نگاهی به حاشیه و متن مراسم تنفیذ
اهمیت ویژه دوری از «نقار»
در لغتنامه فارسی در تعریف «نقار» آمده: «جدال، ستیزه، عداوت، عناد، قهر، کینه، مناقشه و نفرت» و دوری از ایجاد فضای «نقار» در جامعه، مهمترین توصیه رهبر انقلاب در مراسم تنفیذ مسعود پزشکیان بود؛ موضوعی که بر آن توصیه «مؤکد» شد تا اهمیت و برجستگی آن روشن شود. در مراسم تنفیذ پزشکیان متن و حاشیههای زیادی وجود داشت اما مهمترین آن توصیه به دوری از نقار در سیاست داخلی و پیام به اروپا در سیاست خارجی بود. اما مخاطب ایجاد نقار در جامعه کدام جریان میتواند باشد؟ چرا جریان جلیلی باید از نقار دوری کند و مهمتر از همه اینکه توصیههایی که درباره سیاست خارجی شد، کشور را به کدام سمت سوق میدهد؟
در لغتنامه فارسی در تعریف «نقار» آمده: «جدال، ستیزه، عداوت، عناد، قهر، کینه، مناقشه و نفرت» و دوری از ایجاد فضای «نقار» در جامعه، مهمترین توصیه رهبر انقلاب در مراسم تنفیذ مسعود پزشکیان بود؛ موضوعی که بر آن توصیه «مؤکد» شد تا اهمیت و برجستگی آن روشن شود. در مراسم تنفیذ پزشکیان متن و حاشیههای زیادی وجود داشت اما مهمترین آن توصیه به دوری از نقار در سیاست داخلی و پیام به اروپا در سیاست خارجی بود. اما مخاطب ایجاد نقار در جامعه کدام جریان میتواند باشد؟ چرا جریان جلیلی باید از نقار دوری کند و مهمتر از همه اینکه توصیههایی که درباره سیاست خارجی شد، کشور را به کدام سمت سوق میدهد؟
حاشیههای مراسم تنفیذ: 7 مردادماه 1403، 70 روز بعد از درگذشت ابراهیم رئیسی در کوههای شمال غرب کشور، رئیسجمهوری دیگر از ایران در مراسم رسمی «تنفیذ»، رئیسجمهور ایران شد. مراسمی رسمی که ابتدای ریاستجمهوری هر فرد در ایران برگزار میشود و طی آن رهبر انقلاب اسلامی، رأی مردم را به رئیس دولت تنفیذ میکند. مراسمی که همواره متن و حاشیههای بسیاری دارد که اینبار هم خالی از آن نبود. از خاتمی که حکم ریاستجمهوری را به رقیبش احمدینژاد داد تا احمدینژاد که آن را به روحانی و روحانی که به رئیسی تحویل داد، همگی تحویل کلید ریاستجمهوری به رقیب بود. پزشکیان اما از این فضا دور بود. اولین غایب این مراسم هم ابراهیم رئیسی بود که انتظار میرفت حداقل برای دو دوره در کسوت ریاستجمهوری، این مراسم را تجربه کند. در این مراسم تنها رئیسجمهور سابق که حضور داشت، حسن روحانی بود. نشسته در کنار علی لاریجانی و ناطق نوری که مجموعهای از تفکری خاص از میانهروی سالهای اخیر در کشور را نمایندگی میکنند. از مجموعه رؤسای جمهور سابق ایران که در قید حیات هستند، دو رئیسجمهور دیگر هستند که هر دو غایبان این مراسم بودند؛ اولی احتمالا با خواست خودش به مراسم نرفته باشد و دومی با دعوتنشدن برای حضور در مراسم این سالها. حضورنداشتن محمود احمدینژاد و سیدمحمد خاتمی طبیعتا مهم است. اینکه چرا احمدینژاد با وجود آنکه در سالهای اخیر به طور مداوم در مراسمهای رسمی در حسینیه امام خمینی حاضر میشود، غایب این مراسم بود، اما مهمتر از حضورنداشتن خاتمی است که از فردای انتخابات 88 غایب تمام مراسمها بود. احمدینژاد انتظار داشت مجموعه نظام بعد از حسن روحانی بار دیگر به او اعتماد کند یا حتی بعد از درگذشت ابراهیم رئیسی و سکوت سه سال