اهمیت وحدت فرماندهی در عرصه فرهنگ
پیروزی دولت پزشکیان، پیروزی همه ماست؛ این را باید از بُن دندان باور کرد. این حرف رهبری، فصلالخطاب است. برای رسیدن دولت به موفقیت، نهایت همافزایی بخشهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ضرورت دارد.
پیروزی دولت پزشکیان، پیروزی همه ماست؛ این را باید از بُن دندان باور کرد. این حرف رهبری، فصلالخطاب است. برای رسیدن دولت به موفقیت، نهایت همافزایی بخشهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ضرورت دارد. اگر قرار باشد مانند گذشته بخشهای مهم، خارج از اختیار دولت، هرکدام ساز خود را بزنند، این پیروزی حاصل نخواهد شد. اکنون بخشهای ازهمگسیخته و پراکنده فرهنگ و رسانه، نیاز جدی دارند که تحت سیاستی واحد، پشتیبان دولت باشند، یا دستکم کارشکنی و تخریب نکنند.
اگر قرار باشد وحید جلیلی و پیمان جبلی در رسانه ملی، همان راه خود را پیش بروند، رسانههای بزرگ جریان اصلی کار خودشان را بکنند، شورایعالی انقلاب فرهنگی بر طبل خودش بکوبد، سازمان تبلیغات اسلامی در مسیر دلخواهش قدم بردارد و صدها حوزه ریزودرشت فرهنگی که بیرون از سیاستگذاری وزارت فرهنگ و ارشاد دست در بودجه عمومی دارند و مطابق میل و خواسته و تشخیص خود عمل کنند، پیروزی وفاق به نتیجه دلخواه نخواهد رسید و شرایط عمومی کشور به شکلی است که در این خسران بزرگ، همه خواهند باخت.
سازمان صداوسیما، عنصر مهم بخش فرهنگ است. تجارب دو دهه گذشته نشان میدهد این سازمان زمانی که دولت همسو بر سر کار میآمد، با همه قوا از آن پشتیبانی میکرد؛ اما وقتی دولت ناهمسویش پیروز انتخابات میشد، همه توان خود را برای تضعیف آن بسیج میکرد. زمانی، رسانه ملی تأثیر فوقالعادهای بر افکار عمومی داشت. مردم هر روز دیالوگها و تکیهکلامهای سریالهای تلویزیونی را در محاورات روزمره به کار میبردند. همیشه در جمعهای خانوادگی، درباره برنامههای تلویزیونی صحبت و بحث میشد؛ اکنون چنین نیست. عملکرد سازمان صداوسیما، مخاطبان میلیونی را پراکنده کرده و مرجعیت خبری آن نیز از دست رفته است.
در سالیان گذشته سالبهسال خرجومخارج سازمان به طور نجومی بالا رفته و اثرگذاری آن بر افکار عمومی مدام کمتر شده و مخاطبان به طور مستمر ریزش کردهاند. بخشی از این امر به تحولات فناوریهای ارتباطی و ظهور درگاههای جدید رسانهای مربوط است، اما عمده علت آن را باید در مدیریت غیرحرفهای و نیز کمتوجهی به علایق و سلایق مخاطبان متنوع و متکثر جستوجو کرد. اکنون سازمان به ناندانی گروههایی تبدیل شده که با پول بیزبان خزانه عمومی، برای خودشان فیلم و سریال میسازند، مستند تولید میکنند، برنامههای مختلف روی آنتن میبرند، اما بهجز برنامههای ورزشی، مخاطب مورد انتظار را ندارند و در واقع منابع را هدر میدهند.
متأسفانه شبکههای تلویزیونی فارسیزبان رقیب، در بزنگاهها مخصوصا ناآرامیهای خیابانی، نبض افکار عمومی را به دست میگیرند و کشور را دچار التهاب میکنند.
رسانه ملی و مجموعه واحدهای فرهنگی و رسانهای خارج از دولت، در سالیان گذشته راندمان قابل قبولی نداشتند و مدام بزرگتر، پرخرجتر و بیخاصیتتر شدهاند؛ نه اینکه بخش فرهنگ زیر نظر دولت، عملکرد موفقی داشته است، اما امکانات اصلی و بودجه غالبا در بخش خارج از حیطه دولت انباشته شده است. ادامه این روند به نفع کشور نیست و ضرورت دارد بازنگری اساسی در کارکرد بنگاههای فرهنگی و رسانهای با هدف بهبود عملکرد و بهرهوری بیشتر انجام شود.
با توجه به اینکه واحدهای فرهنگی فعالیت مجمعالجزایری دارند و هرکدام کار خودشان را میکنند و همافزایی ندارند، پیشنهاد مشخص من این است که مطابق با آنچه در سیاستهای کلی برنامه پنجساله هفتم هدفگذاری شده، برای نیل به نتیجه مطلوب در حوزه فرهنگ و رسانه، از «وحدت فرماندهی» استفاده شود.
عباس صالحی، معتمد رهبری است و طبق اصل 137 و 138 فصل نهم قانون اساسی، اختیار بخش اجرائی حوزه فرهنگ را برعهده دارد. اگر اختیارات حوزه فرهنگ، هنر و رسانه به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شود، بهبود ملموس و تحول جدی در این بخش دور از انتظار نخواهد بود.
تجربه به ما آموخته که نمیتوان بخش فرهنگ را به شکل جزیرهای مدیریت کرد. در اصول ۱۴گانه مدیریت فایول، اصل چهارم آن، وحدت فرماندهی است. حوزه فرهنگ در کشور ما نیازمند یک مرکزیت فرماندهی است. فقدان وحدت فرماندهی، این بخش مهم را دچار گسیختگی و ضعف کرده است.
حضور یک فرمانده آگاه و مسلط به سیاستهای کلی، مثل دکتر صالحی، میتواند با هماهنگیها و سازماندهیهای مناسب، نتیجهبخش باشد. وحدت فرماندهی در حوزه فرهنگ باعث بهبود روابط، مسئولیتپذیری، پاسخگویی، جلوگیری از موازیکاری و اتلاف منابع، سرعت تصمیمگیری، نظم و دیسیپلین، کار تیمی بهتر و البته کسب نتایج مطلوبتر و مولدتر میشود.
پیروزی دولت پزشکیان و جلب رضایت عامه مردم و گذار از مشکلات و نابسامانیها، مستلزم آن است که همه بخشها یکسو و یکصدا در خدمت پیشرفت امور باشند. منطق حکم میکند، راهبرد تقابل با برنامههای دولت و تزاحم و تخریب اقدامات آن، جای خود را به همکاری و همافزایی بدهد. امروز بخش فرهنگ، فرمانده واحد میخواهد.