|

نگاهی بر تأثیر حضور ترامپ در سیاست داخلی ایران

بازگشت امید به جبهه براندازان و رادیکال‌های داخلی

حتی اگر مقامات دولتی تأکید کنند «آمدن و رفتن دولت‌ها در آمریکا تأثیری بر روی سیاست آنها نخواهد داشت»، بدون شک آمدن و رفتن کسی مانند ترامپ بر سیاست داخلی و خارجی ایران تأثیرگذاری جدی خواهد داشت.

بازگشت امید به جبهه براندازان و رادیکال‌های داخلی
داوود حشمتی روزنامه‌نگار

حتی اگر مقامات دولتی تأکید کنند «آمدن و رفتن دولت‌ها در آمریکا تأثیری بر روی سیاست آنها نخواهد داشت»، بدون شک آمدن و رفتن کسی مانند ترامپ بر سیاست داخلی و خارجی ایران تأثیرگذاری جدی خواهد داشت. به‌ویژه اینکه در این زمینه جامعه ایران تجربه‌ای دارد که مربوط به سال‌های دور نیست. تجربه‌ای که به چهار سال پیش برمی‌گردد؛ جایی که سیاست فشار حداکثری ترامپ اگرچه به باور همه شکست خورد، اما تأثیر آن بر سیاست داخلی یا سیاست خارجی ایران انکارناپذیر است. حالا سؤال این است: با آمدن ترامپ شاهد چه تغییراتی در سیاست داخلی و خارجی خواهیم بود؟ تغییراتی که به نظر می‌رسد مهم‌ترین آنها بازگشت امید به جبهه براندازان خارج و داخل» است.

شناخت کافی از ترامپ

اگر در دور اول روی کار آمدن ترامپ بسیاری از سیاست‌مداران جهان نسبت به او و کارهایی که ممکن است انجام دهد‌ شناختی نداشتند، اما حالا با تجربه‌ای روشن درباره شخصی که کاخ سفید را در اختیار گرفته روبه‌رو هستند. امروز، هم اروپا و هم پوتین می‌توانند به‌درستی حدس بزنند که رویکرد ترامپ در قبال جنگ اوکراین چه خواهد بود. آنها می‌دانند این سیاست‌ها چه تأثیری بر جنگ اوکراین و روابط اروپا و روسیه یا روابط اروپا و آمریکا خواهد داشت. ایران هم با این تجارب آشناست. امروز جهان می‌داند که ترامپ بار دیگر‌ روی بودجه‌هایی که دولت آمریکا در مجامع بین‌المللی همچون «ناتو» و «توافق‌نامه آب‌وهوایی پاریس» هزینه می‌کرد، دست می‌گذارد. اتحادیه اروپا می‌داند باید‌ مقابل روسیه و پوتین به نیروی خودش اتکای بیشتری داشته باشد تا کمک‌های آمریکا به ناتو. اعراب خلیج فارس می‌دانند در صورتی که با او وارد تجارت‌های صدها میلیاردی شوند، می‌توانند از حمایت ترامپ برخوردار باشند و در شرق دور، اژدهای چینی که تلاش می‌کرد بعد از همه‌گیری کرونا بار دیگر به پا خیزد، با مانع بزرگی روبه‌رو شده است. اما مهم‌ترین مؤلفه‌های تأثیرگذار در سیاست داخلی و بین‌المللی برای ایران چیست؟

تأثیر ترامپ بر اقتصاد

به‌طور قطع مهم‌ترین اثری که ترامپ در اقتصاد ایران خواهد گذاشت، کاهش درآمدهای ارزی از طریق فشار بر فروش نفت ایران است. جواد ظریف در اولین حضور تلویزیونی‌اش بعد از چهار سال وقتی در کنار مسعود پزشکیان قرار گرفته بود، به مخاطبان گفت که چطور سیاست‌های بایدن فضا را برای فروش نفت به میزان یک میلیون بشکه در روز باز گذاشته بود و با بازگشت ترامپ این اوضاع تغییر خواهد کرد. آن روزها سعید جلیلی و هوادارانش در دولت رئیسی، این گزاره را قبول نداشتند و به او کنایه می‌زدند. اما واضح است که هم ترامپ و هم مقامات ایران 

به‌خوبی می‌دانند ایران در سال نیاز دارد تا حداقل 

50 میلیارد دلار درآمد ارزی داشته باشد. این درآمد از جایی غیر از فروش نفت و پتروشیمی نمی‌تواند حاصل شود. سیاست ترامپ این بود که حد فاصل سال‌های 97 تا 99 فروش نفت ایران را به صفر برساند. آمار و ارقام هم نشان می‌دهد که در این زمینه تا حد قابل ملاحظه‌ای پیش رفت. حالا ایران نیازمند فروش روزانه حداقل یک‌ونیم میلیون بشکه نفت است تا بتواند منابع ارزی خودش را تأمین کند. آیا چین حاضر است تحت تحریم‌های آمریکای ترامپ باز هم به همین میزان نفت از ایران خریداری کند؟ فراموش نکنیم که حامیان نفتی ترامپ خواهان حذف دوباره ایران از بازار نفت، جایگزین‌شدن نفت آمریکا یا نفت عراق هستند که تحت کنترل آنهاست. این مهم‌ترین چالش اقتصادی برای ایران است که می‌تواند بار دیگر التهابی در بازار ارز و اقتصاد ایجاد کند.

تأثیر ترامپ بر سیاست داخلی

با بازگشت ترامپ بار دیگر براندازان تمایل خود را برای عرض اندام نشان خواهند داد. براندازی که اساسا از دی‌ماه 1396 مسیری بسیار تندتر از گذشته را آغاز کرد، با خروج ترامپ از کاخ سفید امیدهای خودش را از دست داد. این گفتمان با وقایع پاییز 1401 به نقطه اوج رسید، اما با فروکش‌کردن وقایع آن سال، دیگر رمقی برایش نمانده بود. حالا بار دیگر امید به این اردوگاه بازگشته است. اگر تا دو ماه قبل بسیاری از سلبریتی‌های خارج‌شده از ایران تمایل داشتند به کشور بازگردند، حالا احتمالا از این نظر خود برمی‌گردند. در داخل ایران هم دولت مسعود پزشکیان در مقابل فشار اقتصادی ناشی از کاهش درآمدهای ارزی از یک سو و براندازان از سوی دیگر قرار خواهد گرفت. این میان با افزایش فشارهای اقتصادی، تحریمی‌های انتخابات (که در دور اول 60 درصد و در دور دوم 50 درصد بودند) با فشار اقتصادی به سمت شاید ناامیدی بیشتری تمایل پیدا کنند. این وضعیت اما برای جریان حامی جلیلی فضایی را ایجاد می‌کند تا گفتمان خودشان را بیشتر ترویج کنند. این دسته که در انتخابات اخیر با یک «نه» بزرگ از سوی مردم روبه‌رو شده بودند، حالا امیدوارند با تحت فشار قرارگرفتن دولت، خود را نمایان کنند.