هوشمندسازی شهر در دست شهروندان است
در شهرهای هوشمند همهچیز سادهتر، ارزانتر و سهلتر پیش میرود؛ البته به شرطی که زیرساخت مناسب و قابل اتکا آن فراهم آمده باشد. وقتی از شهرهای هوشمند صحبت میکنیم، اصطلاحات تکنولوژیکی و دیجیتالی غالب هستند. موضوع این است که چگونه اینترنت اشیا، حسگرها و اتوماسیون، میان همه چیزهای دیگر زندگی، شهر ما را تغییر داده و نوآوری میکند و چگونه زندگی را برای شهروندان بهتر میکند؟
پریسا حاجیمحمدی-دکترای کسبوکار حرفهای DBA: در شهرهای هوشمند همهچیز سادهتر، ارزانتر و سهلتر پیش میرود؛ البته به شرطی که زیرساخت مناسب و قابل اتکا آن فراهم آمده باشد. وقتی از شهرهای هوشمند صحبت میکنیم، اصطلاحات تکنولوژیکی و دیجیتالی غالب هستند. موضوع این است که چگونه اینترنت اشیا، حسگرها و اتوماسیون، میان همه چیزهای دیگر زندگی، شهر ما را تغییر داده و نوآوری میکند و چگونه زندگی را برای شهروندان بهتر میکند؟
برای پرداختن به موضوعات مرتبط با شهر هوشمند، مهم این است که تعریف و اجرای «شهر هوشمند» به دست شهروندان است و هرچه شهروندمحورتر شود، ثبات بیشتری خواهد داشت و موجی از ابتکارات، شهر هوشمند را فرامیگیرد. این بر دو چیز متکی است: اول، ما باید نحوه نگرش به شهر هوشمند را بازتعریف کنیم، از تعاریفی که صرفا بر فناوری
به عنوان عصای جادویی برای حل همه چالشهای شهری تمرکز میکنند دور شویم و در عوض فناوری را به عنوان یک عنصر توانمندساز یا ابزار بالقوه در نظر بگیریم و سعی کنیم مدیریت شهری، «هوشمند» و جامعهمحور شود. دوم، ما باید بر مفهوم «هوشمندی» بیشتر متمرکز شویم و کاری کنیم مشارکت فعال شهروندان را نظارهگر باشیم.
وقتی از هوشمندی در شهر صحبت میکنیم، این نکته حائز اهمیت است که حتی اگر افراد و شهروندان بهطور فیزیکی در یک پروژه اجتماعی مدیریت یا مشارکتی نداشته باشند، میتوانند در عوض به صورت مجازی مشارکت کنند. این امر باعث میشود ایدههایی برای شهر هوشمند آتی که با تحقیقات و ایدههای ساکنان ایجاد شده است، هدفمندتر و در نتیجه مقرونبهصرفهتر و مؤثرتر باشد. حتی میتوان روی سرمایهگذاری شهروندان در پروژههای شهر هوشمند حساب کرد و در نتیجه افراد هوشمند بیشتر احساس میکنند که جامعهشان خود ارزش دارد و این انسجام اجتماعی را بهبود میبخشد.
شهروند هوشمند نهتنها به استفاده روزانه از فناوری دیجیتال عادت کرده، بلکه فردی است که احساس قدرت و حق مشارکت فعالانه در طراحی و بهبود خدمات عمومی آنلاین به نفع خود و به نفع شهر خود میکند و خود را در بهسازی امور شهری ذینفع میداند. علاوه بر وجود فناوریها، شبکههای حسگر و پایگاههای اطلاعاتی در همهجای شهر که برای شهروندان باید قابل استفاده باشد، شهر آگاه و هوشمند باید روح هم داشته باشد؛ به همین دلیل است که ساختمانها و خدمات هوشمند به شهروندان هوشمند فعال نیاز دارد. با رشد سریع جمعیت جهان این نگرانی وجود دارد که با توجه به آنکه منابع سیاره محدود است، آیا فناوریهای جدید در شهرهای هوشمند میتوانند پاسخی به نیازهای فعلی و آتی جمعیت شهر باشند؟ کیفیت زندگی ساکنان شهرها را چگونه با فناوریها بهبود میبخشند و آیا میتوان اطمینان حاصل کرد که انسان همچنان در مرکز تصمیمگیریها و اولویت زمانبندی و برنامهریزیها قرار دارد و ایفای نقش میکند؟ این هوش مصنوعیهایی که به کمک هوشمندسازی شهری میشتابند، مهارتهایی دارند که ما آنها را نداریم، بنابراین در پاسخ به انتقادات فزاینده از استراتژیهای نوظهور «شهرهای هوشمند» در سراسر جهان، تعدادی از افراد و مؤسسات تلاش کردهاند از بحث شهرهای هوشمند به سمت تمرکز بر «شهروندان هوشمند» بروند.
بنابراین شهروندان هوشمند افرادی هستند که تصمیمات عاقلانه و پایداری با احتساب منفعت جمعی و مدیریت منابع میگیرند که به کیفیت زندگی عمومی شهری و معابر عمومی و فضاهای عمومی کمک میکند و مهم این است که آیا شهرهای هوشمند به زمینه ایدئالی برای ظهور کارآفرینی پایدار توسعه مقاصد دیگر مطرحشده در مدیریت شهری کمک میکنند؟