رشد اقتصادی در گرو توسعه اقتصاد گردشگری
صنعت گردشگری میتواند بهصورت مستقیم منبع اصلی افزایش درآمدهای ارزی هر کشور باشد. از طرفی دیگر، اهمیت گردشگری به ایجاد شغل، حتی برای افراد نیمهماهر یا تازهکار هم مربوط میشود. گردشگری ابتدا یک تقاضا را خلق میکند و سپس با پتانسیل خود، آن تقاضا را برطرف میکند.
هانی رستگاران
صنعت گردشگری میتواند بهصورت مستقیم منبع اصلی افزایش درآمدهای ارزی هر کشور باشد. از طرفی دیگر، اهمیت گردشگری به ایجاد شغل، حتی برای افراد نیمهماهر یا تازهکار هم مربوط میشود. گردشگری ابتدا یک تقاضا را خلق میکند و سپس با پتانسیل خود، آن تقاضا را برطرف میکند. همچنین از جذب سرمایهگذاران خارجی تا ایجاد استانداردهای جهانی در یک منطقه، افزایش پیشرفت و توسعه، فراهمآمدن بساطی برای نوآوریهای جدید، تقویت بنیانهای اجتماعی، بهوجودآوردن شهروندان جهانی و بسیاری از مزایای دیگر، همگی اهمیت گردشگری را بهخوبی نمایان میکنند. در حالت کلی، صنعت گردشگری بهخاطر تأثیری که بر سایر حوزهها هم میگذارد، میتواند حتی بهعنوان یک صنعت مادر شناخته شود و با قدرت بالایی که در ایجاد رشد و توسعه دارد، تأمینکننده نیازهای اصلی یک کشور باشد. موضوعی که امروزه تمامی کشورهای پیشرفته جهان آن را بهخوبی درک کرده و در سیاستهای خود به کار بستهاند. صنعت گردشگری در ایران از توسعهای که شایسته آن بوده برخوردار نبوده است. از دلایل کمرونقبودن صنعت گردشگری در ایران میتوان به آمادهنبودن بسترهای اقتصادی مناسب برای جذب سرمایهگذاری در ساخت هتل و سایر صنایع جانبی این حوزه اشاره کرد. یکی دیگر از دلایل کمرونقبودن گردشگری در ایران بیخبربودن سرمایهگذاران از زمینههای موجود در ایران و تبلیغات ضعیف و نیز انتشار اخبار نادرست و منفی از ایران، محدودیتهای اجتماعی و مذهبی برای گردشگران خارجی و همچنین تنشهای سیاسی با بعضی کشورهای غربی نیز از دیگر موانع در راه رشد صنعت گردشگری در ایران است.
در مقایسه گردشگری ایران با برخی کشورها، ایران نتوانسته است کارنامه موفقی در این زمینه از خود بهجا بگذارد. بهطور مثال تنها در سال ۲۰۰۷ میلادی، حدود ۱۵ میلیون گردشگر خارجی از شهر دوبی در کشور امارات متحده عربی در جنوب خلیج فارس بازدید کردند. این در حالی است که کشور ایران با سهمی کمتر از یکپانزدهم تعداد گردشگران شهر دوبی در سال مشابه، تنها کمتر از یک درصد سهم درآمد جهانی از صنعت گردشگری را به خود اختصاص داده است. پس میتوان با صراحت گفت ایجاد زیرساختهای لازم شرط اول در صنعت گردشگری است که طی سالهای گذشته در ایران، نگاه تکبعدی و یکسونگرانهای به آن شده است. گردشگری یکی از صنایع اشتغالزا است که رتبه سوم این امر را در جهان، در میان سایر صنایع به خود اختصاص داده است، اما سیاستگذاری درستی در ایران برای تحقق اشتغالزایی با بهرهگیری از این ظرفیت اتخاذ نشده و تمرکز زیادی برای اشتغالزایی در این حوزه موجود نیست و با وجود اینکه زیرساختها در گردشگری نسبت به گذشته بهویژه در بخش خصوصی بهتر شده، اما همچنان بدون برنامه است. به نظر میرسد دولت به دنبال این نیست که از ظرفیتهای موجود استفاده کند. ایران جزء کشورهای گردشگرپذیر جهان است، اما بااینهمه ظرفیت براساس آمار سازمان جهانی گردشگری، تعداد گردشگران خارجی که در سال ۲۰۲۳ وارد ایران شده حدود 600 هزار نفر بوده که قابلمقایسه با یک ماه گردشگری در کشوری مانند ترکیه یا دوبی نیست، در سال گذشته چیزی بالای ۴۰ میلیون گردشگر خارجی به ترکیه و 25 میلیون نفر وارد دوبی واردشده و این در حالی است که بیشترین ورودی گردشگر به کشور ما طبق آمار همین سازمان مربوط به دوره قبل از کووید 19 و در دوران توافق برجام؛ چیزی حدود ۹ میلیون گردشگر است که این رقم با اهداف ما فاصله زیادی دارد. در یکی، دو سال اخیر اقدامات مثبتی نظیر حذف روادید بهصورت یکطرفه توسط وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و وزارت امور خارجه پیگیری شده که البته نقدهای زیادی نیز به دنبال داشته است و از میزان اثربخشی آن، هیچ گزارش یا داده آماری درستی در دست نیست.
