رسانه و گافهای دولتمردان شوخی با شما کسبوکار ماست
چند روز پیش لغزش زبانی نخستوزیر بریتانیا در کنفرانس حزب کارگر سوژه فضای مجازی و روزنامهها و سایتهای این کشور شد. حتی روزنامهای مثل گاردین هم که با حزب کارگر و نخستوزیر همسو است، در گزارشی به این موضوع توجه کرد و به شرح گاف کییر استارمر که میخواست بگوید «گروگان»ها (Hostages)، اما گفت «سوسیس»ها (Sausages) پرداخت.
سحر طلوعی: چند روز پیش لغزش زبانی نخستوزیر بریتانیا در کنفرانس حزب کارگر سوژه فضای مجازی و روزنامهها و سایتهای این کشور شد. حتی روزنامهای مثل گاردین هم که با حزب کارگر و نخستوزیر همسو است، در گزارشی به این موضوع توجه کرد و به شرح گاف کییر استارمر که میخواست بگوید «گروگان»ها (Hostages)، اما گفت «سوسیس»ها (Sausages) پرداخت.
پیش از لغزش زبانی نخستوزیر بریتانیا، رسانهها و فضای مجازی مشغول شوخی و ساخت میم از گفتهها و رفتارهای عجیبوغریب جو بایدن و ترامپ و پیش از آنها جورج بوش پسر و... بودند. آنها که گافهای سیاستمداران را دنبال میکنند عکس مشهور جورج بوش پسر را وقتی در حضور کودکان کتاب را سروته دست گرفته بود یا گافهای پیاپی ترامپ و... را به خاطر دارند. سوتی و لغزش زبانی سیاستمداران اتفاق مورد توجه یا به عبارت بهتر، خوراک خبری رسانهها در دنیای آزاد است. درواقع رسانهها و فضای مجازی به این بهانه دولتمردان و عدم تسلط آنها به موضوعات یا بیاعتنایی به زبان بدن و رفتارشان را بیرحمانه نقد میکنند. نهتنها نقد نوشتاری، که پا را فراتر میگذارند و برنامههای کمدی و استندآپ میسازند. به شکل دیگر اینکه شغل بعضی افراد شوخی با گافها و لغزشهای زبانی رؤسای جمهور و نخستوزیران و به طور کل دولتمردان است. جان استیوارت، بیل بر، کالین جاست و... مجری-کمدینهایی هستند که سابقه شوخی با دولتمردان آمریکایی و غیره را دارند.
دست باز رسانه و افراد برای شوخی با دولتمردان در دنیای آزاد یک طرف ماجراست، اما اتفاق مهمتر واکنشها و نحوه برخورد دولتمردان به این شوخیهاست. آنها از کنار این شوخیها بهراحتی میگذرند و فقط زمانی که بحث تمسخر مشکلات جسمی یا مسائلی از این دست پیش میآید شکایت میکنند و خواستار برخورد میشوند. نمونه اخیرش شکایت نخستوزیر ایتالیا، خانم جورجیا ملونی، از یک روزنامهنگار است. این روزنامهنگار، قدِ کوتاه ملونی را مسخره کرده است. بهجز این، سیاستمداران دنیای آزاد نه مانع شوخیهای نوشتاری اهالی رسانه با گافها و لغزشهای زبانی خود میشوند و نه برای تعطیلی برنامههای کمدی و استندآپ صوتی و تصویری فشار میآورند. سیاستمداران کار خود را میکنند و روزنامهنگاران و اهالی رسانه هم وظایف خود را.
حالا این مثالها را با نمونههای داخلی مقایسه کنید. چند ستون طنز در مطبوعات ایران را که زیر بار شکایت نهادهای متنوع رسمی تعطیل شدهاند بشمریم؟ کسی خبری از کارتونیستهایی که سالها عضوی از مطبوعات ایران بودهاند دارد؟ چند روزنامه بابت ستونهای طنز و بخش کارتون تذکر گرفت و توقیف شد؟ هیچ حواسمان هست چند روزنامهنگار بابت نگاه طنز خود به موضوعات، بیکار شده و فعالیت در مطبوعات را بوسیده و کنار گذاشتهاند؟ کار چند نفر از طنزنویسان روزنامهها و استندآپ کمدینهایی که در فضای مجازی مشغول به کار بودهاند، به محکومیت و زندان رسیده است؟ بهجز روزنامههای خاص که در همه مسائل دست باز دارند و از توبیخها در امان هستند یا برنامههای طنز و کمدی تلویزیونی که انگشت انتقادشان را فقط به سوی افرادی که با آنها همسو نیستند میگیرند، کدام روزنامه و برنامه نیشدار تلویزیونی را درباره دولتمردان میشناسیم؟ هیچ! روزنامهها ترجیح دادهاند، یا به عبارت صحیحتر اینکه مجبور شدهاند برای کمکردن هزینه توقیف و تذکر، ستونهای طنز خود را تعطیل کنند و سری را که درد نمیکند دستمال نبندند. جز این راهی هم پیش پای آنها نبوده است.
اما واقعیت اینکه دولتمردان ما فرقی با دولتمردان خارجی ندارند. همانطورکه جایگاه نخستوزیری کییر استارمر بریتانیایی با انواع و اقسام شوخیها متزلزل نمیشود، جایگاه دولتمردان ایرانی هم با دست باز مطبوعات و روزنامهنگاران در نقد و شوخی سست نخواهد شد. نقد و شوخی هدفی جز اصلاح مشکلات و ایراد ندارد.