آیا سدسازی همچنان مفید است؟
28 شهریور ۱۴۰۳ سخنگوی صنعت آب با تشریح نقش سدها در هدایت و مدیریت روانابها در شبکه خبر تلویزیون گفت: «بیش از نیمی از رواناب در ایران تبدیل به آب زیرزمینی و بخشی از آن نیز به منابع آب سطحی تبدیل میشود.
28 شهریور ۱۴۰۳ سخنگوی صنعت آب با تشریح نقش سدها در هدایت و مدیریت روانابها در شبکه خبر تلویزیون گفت: «بیش از نیمی از رواناب در ایران تبدیل به آب زیرزمینی و بخشی از آن نیز به منابع آب سطحی تبدیل میشود. وزارت نیرو برای ذخیره این بخش از بارشها بیش از ۵۷ میلیارد مترمکعب مخزن در داخل کشور ساخته است. بیش از نیمی از رواناب تبدیل به آب زیرزمینی و بخشی از آن نیز به منابع آب سطحی تبدیل میشود. وزارت نیرو برای ذخیره این بخش از بارشها بیش از ۵۷ میلیارد مترمکعب مخزن در داخل کشور ساخته که این سدها بیش از ۴۱ میلیارد مترمکعب قدرت تنظیم دارند. حجم سازههای ساختهشده توسط وزارت نیرو، حجم بالایی است که ادامه این روند، در برنامه هفتم توسعه در دستور کار دولت چهاردهم قرار دارد». ساخت سدهای بزرگ در ایران جنبه مهمی از راهبرد مدیریت منابع آب کشور بهویژه پس از دفاع مقدس هشتساله بوده است. بااینحال، این رویکرد به چالشهای متعددی بهویژه در دورههای خشکسالی منجر شده است. اتکای ایران به زیرساخت سدها برای ذخیرهسازی و مدیریت آب باعث ایجاد یک وضعیت مخاطرهآمیز شده است. دولتها در 35 سال گذشته در ایران ساخت سد را به عنوان وسیلهای برای دستیابی به خودکفایی غذایی و مدیریت منابع آب قرار دادهاند ولی این کار را عمدتا بدون در نظر گرفتن اثرهای محیطزیستی درازمدت در اولویت قرار دادهاند. این اتکای بیشازحد مشکلساز شده، بهویژه در شرایط خشکسالی که سطح آب در مخازن به طور قابل توجهی کاهش مییابد. ایران سالانه با کسری آب زیرزمینی بیش از 30 میلیارد مترمکعب مواجه است. استفاده گسترده از آبهای زیرزمینی برای آبیاری و اهداف دیگر، همراه با تغذیه ناکافی سفرههای آب به دلیل کاهش بارندگی و پمپاژ وسیع آب با استفاده از حدود ۹۰۰ هزار چاه عمیق و نیمهعمیق وضعیت مخاطرهآمیز را تشدید کرده است. از آنجایی که سدهای بزرگ جریان آب را مسدود میکنند، میتوانند فرایندهای تغذیه سفرههای طبیعی را مختل کنند و منجر به کاهش بیشتر منابع آب زیرزمینی شوند.
