بریکس دنبال دلارزدایی است؟
کنفرانس برتون وودز که پس از پایان جنگ دوم جهانی برای ترسیم رژیم پولی و مالی جهانی برگزار شد، برخلاف پیشنهادها و پیشبینی کینز مسیر دیگری را پیمود که منجر به سروری دلار در مبادلات بازرگانی و مالی جهانی شد.
فریبرز مسعودی
کنفرانس برتون وودز که پس از پایان جنگ دوم جهانی برای ترسیم رژیم پولی و مالی جهانی برگزار شد، برخلاف پیشنهادها و پیشبینی کینز مسیر دیگری را پیمود که منجر به سروری دلار در مبادلات بازرگانی و مالی جهانی شد.
آمریکا با اجرای طرح مارشال در قالب کمک به بازسازی اقتصاد ویرانشده کشورهای غرب اروپا و ژاپن عملا به ذخیرهسازی دلار در این کشورها دست زد؛ زیرا هزینه کمکهای مالی آمریکا به این کشورها با دلار انجام میشد، اما این دلارها در داخل این کشورها بایستی به پول ملی آنها برای اقدامات عمدتا عمرانی و بازسازی زیرساختهای اقتصادی و صنعتی و شهرها هزینه میشد (جالب اینکه هنوز رابطه محاسبه تبدیل دلار حاصل از صادرات به ریال و اعمال آن در بودجه سالانه ایران اجرا میشود و مبنای کسر بودجه کشور بر پایه تبدیل دلارهای صادراتی به ریال است).
ایجاد ذخیره دلار در کشورهای صنعتی عمده، زیرساختهای دستنخورده آمریکا در جریان جنگ دوم و سیل کالاهایی که نیاز کشورهای اروپایی درگیر جنگ بود که چه در طول جنگ و چه در دوران بازسازی توسط آمریکا تأمین میشد قدرت فراوانی به سازمان صنعتی آمریکا داد که مصادفشدن آن با افزایش قدرت نظامی روزافزون این کشور در گوشهکنار دنیا موجب تحکیم و استواری هژمونی دلار در اقتصاد دنیا شد (باید به این نکته اشاره کرد که رقابت دلار با لیر انگلیس به پیش از جنگ اول بازمیگردد که پس از تأسیس پادشاهی سعودی توسط آمریکا و کشف نفت در این کشور و تحولات پس از جنگ به سود دلار تغییر یافت).
افزایش قدرت صنعتی و تولید ناخالص داخلی این کشور به آمریکا اجازه میداد دلارهای زیادی چاپ و روانه بازار کند. قید وابستگی دلار با ذخیره طلا در دهه ۷۰ میلادی و پس از ملاقات نیکسون با سران حکومتهای ایران، عربستان و کویت و اجبار آنان به فروش نفت با دلار عملا هرگونه داد و ستد نفت در بازارهای سرمایهداری را به زیر سیطره دلار برد و نفت بهجای طلا پشتوانه دلار شد، با این تفاوت که این بار بازار نفت بود که به دلار وابسته میشد. همین موضوع به نوبه خود باعث قدرتگیری دلار برای دههها و سروری آن بر مراودات مالی بازرگانی و اقتصادی جهان شد.
رشد مالیگرایی که به ادغام سرمایه مالی با سرمایه صنعتی منجر شد و رشد فناوری بانکی و مالی به نوبه خود منجر به گسترش سلطه دلار بر منزویترین اقتصادهای جهان شد به گونهای که دولت آمریکا با ابزار پیامرسان سوییفت به آسانی قادر به کنترل و پایش هرگونه تراکنش مالی در سراسر جهان شد.
آخرین آمارها که توسط استاتیستا منتشر شده، نشان میدهد سهم دلار در تجارت جهانی ۹.۳ درصد، در تولید ناخالص داخلی جهانی ۲۵.۴ درصد، در پرداختهای داخل سوییفت ۴۶.۵ درصد، در ذخایر ارزی رسمی کشورهای جهان ۵۹ درصد است.
همین آمار نشان میدهد دلار ۵۹ درصد از ارزش ذخایر خارجی در سراسر جهان را تشکیل میدهد، یورو نیز در ۲۰ درصد ذخایر خارجی سهم دارد. این آمارها نشاندهنده سهم بالا و تعیینکننده دلار در اقتصاد جهانی است.
رشد متوازن و مستمر اقتصاد چین و ظهور اقتصادهای پویا در روسیه، برزیل و هند و کشورهای شرق آسیا نهتنها تهدیدی علیه رشد اقتصادی آمریکا و غرب نیست، بلکه این رشد مکمل رشد اقتصادی آمریکا و غرب بوده است! از آنجا که برخی از اعضای بریکس از همپیمانان آمریکا هستند و ترکیه عضو ناتو درخواست عضویت در این سازمان را داده، نشاندهنده این است که اعضا نمیخواهند این شریک را با آن شریک تاخت بزنند یا در یک بلوکبندی اقتصادی یا تجاری علیه بلوکبندی دیگر وارد شوند، بلکه خواهان جهانی پراکنده با بازیگرانی متکثر و مستقل هستند که حدالامکان اقتصاد را از سیطره سیاست رها کند. بهرهبرداری سیاسی آمریکا از جهانروایی دلار و پیامرسان سوییفت برای اعمال محدودیت علیه کشورهای مستقل یا مخالف سیاستهای آمریکا و انواع تهدیدها علیه شرکای تجاری و اقتصادی چین و روسیه و ایران موجب شد کشورهای عضو بریکس به دنبال سازوکاری برای رهایی از سلطه دلار برآیند. فروش اوراق قرضه آمریکا که توسط بانک مرکزی چین نگهداری میشود، تبدیل ذخیره ارزی دلاری برخی کشورها حتی ترکیه به طلا و انجام صددرصد مبادله تجاری میان روسیه و چین با ارزهای ملی و گسترش دامنه مبادله تجاری میان برخی کشورها از جمله عربستان همپیمان استراتژیک آمریکا با چین با ارز یوان به پیشنهادهایی از جمله ایجاد ارز بریکس منجر شد که به علت دشواریهای زیاد از جمله ذخیرهسازی این ارز در کشورهای عضو و لزوم همگنساختن اقتصاد کشورهای عضو کنار گذاشته شد. به نظر میرسد اعضای بریکس با واقعبینی با ایجاد بریکسپی که یک ابزار پیامرسان مبادلات مالی است نخستین گام را پس از اعلام ارزهای دیجیتال ملی برداشتهاند.
درواقع بریکسپی نه یک پول یا ارز، بلکه پیامرسانی است برای مدیریت تراکنشهای مالی میان کشورهای عضو بریکس که هماکنون با ارزهای ملی آنها در جریان است. اما چنانچه نهادهای مالی و پولی از جمله بانک توسعه بریکس عملیاتی شود، نقش بریکسپی پررنگتر شده و میتواند نقش دلار را در مبادلات پولی و مالی جهان کمرنگ کند.