کارشناسان درباره سرنوشت صادرات نفت ایران با قدرتگرفتن دوباره دونالد ترامپ در آمریکا میگویند
بازی ترامپ و نفت
نتیجه انتخابات آمریکا بیش از همه برای بازار نفت ایران نگرانی ایجاد کرده است. دونالد ترامپ که پیشازاین روبهروی دوربینهای تلویزیون نشسته و برجام را بیاعتبار خواند، با خروج یکطرفه از این قرارداد، فروش نفت کشور را به رقم ۳۰۰ هزار بشکه در روز رساند. حالا او دوباره آماده میشود که به کاخ سفید برود و البته در همین زمان کوتاه هم اخباری از بازار نفت به گوش میرسد.
مهفام سلیمانبیگی: نتیجه انتخابات آمریکا بیش از همه برای بازار نفت ایران نگرانی ایجاد کرده است. دونالد ترامپ که پیشازاین روبهروی دوربینهای تلویزیون نشسته و برجام را بیاعتبار خواند، با خروج یکطرفه از این قرارداد، فروش نفت کشور را به رقم ۳۰۰ هزار بشکه در روز رساند. حالا او دوباره آماده میشود که به کاخ سفید برود و البته در همین زمان کوتاه هم اخباری از بازار نفت به گوش میرسد. بلومبرگ بهتازگی نوشته است یک پالایشگاه چینی در اقدامی بهجای ایران و روسیه از آفریقا سفارش نفت سبک داده است. این محموله دو میلیون بشکهای که پالایشگاه نفتی مستقل «لندبریج» چین از آفریقا برای دریافت در ماه ژانویه سفارش داده، از نوع موسوم به «موستاردا»، بسیار شبیه به نفت سبک ایران است.
حالا چین تقریبا تنها مشتری نفت ایران است و بیم آن میرود که دونالد ترامپ از طریق اهرم فشار بر چین بخواهد گره تحریم را بر پای صادرات نفت سفت و سختتر کند.
ترامپ به دنبال تقویت اهرم نفت آمریکا
اولین واکنش بازار سهام آمریکا به پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری، نشان داد جهان در انتظار همان ترامپ سابق است. بلافاصله بعد از اعلام نتایج انتخابات ارزش سهام شرکتهای نفت و گاز صعودی شد و صندوق SPFR بخش منتخب انرژی که نماینده سهام انرژی در شاخص «اس اند پی ۵۰۰» است، حدود چهار درصد افزایش یافت. در مقابل، شرکتهای انرژی تجدیدپذیر با افت مواجه شدند و سهام غول خورشیدی آمریکایی «فرستسولار»، بیش از ۱۰ درصد ریزش کرد. این یعنی بازار امیدوار است در دوره جدید هم سیاست ترامپ مبنیبر حمایت از سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی و همزمان ایجاد محدودیت در حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر ادامه داشته باشد. در دوره قبلی ریاستجمهوری دونالد ترامپ، او توانست با همین استراتژی آمریکا را پس از قریب ۷۰ سال، دوباره تبدیل به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان کند، تا جایی که حالا آمریکا روزانه ۱۳.۴ میلیون بشکه نفت، تولید میکند. به پشتوانه همین حجم و اندازه از تولید نفت خام هم بود که بیمحابا تولیدکنندگان بزرگی مانند ایران و ونزوئلا را تحریم کرد.
این بار هم بدونشک ترامپ سیاست تولید بیشتر نفت و گاز آمریکا را ادامه میدهد و از هرگونه فعالیت مؤثر در کنوانسیونهای جهانی دوری میکند. گواه آن هم تندرویهای انتخاباتی او درباره افزایش تولید نفت آمریکاست که چنان شدید بود که کمپانیهای عمده نفتی آمریکا را هم نگران کرد که مبدأ رویگردانی بینالمللی از شرکتهای آمریکایی شدت پیدا کند.
درحالیکه تمام شواهد میگوید سیاستهای ترامپ دستکم در حوزه انرژی پرقدرت پابرجا مانده، در ایران برخی معتقد هستند این بار به اقتضای زمانه، ترامپ همان ترامپ سابق نخواهد بود.
ترامپ، ترامپ قبلی است؟
بعد از اجرای برجام، صادرات نفت ایران به بیش از دو میلیون بشکه در روز افزایش داشت اما بعد از خروج آمریکا از برجام، رقم صادرات حتی نتوانست به یک میلیون بشکه قبل از برجام برگردد و تا ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسید. از آن زمان تاکنون، به دنبال تشدید تحریمها علیه ایران، مسئولان کشور نفت را با تخفیف زیاد به تقریبا تنها خریدار نفت ایران، یعنی چین، میفروشند.
حالا بازگشت ترامپ بر مسند قدرت این نگرانی را تشدید کرده است که دوباره فروش نفت ایران بهشدت نزولی شود؛ آنهم در شرایطی که بودجهریزی دولت ایران نشان میدهد که روی فروش نفت به اندازه سابق و با قیمت خوشبینانه حساب کرده است. برخی فعالان اقتصادی مانند حمید حسینی، سخنگوی اتحادیه صادرکنندگان فراوردههای نفت، گاز و پتروشیمی، باور دارند که این بار فرق میکند.