پیامدهای محیطزیستی سدهای بزرگ فراوان است. بسیاری از رودخانهها و تالابها به دلیل تغییر الگوی جریان ناشی از سدسازی خشک شدهاند. مناطقی مانند ایلام، کهگیلویهوبویراحمد، لرستان و خوزستان در نتیجه عملکردهای ضعیف مدیریت آب مرتبط با ساخت سد، تخریب اکولوژیکی قابل توجهی را شاهد بودهاند. در جریان خشکسالی، این تغییرات محیطی بارزتر میشود و منجر به توفانهای گردوغبار و بدترشدن کیفیت هوا میشود که بر سلامت عمومی اثر میگذارد. شرایط خشکسالی تشدیدشده با راهبردهای ناکارآمد مدیریت آب منجر به چالشهای اجتماعی و اقتصادی برای جوامع محلی میشود. کشاورزان زمینهای خود را به دلیل کمبود آب رها میکنند که منجر به مهاجرت دستهجمعی به مناطق شهری یا حلبیآبادهای حاشیهنشین شهرهای بزرگ و مراکز استانهای ایران شده است. این تغییر جمعیتی فشار بیشتری بر زیرساختها و خدمات شهری ایجاد و درعینحال ناآرامیهای اجتماعی را نیز تشدید میکند. توزیع منابع آب از سدهای بزرگ اغلب بهنفع مناطق خاصی نسبت به مناطق دیگر است که منجر به نابرابری در دسترسی میان استانهای مختلف میشود. استانهای حاشیهای مانند سیستانوبلوچستان علیرغم اینکه بخشی از چارچوب ملی ساخت سدهای بزرگ هستند که برای تخصیص منابع طراحی شدهاند، با فقر شدید آب مواجه هستند. تغییرات اقلیمی با تغییر الگوی بارش و افزایش فراوانی و شدت خشکسالیها در سراسر ایران چالش دیگری را ایجاد کرده است. برخی پیشبینیها نشان میدهد منابع آب تجدیدپذیر ممکن است تا سال ۱۴۲۰ به نصف کاهش یابد که موجب نگرانیهای جدی در مورد پایداری راهبردهای فعلی مبتنیبر سدسازی در شرایط متغیر اقلیمی است. در سالهای بعد از دهه 30 شمسی و درحالیکه سدهای بزرگ به عنوان راهحلی -گاه راهحل اصلی- برای مدیریت مؤثر منابع آبی ایران تلقی میشدند، به چالشهای مختلف مرتبط با شرایط خشکسالی از جمله کاهش آبهای زیرزمینی، تخریب محیط زیست، مسائل اجتماعی-اقتصادی، توزیع ناعادلانه منابع بیتوجهیشده و همزمان با تغییر اقلیم، شرایط بغرنج و بحرانی از نظر منابع آب ایران را موحب شده است. از سوی دیگر، توجه شود که سدسازی مورفولوژی رودخانهها را به کل تغییر داده است. بیش از نیمی از سامانههای رودخانهای بزرگ جهان به طور گسترده به دلیل سدسازی تغییر یافتهاند. فقط 37 درصد از رودخانههای طولانیتر از هزار کیلومتر جریان آزاد دارند. چندپارهشدن و از دست دادن اتصال، عمدتا به دلیل سدسازی و ایجاد مخازن منجر به کاهش سریع تنوع زیستی و تخریب بومسامانه میشود. مخازن سدها دارای تنوع فصلی بیشتری نسبت به دریاچههای طبیعی هستند. چنین تنوعی میتواند اثرهای مضری بر بومسامانهها و انتشار گازهای گلخانهای داشته باشد. 93 درصد از مخازن در ایران در دهه ۱۳۹۲-۱۴۰۲ به طور کامل پر نشدهاند که خشکسالی و نوسانات اقلیمی بر پرشدن مخازن اثر گذاشته است. سدسازی علاوهبر مدیرت منابع آبی با هدف مهار سیلاب و کمک به گردشگری، ناوبری، تولید انرژی و کاهش خشکسالی انجام میشود. بیش از 36 هزار سد که به عنوان «سد بزرگ» شناخته میشوند در سراسر جهان شناسایی شدهاند که بیشترین تعداد (حدود 28 درصد) در آسیا قرار دارد. اگرچه تأسیسات سدسازی در اوایل دوران باستان ساخته شده، اما بیشترین گسترش سدسازی در نیمه دوم قرن بیستم رخ داد و اوج آن در دهههای 30 تا 80 شمسی در ایران مشاهده شد. اثرهای محیطزیستی اهمیت اجتماعی تغییرات اقلیمی تبعات بزرگتری را به همراه دارد. به دلیل آنکه سدها با ذخیره آب نقش مهمی در مهار سیلاب دارند، برخی خطرات سیلاب را کاهش میدهند. در شرایط اقلیمی متغیر، خشکسالی میتواند باعث کاهش جریان طبیعی نهرها و رودخانهها شود؛ در نتیجه، بسیاری از عملکردهای قابل انتظار از سدسازی و مخازن سدها ممکن است در صورت ادامه خشکسالی، مختل شود.