از فوتبال افغانستان عقب نیفتیم
در حالی تیم ملی فوتبال بزرگسالان کشورمان در گوشهای از وطن، مورد بیمهری عدهای مسئول هموطن قرار گرفت و با برگزاری بازی رسمی تیم ملی ایران در ورزشگاه امام رضای مشهد مانند بازیهای استقلال و پرسپولیس، از طرف مسئولان مربوطه مخالفت شد، خبر رسید یک باشگاه افغانستانی در ورزشگاه امام رضا تمرینات خود را دنبال میکند، آنهم به طور مجانی!
عبدالله دارابی: در حالی تیم ملی فوتبال بزرگسالان کشورمان در گوشهای از وطن، مورد بیمهری عدهای مسئول هموطن قرار گرفت و با برگزاری بازی رسمی تیم ملی ایران در ورزشگاه امام رضای مشهد مانند بازیهای استقلال و پرسپولیس، از طرف مسئولان مربوطه مخالفت شد، خبر رسید یک باشگاه افغانستانی در ورزشگاه امام رضا تمرینات خود را دنبال میکند، آنهم به طور مجانی! گویا امکانات خودمان و ورزشگاهی که با پول مردم ایران ساخته شده است، برای استفاده تیم ملی همان مردم و باشگاههای همین کشور محل اشکال جدی است و برای باشگاهی خارجی بدون اشکال. گویا تیم افغان قصد افتخارآفرینی برای این مرزوبوم را دارد و تیم ملی ایران برای کشوری دیگر! هرچند این مسئله با رایزنیها و بهسادگی قابل رفع و رجوع است ولی تا همینجا نیز مایه تأسف و زیر سؤال بردن شخصیت تیم ملی جمهوری اسلامی ایران است که مشهد نیز جزئی از آن به شمار میآید.
سوای این موضوع تأسفانگیز، باید با تعجب به قهرمانی تیم ملی زیر ۱۷سالههای افغانستان در رقابتهای قهرمانی مرکز آسیا (کافا) و ناکامی تیم کشورمان در این مسابقات اشاره کرد؛ موضوعی که باز برای چندمین بار زنگ خطر را برای فوتبال ایران بهعنوان قطب بزرگسالهای نهچندان دور آسیا، به صدا درآورد. پس از پیشرفت چشمگیر فوتبالی کشورهایی مانند ازبکستان، گویا این بار باید در رکود فوتبالمان، شاهد جهش کشوری جنگزده و فاقد امنیت پایدار به نام افغانستان باشیم و شاید اینان نیز در غفلت مدیران فوتبال ما، باعث حیرت و حسرت بیشتر فوتبالمان شوند. شاید اگر این اتفاق در تورنمنتی دوستانه رخ داده بود، هضم آن با صغریوکبری چیدنهای آتی مسئولان، راحتتر به نظر میرسید، ولی در رقابتی رسمی و با حضور شش تیم آسیایی، تیم ملی افغانستان با شکست همه حریفانش و بدون گل خورده قهرمان شده است و تیم ملی ما چهارم. مضاف بر آن، افغانها در فینال ازبکستانی را شکست دادهاند که بهتازگی رشد فوتبالش توجه آسیا را جلب کرده و در همین رقابتها نیز تیم ایران را مغلوب کرده است! دراینمیان سؤالی همیشگی تکرار خواهد شد؛ مسئولان فوتبال ما چه میکنند؟ چه برنامهای برای آینده داریم؟ و جوابی تلخ اما واقعی؛ هیچ...! بهواقع و در عمل، «هیچ» برایند عملکرد و تفکرات مسئولان فوتبال ماست که اگر غیر از این بود، دستکم به جای پیشرفت، تنزل نمییافتیم تا شاهد ترقی کشورهایی پایینتر از خود باشیم. کنکاشی درباره تصمیمسازان فوتبالمان در عرصههای ملی و باشگاهی، عملکردشان و میزان تخصص و توانایی آنها کنیم تا دریابیم: از ماست که بر ماست. غیر از معدن استعدادهای پرشمار فوتبال کشورمان به کدامین فاکتور مثبت برای پیشرفت یا حداقل عقبنماندن دل خوش کنیم؛ به استادیومهای مورد نیاز اما نداشتهمان یا ورزشگاههای درحال تخریبمان یا همان معدود استادیومهای مناسبی که برای خودمان قدغن و برای استفاده تیمی از کشوری همسایه پیشکش است؟ به مدیرانی که غالبا به اشتباه وارد فوتبال شدهاند و برای رخنه به این سکوی پرتاب و محل شهرت دستوپا میزنند یا مربیانی که از آموختن و بهروزشدن گریزاناند؟ به داورانی که تصمیماتشان، نشان از کمبود سواد و آگاهی کافی دارد یا امکانات مورد نیازی که برایش پول نداریم و در عوض برای ریختن به پای بازیکنان و افزایش سرسامآور قیمتشان، الی ماشاءالله؟!
چهبسا این توفیق تیم ملی نوجوانان افغانستان، جرقهای گذرا باشد، اما درصدی هم احتمال دهیم که نشانی از برنامهریزی هدفمندی باشد که جهش نیز در پی دارد و بیندیشیم برای روزی که شاید از فوتبال این کشور جنگزده و ملتهب نیز عقب بیفتیم.