|

منطق سرمایه

«تشکیل سرمایه» مقالاتی تحلیلی درباره جلد یکم «کاپیتال» مارکس است و ترتیب مقالات به نحوی است که با ساختار جلد یکم همخوانی دارد، اما در ضمن می‌توان هریک از آنها را جداگانه خواند. چنان‌که در معرفی کتاب آمده است، خواننده‌ سده‌ بیست‌ویکم با این پرسش دشوار رو‌به‌رو است که اثر سترگ «کاپیتال» مارکس را چگونه باید در پرتو تاریخ ذاتی پیچیده‌اش و در پرتو کوشش‌های بسیار و اغلب ناهمساز برای بازخوانی و شرح‌‌و‌بسط مقولات کاپیتال، خاصه مقولات جلد یکم آن، دریافت؟

منطق سرمایه

شرق: «تشکیل سرمایه» مقالاتی تحلیلی درباره جلد یکم «کاپیتال» مارکس است و ترتیب مقالات به نحوی است که با ساختار جلد یکم همخوانی دارد، اما در ضمن می‌توان هریک از آنها را جداگانه خواند. چنان‌که در معرفی کتاب آمده است، خواننده‌ سده‌ بیست‌ویکم با این پرسش دشوار رو‌به‌رو است که اثر سترگ «کاپیتال» مارکس را چگونه باید در پرتو تاریخ ذاتی پیچیده‌اش و در پرتو کوشش‌های بسیار و اغلب ناهمساز برای بازخوانی و شرح‌‌و‌بسط مقولات کاپیتال، خاصه مقولات جلد یکم آن، دریافت؟ جستارهایی که نوعی بازخوانی جلد یکم است و در کتاب «تشکیل سرمایه» گرد آمده‌‌اند، گام‌‌هایی در باز‌ارزیابی این پرسش‌‌اند و به این منظور و برای ارتباط‌یافتن با مسائل کانونی در سرحدات پژوهش مارکسی، تازه‌‌ترین شناخت و تحلیل متنی را پیش می‌‌کشند. اگرچه این جستارها از این نظر که از توالی عرضه‌‌داشت مارکس پیروی می‌‌کنند مکمل یکدیگرند، در مجموع تلاشی صورت نگرفته تا به جلد یکم کاپیتال به‌‌طور جامع پرداخته شود. «درواقع، سه فیلسوف و پنج اقتصاددان (که هیچ‌‌یک این «تقسیم کار» آکادمیک را در چارچوب شناخت مثمرثمر نمی‌‌دانند، خاصه زمانی که مطالعه‌‌ی عالِم اجتماعی تمام‌‌عیاری چون مارکس مدنظر باشد) به مضامین بخصوصی پرداخته‌‌اند که آن را برای بازسنجی سده‌‌ بیست‌‌و‌یکمی‌ -و‌/‌یا توسعه اکتشافی- اثر مارکس ضروری می‌‌دانند‌». در عین حال، این کتاب تنها به موضوعات خاصی از جلد یکم پرداخته و البته به‌عنوان درآمد، نقد مفصلی بر خوانش‌های کلاسیک «کاپیتال»، خاصه تفسیر پل سوییزی دارد. «پژوهیدن کاپیتال مارکس؛ ارائه تفسیرهای نقادانه و روشمند از این کتاب‌ و همچنین بازسازی این اثر سترگ مدت‌هاست که به‌ویژه در ژاپن و کشورهایی از باختر در جریان است. مکاتب فکری مختلف و گرایش‌های نظری گوناگون به تفسیرهای بازسازی‌گرانه خلاق و انتقادی از این اثر سترگ مارکس دست یازیده و منابع نظری فراوانی هم در این راستا تولید کرده‌اند‌». علت چنین بازسازی‌ها و بازبینی‌هایی، چنان‌‌که در درآمد کتاب آمده است، حس نارضایتی مارکسی‌ها از میراثی است که مارکس و انگلس و بخش بزرگی از مارکسیست‌های نسل‌های قبلی برایشان به یادگار گذاشته‌اند. 

«به نظر این پژوهشگران، برخی مفاهیم مارکس از روشنی و صراحت کافی برخوردار نیستند، در خود حامل ابهامات‌ و کم‌داشت‌هایی هستند که باید رفع شوند، شتاب‌زده پیش از پردازش کافی طرح شده‌اند، ‌یا اینکه نظام‌مندی کاپیتال قابلیت‌های نهفته‌ای دارد که باید آشکار شده و این پژوهشگران هم وظیفه خود را آشکار‌کردن آن قابلیت‌ها و رفع نقایص و ابهامات موجود در کتاب و یا گسترش حدود مفاهیم مارکس و نظایر آن می‌بینند‌». از این منظر است که اثر سه‌جلدی مارکس، همچون هر اثر علمی دیگری، کتابی ناتمام و گشوده به روی تغییر و تصحیح و بهبود دیده می‌شود. در مقالات این کتاب، این موضوعات مطرح می‌شود: منطق کاپیتال، ساختمان کاپیتال، پول و شکل ارزش، عینیت ارزش در برابر ایده کنش عادت‌واره، فرایند مبادله در کاپیتال، کوپن زمانی، پول نمادی و میثاقی، بازسازی پول و سنجش ارزش نزد مارکس، نیروی مولد و درجه شدت کار و نیز مفاهیم و فرمول‌بندی‌های مارکس در میانه جلد یکم کاپیتال، اعم از تولید سرمایه و ارزش اضافی. در بخشی از کتاب نیز مقالاتی درباره پول و تمامیت، مارکس و بنیادهای پول‌محورانه و کلان‌مقیاس اقتصاد خرد، فناوری و تاریخ در سرمایه‌داری، دگرگونی اجتماعی و مادی تولید توسط سرمایه و سازوکار انباشت سرمایه آمده است.