|

موسیقی سنتی و نسل Z

عطش نوآوری

موسیقی سنتی که شاید بهتر بود با واژه‌ای دیگر تاکنون حفظ می‌‌شد تا در گذر سالیان با دافعه کمتری از نسل‌های متأخر همراه می‌شد، همچون سایر عرصه‌‌های فرهنگی ایرانی بعد از دوران مشروطه با تحولاتی مواجه شد. اما این نوع از موسیقی برای نسل Z صرفا به واژه محدود نشده است.

شهرزاد رویائی

 

موسیقی سنتی که شاید بهتر بود با واژه‌ای دیگر تاکنون حفظ می‌‌شد تا در گذر سالیان با دافعه کمتری از نسل‌های متأخر همراه می‌شد، همچون سایر عرصه‌‌های فرهنگی ایرانی بعد از دوران مشروطه با تحولاتی مواجه شد. اما این نوع از موسیقی برای نسل Z صرفا به واژه محدود نشده است. آنها برای هر واژه به دنبال ساختار و پیشینه هستند و برای هر ‌یک از این مفاهیم، انبوهی از داده‌ها را در اختیار دارند. گسترش رسانه این امکان را به مخاطب می‌دهد تا از چرایی و چگونگی پدیده‌ها بیش از روزگار گذشته و به نحوی راحت‌تر آگاه شود و در نتیجه موسیقی سنتی را نیز از زوایای مختلفی می‌بینید و می‌شناسد.

رویکرد نسل Z (متولدین حدود ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲) به موسیقی سنتی ایران ترکیبی از علاقه به حفظ اصالت‌ها و تمایل به نوآوری است. این نسل به دلیل دسترسی گسترده به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، با انواع مختلف موسیقی آشنا شده و از این‌رو، تمایل به ترکیب موسیقی سنتی با عناصر مدرن دارد. برخی از جوانان نسل Z به دنبال حفظ و تکرار ردیف‌های موسیقی سنتی هستند؛ در‌حالی‌که گروهی دیگر به دنبال تلفیق این موسیقی با سبک‌های جهانی و مدرن‌اند. این رویکرد باعث شده‌ موسیقی سنتی ایران در قالب‌های جدید و خلاقانه‌تری ارائه شود و مخاطبان بیشتری را جذب کند. این نوآوری‌ها خود را در اشکال گوناگونی به موسیقی جدید ایران نشان داده‌اند؛ از نوع‌آوری در ساختن سازهای جدید گرفته تا کوشش برای تلفیق موسیقی ردیفی یا مقامی ایرانی با شاخه‌های از موسیقی چون بلوز و شبیه به آن.

همچنین توجه به هنر و موسیقی غرب نیز همیشه در هنر معاصر مورد توجه بوده است و در نسل‌های اخیر سبک‌های راک و متال به عنوان موسیقی‌های پرطرفدار به شمار می‌آید. آنچه با اندک جست‌وجویی در باب این موسیقی‌ها یافت می‌شود، این است که موسیقی کلاسیک غربی پایه موسیقی راک است و از‌ این‌رو توجه نسل Z و حتی یک نسل قبل‌تر به این نوع موسیقی، آگاهی آنها از ارزش موسیقی کلاسیک را به همراه داشته است. بخشی از این آگاهی ناشی از این است که به‌ مدد رشد و گسترش فضای مجازی، اطلاعات در مورد انواع موسیقی بیش از هر زمانی در گذشته در دسترس است. همچنین تسلط بیشتر جوانان نسل Z نسبت به نسل‌های قبل به زبان‌های خارجی نظیر انگلیسی، باعث شده‌ این نسل به‌راحتی بیشتری از منابع به‌نسبت محدود فارسی استفاده کنند.

در مورد آموزش و پژوهش می‌توان این ایراد را به موسیقی سنتی ایرانی وارد کرد که اطلاعات و آموزش‌های مناسب و کافی در قیاس با آنچه در زبان‌های غیرفارسی مشاهده می‌شود، در آن وجود ندارد و این، کار را برای علاقه‌‌مندان به موسیقی سنتی دشوار می‌کند و گاه باعث می‌شود که کفه ترازو به سمت موسیقی غیرسنتی سنگین‌تر شود.

