|

چسبندگی به رسانه در بحران؛ فرصتی برای بازنگری

بامداد شنبه که اسرائیل حمله کرد، ما خواب بودیم و اصلا متوجه آن نشدیم. صبح در مترو‌ پیرمردی کنارم نشسته بود و آهسته پرسید، شما صدای حملات دیشب را شنیدید؟ بعد تصاویری را از موبایلش نشان داد که واکنش پدافند به موشک‌های شلیک‌شده به تهران را نشان می‌داد.

بامداد شنبه که اسرائیل حمله کرد، ما خواب بودیم و اصلا متوجه آن نشدیم. صبح در مترو‌ پیرمردی کنارم نشسته بود و آهسته پرسید، شما صدای حملات دیشب را شنیدید؟ بعد تصاویری را از موبایلش نشان داد که واکنش پدافند به موشک‌های شلیک‌شده به تهران را نشان می‌داد. می‌گفت که 47 سال خلبان بوده و درباره اقدام دشمن و عملکرد دفاعی ما حرف می‌زد. مردم معلوم بود در موبایل خود دنبال اخبار می‌گشتند. اخبار زیادی از سایت خبر فوری منتشر می‌شد، ولی برای مخاطب قانع‌کننده نبود و دنبال اخبار رسانه‌های بیرونی بودند که ببینند آنها چه می‌گویند.

در پوشش خبری حملات هوایی اسرائیل به اطراف تهران و چند شهر جنوب، اطلاعیه‌های نظامی ارتش خوب تنظیم شده بود و بر‌خلاف واکنش پروپاگاندایی و کم‌تأثیر صداوسیما و رسانه‌های رسمی، در متن رسانه‌ای پدافند هوایی، موضوع حمله به‌خوبی توضیح داده شده بود و مخاطب را قانع می‌کرد. در مجموع این‌بار واکنش رسانه‌ای خوبی را شاهد بودیم‌.

اطلاعیه قرارگاه پدافند هوایی ارتش، با زبانی ساده، شفاف و مبتنی‌بر واقعیت، با ارائه اطلاعات دقیق و مستند، به‌خوبی رویداد را تشریح کرد و به سؤالات مخاطبان پاسخ داد. این اطلاعیه در مقابل رویکردهای معمول رسانه‌های رسمی، به‌ویژه صداوسیما‌ که اغلب به دنبال القای روایت‌های از پیش تعیین‌شده و اغراق‌آمیز هستند، می‌درخشد و باید الگویی باشد برای گردانندگان رسانه ملی که در تنظیم و پخش اخبار خود، به شعور مخاطب احترام بگذارد.

چسبندگی مخاطب به رسانه در شرایط جنگ و بحران افزایش می‌یابد. مردم در این‌گونه موارد احساس نیاز شدید به اطلاعات دقیق و به‌روز دارند تا از واقعیت امر مطلع شوند و بتوانند تصمیمات آگاهانه بگیرند و از خود و عزیزانشان محافظت کنند. در یک سال گذشته که جنگ در خاورمیانه شدت گرفته و مردم شاهد وحشیگری‌های تکان‌دهنده ارتش اسرائیل در غزه و لبنان هستند، خوشبختانه مردم ما، احساس بحران‌ و ناامنی و اضطراب نکرده‌اند و آرامش برقرار بوده است، ولی در چنین شرایطی رسانه‌ها به عنوان منبعی برای کاهش احساسات ناگوار عمل می‌کنند. پیگیری اخبار بحران، باعث ایجاد حس همدلی با قربانیان و جامعه می‌شود و به افراد کمک می‌کند‌ بر احساسات خود کنترل بیشتری داشته باشند و با واقعیت روبه‌رو شوند.