اخیر او، شرایط برای بازگشت او به قدرت فراهم شود، اما این اتفاق نیفتاد. از همین رو هم بود که در زمان رأیگیری انتخابات اساسا در ایران حاضر نبود و تصاویرش از ترکیه و سواحل استانبول پخش میشد. شاید در نگاه اول حاشیههایی مثل اشتباه تکراری پزشکیان در خواندن عبارت «ره» بعد از نام امام خمینی یا چروکبودن کت او جلب توجه کرده باشد، اما مراسم تنفیذ ریاستجمهوری چهاردهم، متن مهمتری از حاشیهها داشت که باید به آن توجه کرد. مهمترین بخش حرفهای مسعود پزشکیان اشاره او به کسانی بود که در انتخابات مشارکت نکردند و مهمترین نکته سخنرانی رهبری، پیامی بود که آیتالله خامنهای به جریانهای سیاسی درگیر در رقابت انتخابات داد؛ بهویژه توجه به کسانی که در انتخابات شکست خوردند. رهبری به آنها این پیام را داد که «هیچکس نباید احساس شکست کند» و برمبنای این احساس شکست در آنها یا احساس پیروزی در طرف پزشکیان وارد تقابل و دوگانهسازی شوند.
توجه به معترضان: از همان دور اول انتخابات که 60 درصد از مردم در ناباوری فعالان سیاسی، در انتخابات مشارکت نکردند، مسعود پزشکیان به این بخش از جامعه توجه داشت. در مناظرهها به آنها اشاره کرد و اینبار نیز در نطق خود در مراسم تنفیذ اعتراضداشتن این بخش از جامعه را مورد توجه قرار داد و گفت: «آنان که به من و نامزدهای رقیب رأی دادند یا حتی از سر دغدغهمندی و نقد و اعتراض وارد عرصه انتخاب نشدند، انتظار تحول را پیشروی نظام، من و دولت آینده نهادند که زمان پاسخگویی به آن از امروز عملا آغاز میشود». بهعلاوه میتوان گفت از نگاه پزشکیان مهمترین راهحل عبور از بحرانها همچنان توجه به برداشتن شکافهای جامعه است. جایی که مسعود پزشکیان به عنوان رئیسجمهور تأکید میکرد: «ما تنها با همگرایی و قانونگرایی در منظومه حکومت میتوانیم از بحرانها و تنگناهای پیشروی کشور عبور کنیم و امیدها و انتظارات بهحق مردم را پاسخ دهیم». این دقیقا همان نقطه عطفی بود که سخنرانی مسعود پزشکیان و سخنرانی رهبر انقلاب را به هم پیوند میزند. همانجایی که نه توصیه «اکید»، بلکه توصیه «مؤکد» شد به دوری از «نقار».
پیام گسترش روابط با اروپا: یکی از مهمترین بخشهای سخنرانی رهبری در مراسم تنفیذ پزشکیان، راهبرد اصلی مواجهه با اروپا بود. رهبری ضمن اشاره به رفتار بد اروپاییها با ایران در سالهای اخیر، این پیام را صادر کردند که در صورت تغییر رفتار اروپایی، آنها میتوانند در اولویت سیاست خارجی ایران قرار بگیرند: «انگیزه مخالفت و دشمنی با برخی کشورها مثلا با کشورهای اروپایی هم که آنها را در اولویتهای روابط خارجیمان ذکر نکردهام، نداریم؛ علتش این است که این کشورها این چند ساله با ما خوب رفتار نکردهاند. در قضیههای تحریم و نفت و سایر قضایا یا در عنوانی جعلی مانند حقوق بشر بد رفتار کردهاند؛ اگر این رفتارها را نداشته باشند، آنها هم جزء اولویتهای ما خواهند بود». رهبری همچنین در همین بخش به کشورهایی اشاره کردند که رفتارهای آنها با ایران «عنادآمیز» بوده و ایران آن رفتارها را فراموش نمیکند: «البته چند کشور هستند که ما اذیتهای آنها و رفتار عنادآمیزشان را فراموش نمیکنیم». به نظر میرسد در صدر این فهرست میتوان از کشور انگلستان نام برد.