بخشینگری و توسعه غیرمتوازن که مغایر با سیاستها و رهنمودهای سند آمایش سرزمینی جمهوری اسلامی ایران است، موجب شده زیرساختها و مواد لازم برای ارتقای میزان کیفی میزبانی از گردشگران بهطور محسوسی کاهش یابد. بهعنوان مثال تعداد مراکز اقامت با درجه کیفی بالا که قابلیت پذیرش گردشگران خارجی را در سرزمینی تاریخی مانند سیستان و بلوچستان داشته باشد، عملا از انگشتان یک دست کمتر است و این عامل فارغ از چالشهای امنیتی و موج خبری منفی باعث شده اقبال به سفر به این استان کمتر از برخی نقاط گردشگرپذیر دیگر ایران باشد. از دیگر عوامل کاهش تمایل به سرمایهگذاری در حوزه گردشگری و بهرهمندی از عواید اقتصادی آن، گردش مالی هلدینگها و شرکتهای مرتبط با صنعت گردشگری و توریسم در بورس اوراق بهادار است که بعضا امیدوارکننده نیست. تعداد شرکتهای بورسی در حوزه گردشگری بسیار اندک است و این شیوه تأمین مالی در حال حاضر با شرایط ایدئال خود بسیار فاصله دارد. توسعه اقتصادی گردشگری مستلزم استفاده از روشهای زنجیره تأمین مالی در این حوزه است و باید به سمت ورود شرکتهای تأمین سرمایه، بورس، اوراق قرضه، مشارکت، صکوک، اوراق بهادار و سرمایهگذاری خارجی (فاینانس و یوزانس) سوق پیدا کند. وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی باید در این سالها در فکر تهیه بستههای پیشنهادی و مشوقهایی در این حوزه میبود تا با استفاده از آنها، مسیر سرمایهگذاری و تولید ثروت در صنایع وابسته به گردشگری را تقویت کند.
ورود گردشگر خارجی به ایران یک هدف متعالی و تولید ثروت از طریق آن تحولی بزرگ در مسیر نیل به آرمان اقتصاد بدون نفت است، اما با این شرایط کیفی نامطلوب زیرساخت گردشگری در ایران و عدم توزیع متوازن خدمات و زیرساخت در سراسر کشور، با تحقق آن بهطور معناداری فاصله داریم، مگر آنکه یکی از برنامههای مهم طی چهار سال آینده دولت چهاردهم، ایجاد زیرساختهای هدفمند و متوازن، ورود سرمایه به ساختار گردشگری کشور از طریق افزایش شرکتها و بنگاههای بورسی، بهرهگیری از روشهای تأمین مالی و ورود صنایع بزرگ کشور به مقوله گردشگری و آغاز برنامهریزی برای گشایش دروازههای کشور جهت جذب سرمایههای خارجی باشد و نگاه بلندمدت اقتصادی جایگزین نگاه ابزاری به موضوع گردشگری شود.