داستان زنانی که باید با جامعه مردانه بجنگند
«کلاسهای درس شیمی»، سریالی است که با تماشای آن هیچوقت به خودتان نمیگویید پشیمان شدم و از دیدن آن لذت میبرید.
فرزانه متین: «کلاسهای درس شیمی»، سریالی است که با تماشای آن هیچوقت به خودتان نمیگویید پشیمان شدم و از دیدن آن لذت میبرید.
این سریال، یک اثر نمایشی دیدنی و جذاب هشتاپیزودی در ژانر درام است که در سال ۲۰۲۳ از «اپل تیوی پلاس» پخش شد و درحالحاضر از پلتفرمهای ایرانی به صورت دوبله قابل تماشاست. خالق اصلی این سریال با نامزدی شش جایزه اِمی، لی آیزنبرگ است. این مینیسریال فمینیستی با اقتباس از کتابی به همین نام نوشته بانی گارموس که در سال ۲۰۲۲ به عنوان پرفروشترین و پرخوانندهترین کتاب سال آمریکا بوده، ساخته شده است. بری لارسون، لوئیس پولمن، آیانائومی کینگ، استفانی کینگ، پاتریک وارگر و توماس مان در این سریال هنرنمایی کردهاند.
داستان در مورد زنی به نام الیزابت زات، یک شیمیدان باهوش است که دارای ذهنی منظم و بهشدت منطقی است. او در مرکز تحقیقاتی هستینگز کالیفرنیا کار میکند؛ محیطی مردانه که به او به چشم یک منشی نگاه میکنند. او در ادامه کارش با کلوین ایونز که یک دانشمند مردمگریز و نامزد جایزه نوبل شیمی است، همکاری میکند. در این سریال که تِم زنانه دارد، بیشتر به جنبههای فمینیستی دهه ۵۰ میلادی پرداخته میشود و ما را با زنی سرسخت و بهشدت کاریزماتیک آشنا میکند. کسی که بارها جواب نه شنید اما سرسختانه به کارش ادامه داد. در واقع الیزابت به ما میگوید در دنیای مردانه چطور میشود با اراده آن را منفجر کرد. سازنده این اثر به ما نشان داد اگر بارها و بارها جواب نه شنیدید، حتی صد بار هم رد شدید، مأیوس نشوید. او زات را نماینده زنان سختکوشی میداند که برای رسیدن به رؤیای خود تلاش میکنند؛ حتی اگر قرار باشد در مقطعی برای فراهمکردن پول، به برنامه آشپزی در تلویزیون رو بیاورند. پشتکار قوی این زن، پیامی برای زنان کل دنیا دارد؛ هیچگاه از زندگیتان مأیوس نشوید. الیزابت زات در برههای زندگی میکند که تبعیض جنسیتی در اوج خود به سر میبرد، اما او میخواهد این قالبهای سنتی را بشکند. حتی در نمایی از برنامه تلویزیونی که شلوار بهجای دامن به پا داشت، باعث حیرت رئیس شبکه تلویزیونی میشود.
این مینیسریال، هم کمدی است و هم نیست، هم رمانتیک است و هم نیست و هم زنانه است و هم نیست. در کل باید گفت بهشدت روی خط باریکی پیش میرود که نه از آن طرف بوم بیفتد، نه از این طرف؛ چراکه مرز جداسازی مضامینی چون عشق، شیمی، غذا و آشپزی و از آن طرف پرداختن به موضوعاتی مانند سرکوب، حقوق بشر و خشونت جنسی برای هیچ سازندهای آسان نیست.
البته این داستان را در شش اپیزود هم میتوان جمع کرد و مختصر و فشردهتر به نمایش گذاشت. یکسری داستان فرعی به آن اضافه شده که چندان به پیشبرد قصه کمک نمیکند، مگر اینکه میخواهد تبعیض نژادی را هم پررنگ کند. مانند داستان فرعی همسایه سیاهپوست (هریت) که با بیعدالتی نژادی مبارزه میکند و زمان زیادی از نمایش سریال را به خود اختصاص میدهد.
در یکی از اپیزودهای اولیه، با توجه به انسانمحوربودن سریال، ما بقیه داستان را از زبان یک سگ میشنویم و مشاهده میکنیم. این مونولوگ گویی از یک حیوان زبانبسته، رویکرد سریال را ملایم و لطیف میکند.
باید گفت این سریال با روایت تکخطیاش مدیون بازی بری لارسون است. لارسون دوباره پس از بازی در فیلم اتاق که برایش اسکار به ارمغان آورد، برای بار دوم چشمان مخاطبان را با بازی بینظیرش در این مینیسریال مجذوب کرد. او با نقش الیزابت زات با آروارههای محکم، تندخویی و عصبیمزاج بودنش که تحمل هیچ فرد احمقی را ندارد و خیلی رکوراست جواب همه را میداد، یک بازی میخکوبکننده از خود به جا گذاشت. بازی لارسون در این مینیسریال نقطه اوج هنری کارنامهاش محسوب میشود.
کلاسهای درس شیمی همهنوع مخاطبی را درگیر میکند. فضاپردازی عالی دهه ۵۰ میلادی، موسیقی و نورپردازی خوب، فیلمبرداری یکدست و در نهایت انسجام از ابتدا تا انتها، باعث شده این سریال امتیاز ۸.۱ در سایت IMDb دریافت کند.