در شرایط بحران، رسانه‌ها شاهد افزایش چشمگیر مخاطبان خود هستند و مسئولیت اجتماعی سنگینی بر‌ عهده دارند و باید اطلاعات دقیق و موثق را در اختیار مخاطبان قرار دهند و خبرنگاران هم تحت فشار روانی زیادی قرار می‌گیرند. در وضعیت چسبندگی مخاطب به رسانه، مهم‌ترین چالش جامعه، انتشار اطلاعات نادرست است. در فضای مجازی و رسانه‌های اجتماعی، انتشار اخبار جعلی و شایعات به‌سرعت گسترش می‌یابد و می‌تواند باعث ایجاد وحشت و سردرگمی شود. همچنین مخاطبان ممکن است پس از مدتی از حجم بالای اخبار خسته شوند و به دنبال منابع دیگری برای کسب اطلاعات باشند و پیگیری مداوم اخبار، می‌تواند بر سلامت روان افراد تأثیر منفی بگذارد.

امروز در ایران با دو مسئله عمده و مهم مواجه هستیم که نیاز به چاره‌جویی و اصلاح جدی دارد. این دو مسئله، یکی شکاف فزاینده دولت-ملت و دیگری دوجامعه‌ای‌شدن کشور است و در ایجاد و تدوام هر‌دوی آنها رسانه‌های بزرگ، سهم عمده داشته و دارند. فاصله میان دولت و ملت در حدی است که عامه مردم احساس همدلی با مقامات ندارند و خود را شریک غم و شادی آنها نمی‌دانند. در شرایطی که حاکمیت با مسائل بسیار جدی و مهم در منطقه دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، افکار عمومی نسبت به آن‌ وضعیت بی‌خیالی و بی‌محلی دارد و این حالت درستی نیست. در بحث دوجامعه‌ای‌شدن هم اقلیتی متنعم از امکانات دولتی و سهمیه و نظایر آن‌ در صحنه هستند. در شبکه‌های مختلف رادیو و تلویزیون، خبرگزاری‌ها، مراسم‌های رسمی و تبلیغات پروپاگاندایی بیلبوردی در شهرهای بزرگ، همه‌جا حضور پررنگ دارند و اکثریتی از مردم هم انگار در جهان دیگری سیر می‌کنند و با علایق و دغدغه‌های کاملا متفاوت و حتی متضاد با آن از خود بروز می‌دهند.

جامعه‌شناسان درباره دلایل این امر خیلی توضیح داده‌اند، ولی از منظر رسانه، سازمان صدا‌و‌سیما مقصر بزرگ ماجرا بوده است.

امروز رسانه ملی به عنوان نماینده صدا‌و‌سیمای مردم، مسئولیت سنگینی در اطلاع‌رسانی دقیق و بی‌طرفانه دارد. متأسفانه در بسیاری از موارد‌ این رسانه به‌جای ایفای نقش خود به عنوان پل ارتباطی بین مردم و حکومت، به ابزاری برای تبلیغات و پروپاگاندای سیاسی تبدیل شده است. برای بهبود وضعیت موجود، رسانه ملی باید به‌جای روایت‌سازی‌ به خبررسانی بپردازد. وظیفه اصلی رسانه، اطلاع‌رسانی است نه روایت‌سازی. رسانه باید اخبار را بدون جانبداری به مخاطبان ارائه دهد.

به تنوع آرا و نظرات احترام بگذارد. رسانه باید فضایی برای بیان آزادانه نظرات مختلف فراهم کرده و به گفت‌وگوی آزاد بین گروه‌های مختلف اجتماعی کمک کند. در‌برابر مخاطبان خود پاسخ‌گو باشد و به سؤالات آنها به‌طور شفاف پاسخ دهد. رسانه ملی باید برای پوشش رویدادهای پیچیده از کارشناسان و متخصصان مختلف کمک بگیرد تا به مخاطبان دیدگاه‌های متنوعی ارائه دهد. با اتخاذ این رویکردها، رسانه ملی می‌تواند اعتماد ازدست‌رفته مردم را بازگرداند.