگر با همین دستفرمان پیش بروید، چند صباح دیگر هیچ نیازی نیست که اصولگرایان به شما و دولت چهاردهم بتازند. خودتان در صف اول شمشیر خواهید زد. این راه که شما میروید، قبلا هم از طرف خودتان و هم از طرف ما اصولگراها طی شده. این راه، آخرش ترکستان نیست... .