نوآوری باز و کمک به توسعه شرکتها
نوآوری باز یک رویکرد مدیریتی و استراتژیک است که شرکتها و سازمانها در آن از ایدهها، دانش و منابع خارجی و همچنین داخلی برای پیشبرد تحقیق و توسعه (R&D) و نوآوریهای خود استفاده میکنند.
نوآوری باز یک رویکرد مدیریتی و استراتژیک است که شرکتها و سازمانها در آن از ایدهها، دانش و منابع خارجی و همچنین داخلی برای پیشبرد تحقیق و توسعه (R&D) و نوآوریهای خود استفاده میکنند. این رویکرد برخلاف نوآوری بسته که در آن تمام فعالیتهای نوآورانه درون سازمان انجام میشود، تأکید بر همکاری و استفاده از منابع خارجی دارد. براساس تعریف هنری چسبرو (پدر نوآوری باز)، نوآوری باز به معنای استفاده هدفمند از جریانهای دانشی خارجی و داخلی برای شتابدهی به نوآوری داخلی و توسعه بازار برای استفاده خارجی از نوآوری است. این رویکرد بر بهرهگیری از منابع دانشی داخلی و خارجی تأکید دارد، برخلاف نوآوری بسته که صرفا بر منابع داخلی متکی است. ترکیبکردن ایدههای داخلی و خارجی و همچنین مسیرهای داخلی و خارجی رسیدن به بازار، برای پیشبرد توسعه فناوریهای جدید. مفهومopen innovation از طرف پروفسور هنری چسبرو (Henry Chesbrough) معرفی شده است و شامل موارد زیر میشود:
همکاری با دیگر شرکتها و سازمانها: استفاده از مشارکتها، همکاریها و ائتلافهای استراتژیک برای توسعه و تجاریسازی محصولات جدید، استفاده از ایدهها و فناوریهای خارجی: بهرهبرداری از اختراعات، اکتشافات و تکنولوژیهای موجود در خارج از سازمان برای تقویت فرایند نوآوری، تبادل دانش و فناوری: به اشتراک گذاشتن دانش و فناوریهای داخلی با دیگران به منظور ایجاد ارزش و کسب سود از طریق مدلهای مختلف کسبوکار، پذیرش و تجاریسازی ایدههای خارجی: استفاده از فرایندهای جذب ایدهها و فناوریهای خارجی و تجاریسازی آنها در بازارهای مختلف. برای روشنتر شدن مفهوم نوآوری باز، به داستان آلن تورینگ میپردازیم. آلن تورینگ، ریاضیدان و پدر علم کامپیوتر و هوش مصنوعی، در سال 1938 در تلاش برای رمزگشایی ماشین انیگما بود. این ماشین رمزگذاری که از سوی نازیها استفاده میشد، برتری ویژهای در ارتباطات رادیویی به آنها میداد. تورینگ با چالشهای متعددی مانند محدودیت نیروی انسانی، سرعت پایین پروژه، توانمندی دانشی محدود، هزینههای مالی بالا و محرمانگی اطلاعات مواجه بود. برای غلبه بر این چالشها، تورینگ اقدام به جذب ایدهها و نیروهای متخصص از خارج از تیم خود کرد. او با پذیرش خطر جذب نیروهای خارجی و تأکید بر توانمندیهای فراتر از نیروی داخلی، توانست در مدتزمان محدود پروژه، ماشین انیگما را رمزگشایی کند. این اقدام استراتژیک، نمونهای از نوآوری باز بود که باعث پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم و نجات جان میلیونها انسان شد. چندین سازمان معتبر از رویکرد نوآوری باز (Open Innovation) استفاده کردهاند.
در زیر چند مثال آورده شده است:
1. پروکتر و گمبل (Procter & Gamble): پروکتر و گمبل با استفاده از پلتفرم «Connect + Develop» همکاریهای گستردهای با مخترعان، دانشمندان و شرکتهای دیگر برقرار کرده است. این پلتفرم به شرکت امکان میدهد تا از ایدهها و نوآوریهای خارجی برای توسعه محصولات جدید و بهبود فرایندها استفاده کند. ازجمله موفقیتهای این رویکرد میتوان به توسعه محصولات جدیدی مانند Swiffer و Crest Whitestrips اشاره کرد.
2. آیبیام (IBM): آیبیام با راهاندازی «Innovation Jam»، یک رویداد آنلاین بزرگ، از کارکنان، مشتریان و شرکای خود خواست ایدهها و نظرات خود را برای نوآوری به اشتراک بگذارند. این رویداد به آیبیام کمک کرد تا به ایدههای نوآورانهای دست یابد که منجر به توسعه محصولات و خدمات جدید شد.
3. فورد (Ford): شرکت فورد از پلتفرم «OpenXC» برای توسعه و بهبود فناوریهای خودرو استفاده میکند. این پلتفرم به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا به دادههای خودروها دسترسی داشته باشند و برنامهها و خدمات جدیدی را توسعه دهند که میتواند تجربه رانندگی را بهبود ببخشد.
4. گوگل (Google): گوگل از رویکرد نوآوری باز برای توسعه پلتفرم اندروید استفاده کرده است. این سیستمعامل منبع باز به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا برنامهها و سرویسهای مختلفی را برای گوشیهای هوشمند و دستگاههای دیگر ایجاد کنند. این رویکرد باعث رشد سریع اکوسیستم اندروید و تنوع گستردهای از برنامهها و خدمات شده است.
5. لگو (LEGO): لگو با راهاندازی پلتفرم «LEGO Ideas» از طرفداران خود خواست ایدههایشان را برای ستهای جدید لگو به اشتراک بگذارند. ایدههایی که بیشترین حمایت را دریافت کنند، از طرف لگو تولید و به بازار عرضه میشوند. این رویکرد نهتنها منجر به ایجاد محصولات جدید شده، بلکه ارتباط بیشتری بین برند و مشتریان برقرار کرده است.
نوآوری باز میتواند برای شرکتها سودآور باشد، زیرا هزینهها را کاهش میدهد، زمان ورود به بازار را تسریع میکند، تمایز شرکت در بازار را افزایش میدهد و جریانهای درآمدی جدید ایجاد میکند.
همچنین مدل کسبوکار در نوآوری باز تعیین میکند که چه ایدهها و فناوریهایی برای تبادل انتخاب شوند؛ بنابراین انتخاب ایدهها و فناوریها برای تبادل به مدل کسبوکاری که شرکت از آن پیروی میکند، بستگی دارد.