در این میانه تلفیق موسیقی سنتی با انواع گونه‌های موسیقی بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ به‌ویژه‌ به نظر می‌رسد اقبال عمومی هم به این‌گونه موسیقی کم نباشد. این تلفیق که سابقه نسبتا طولانی دارد، گاه با اسامی و عناوین جدید‌ نیز تعریف می‌شود که می‌توان به عنوان مثال به سنتی/پاپ اشاره کرد که به گونه عامه‌پسند‌تر موسیقی اشاره دارد که از عناصر موسیقی سنتی بهره می‌برد. اکنون بسیاری از گروه‌ها‌ یا خوانندگان نسل Z آثاری آلترناتیو با رگه‌هایی از موسیقی سنتی را خلق کرده‌اند؛ چرا‌که مسیری مشابه با موسیقی روز غربی را در نظر داشتند و این نگاه به دیگری گرچه بهترین راه نیست، اما نتایج پرباری ازجمله خلق آثاری شاخص، جذب مخاطبان نسل Z، آگاهی از موسیقی سنتی و در‌ نهایت توجه نهادهای گوناگون به بستر موسیقی سنتی را در پی داشته است.

قابل ذکر است که موسیقی محلی نیز به عنوان شاخه‌ای از موسیقی سنتی، زیر چتر این رویکرد برگرفته از غرب با اقبال بی‌بدیلی از سوی نسل متأخر روبه‌رو شده است. رهایی بیشتر این نوع موسیقی در قیاس با موسیقی موسوم به ردیفی که بیشتر بر نظامی دقیق استوار است، باعث شده‌ جمعی از هنرمندان از سال‌های نه‌چندان دور‌، سراغ تجربه‌اندوزی در این موسیقی بروند و در این شاخه از موسیقی دست به نوآوری بزنند. نمونه‌های گوناگون این تلفیق را می‌توان با تجربه‌اندوزی در انواع موسیقی مقامی ایرانی از موسیقی مقامی جنوبی گرفته تا موسیقی مقامی خراسان تا مقام‌های موسیقی کردی مشاهده کرد. این نوع تلفیق به واسطه ویژگی‌های تجربی‌اش محبوب نسل Z قرار دارد. موسیقی مانند هر شاخه هنری دیگر، با نوآوری همراه و قرین و به یک معنی، لازمه رشد موسیقی و تأثیرگذاری آن بر جامعه، به نوآوری وابسته است. در این راه هم به هنرمندان بادانش و بااستعداد نیاز است و هم به حمایت. حمایت هم می‌تواند شامل حمایت مادی باشد که نمونه‌های‌ آن را اخیرا مشاهده می‌کنیم و هم می‌تواند شامل کوشش برای آموزش و رشد دانش جوانان باشد که در نتیجه هر دو امکان نوآوری در موسیقی سنتی فراهم می‌شود. گسترش دانش در مورد انواع موسیقی موسوم به سنتی از موسیقی ردیفی گرفته تا موسیقی مقامی، به هنرمندان کمک می‌کند تا ضمن وفاداری به نواها و اصول موسیقی سنتی بتوانند از روش‌ها و شیوه‌های نو و خلاقانه در موسیقی بهره ببرند و این یعنی در عین حفظ اصالت و دفاع از لهجه موسیقی سنتی می‌توان منتظر شنیدن نواهای جدید و صداهای نوآورانه در موسیقی سنتی بود.

این قبیل حمایت‌ها نه‌فقط به موسیقی کمک می‌کند که به شکل کلی به ‌نفع تمام جامعه، ازجمله نهادهای اقتصادی است؛ چون حمایت از نوآوری به معنی حمایت از خلاقیت در تمامی سطوح اجتماعی است و از آنجا که در این دوران بر اهمیت خلاقیت در رشد و گسترش صنایع و اقتصاد تأکید فراوان می‌شود، پس می‌توان فهمید که حمایت از هنرمندان خلاق، در نهایت به رشد و ارتقای همه ارکان اجتماعی ازجمله نهادهای اقتصادی هم کمک خواهد کرد. کاش بیش‌از‌پیش شاهد حمایت نهادها و فعالان اقتصادی از موسیقی سنتی ایرانی باشیم.