توصیه مؤکد: گذشته از این بخش، رهبر انقلاب در مراسم تنفیذ توصیههای مختلف درباره مسائل سیاست داخلی و خارجی به دولت داشتند. از توصیهای که نشان میداد با مذاکره مخالفتی ندارند اما درعینحال توصیه میشد که «هیچ مسئله داخلی را نباید متوقف و آویزان یک موضوع خارجی کرد» تا توصیه و سفارش به «فعالبودن در حوزه سیاست منطقهای»، «همکاری با کشورهایی که در زمان فشار خارجی از ایران حمایت کردند»، «تعامل ارکان کشور با یکدیگر» و «اولویتدادن اقتصاد» در زمان حاضر حتی بر مسائل «فرهنگی». مهمترین بخش از سخنرانی رهبری جایی بود که با اشاره به فضای انتخابات و احساسات عمومی ناشی از چالشها و رقابتهای انتخاباتی تأکید کردند: «پس از انتخابات، نباید به وسوسههای دوقطبیسازی اعتنا کرد و ترتیب اثر داد؛ این توصیه مؤکد بنده است. نباید احساساتی که در دوره انتخابات افراد را وادار به مجادله با یکدیگر میکرد ادامه یابد». رهبری در ادامه به ایجاد نقار و شکاف اجتماعی اشاره کرده و گفتند: «خاصیت انتخابات، رأیآوردن یکی و رأینیاوردن دیگری است اما این نباید موجب نقار، اختلاف، شکاف و جدایی شود... . در همه انتخاباتی که برگزار شده، همه کسانی که وارد میدان شدهاند چه نامزد آنها رأی آورده باشد چه رأی نیاورده باشد، پیروز هستند؛ چون ملت ایران پیروز شده و ما در این انتخابات شکستخورده نداریم... نه آن کسی که نامزدش رأی آورده احساس اعتلا کند و نه آن کسی که نامزد موردعلاقه او رأی نیاورده احساس شکست کند». با وجود آنکه ممکن است ایجاد نقار و ایفای نقش اپوزیسیون دولت پزشکیان از سوی سعید جلیلی و مخالفانشان برای آنها منافع سیاسی اندکی در پی داشته باشد، اما تأکید رهبری بر دوری از این نقار اهمیت زیادی دارد. به طور طبیعی مسعود پزشکیان میتواند در سایه حملاتی که جریان شکستخورده در انتخابات به او میکنند، حمایتهای بیشتری از جامعه دریافت کند. آنها که در انتخابات شکست خوردند به خوبی میدانند که از جایگاهی در جامعه برخوردار هستند که مخالفت آنها با هر فردی سبب محبوبیت بیشتر آن فرد و جریان میشود. ازاینرو تأکیدهای فراوان بر اینکه نباید این افراد احساس «شکستخوردگی» داشته باشند، مخاطب روشنی دارد. آیا سعید جلیلی و دولت سایه او این پیام مشفقانه را دریافت کرده و از ایجاد نقار در جامعه دوری میکند؟ یا آنکه جریان آنها در کمین روزهای معرفی کابینه نشستهاند تا «نقار» را در مواجهه با کابینه مسعود پزشکیان از مجلس کلید بزنند؟