او به اقتصاد24 گفته است: «فعلا که تحریم لغو نشده است، اما شرایط منطقه و همچنین نیاز بازار پس از کرونا منجر شد که ما بتوانیم به بازار بازگردیم. از سوی دیگر با توجه به اینکه ترامپ گفته است که سیاستهای تعرفهای را از ۲۵ درصد به ۶۰ درصد میرساند، اختلافات میان چین و آمریکا تشدید خواهد شد. بنابراین امکان اینکه ترامپ بر تصمیمگیریهای چینیها اثرگذار باشد، کمتر خواهد شد و به آن شکل نیست که چین حاضر باشد از فشارهای ترامپ برای جلوگیری از صادرات نفت ایران پیروی کند. کمااینکه در آخرین نشست اعضای بریکس در کازان روسیه، شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین، در ملاقات با مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران، بهصراحت بیان کرد که هر اتفاقی در منطقه و فضای بینالملل رخ دهد، همراه ایران هستیم و به توسعه ایران کمک خواهیم کرد. ازاینرو چین عملا ابراز کرد که اگر اتفاقاتی در منطقه یا در صحنه بینالملل رخ دهد که بهنفع ایران نباشد، روابط میان این دو کشور خدشهدار نخواهد شد».
غلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد انرژی، نیز در گفتوگو با «شرق» توضیح میدهد که از نگاه او، دونالد ترامپ این بار مواضع متفاوتی را اعلام کرده است. او اعلام کرده است که تحریم علیه روسیه و ایران را حذف خواهد کرد و این تحریمها را بهضرر ایالات متحده دانسته است. او ادامه میدهد: «البته همه میدانیم که از شعارهای انتخاباتی تا سیاستهای عملی که یک رئیسجمهوری در مواجهه با واقعیات به کار میگیرد، خیلی فاصله است. اما به نظر من بههرحال این ترامپ، آن ترامپ قبلی نخواهد بود و لزوما سیاستهای قبلی را تکرار نخواهد کرد. ضمن اینکه فضا و شرایط بینالمللی تفاوت کرده است. بنابراین هنوز زود است که قضاوت کنیم ترامپ چه خواهد کرد».
او در پاسخ به اینکه ابزار آمریکا برای تحت فشار گذاشتن چین و محدودکردن خرید نفت از ایران چیست، توضیح میدهد: «برای اینکه بفهمیم ترامپ این بار چه خواهد کرد، قدری زود است اما اگر ترامپ بعد از نشستن پشت میز ریاستجمهوری در کاخ سفید، بنا داشته باشد که همان سیاست دوره قبلی را در مقابل ایران به کار گیرد و از جمله چین را وادار کند که برداشت نفت از ایران را محدود کند، قطعا ابزارهایی برای اعمال فشار به چین خواهد داشت. ایالات متحده برای چین یک بازار بزرگ است که محدودشدن آن میتواند به اقتصاد چین لطمه بزند. حجم صادرات چین به ایالات متحده در سالهای اخیر حدود 500 میلیارد دلار بوده است و چین حاضر نیست بهراحتی چنین بازاری را از دست بدهد یا در چنین بازاری دچار محدودیت شود. علاوهبراین سیاست رسمی چین این است که حداقل تا افق 2050 وارد چالش جدی با ایالات متحده نشود، مگر اینکه امنیت ملی این کشور تهدید شود. بنابراین در مواردی که مقاومت در مقابل آمریکاییها در حد کشیدهشدن به چالش باشد، چین ورود نخواهد کرد. در صورت لزوم ابزار تأثیرگذاری بر امنیت مسیرهای تأمین نفت چین و بر قیمت جهانی نفت خام هم در اختیار آمریکا است که چین از آن متضرر میشود». در مقابل این رویکرد، برخی دیگر از کارشناسان هم هستند که اعتقاد دارند احتمالا ترامپ همان سیاست سابق را در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در پیش خواهد گرفت. از جمله این کارشناسان، مرتضی بهروزیفرد، کارشناس انرژی، است که به تجارتنیوز گفته است: «وضعیت بازار به گونهای است که اگر ترامپ فشار را بیشتر کند و همین ۱.۵ میلیون بشکه صادراتی ایران را هم از دور خارج کند، بازار متلاطم خواهد شد. این وضعیت در زمان دولت حسن روحانی و خروج ترامپ از برجام هم اتفاق افتاد. اکنون شرکتهای معتبر چین از ایران نفت نمیخرند و پالایشگاههای کوچک محلی در چین، خریدار نفت ایران هستند. این پالایشگاهها هیچگونه ارتباط و مراودهای با دنیا ندارند. آمریکا میتواند دولت چین را تحت فشار قرار دهد و اجازه خرید نفت از ایران را به آنها ندهد. باید در نظر داشت که اگرچه ایران، چین را یک شریک استراتژیک میداند، اما چین چنین دیدگاهی ندارد. چین حتی در مناقشه با کشورهای عربی خلیج فارس هم از آنها حمایت میکند و از ایران طرفداری نمیکند». در همین زمینه آرش نجفی، رئیس کمیسون انرژی اتاق ایران، به اقتصاد24 گفته است: «چین منافع کشور خود را میبیند. هرزمان منافع کشورش اقتضا کند، با ما همکاری میکند و در غیر این صورت، خیر. کمااینکه اظهارنظر چینیها را درباره جزایر سهگانه را دیدیم. چینیها یک توجیه دارند و آن هم این است که ما باید یکوخردهای میلیارد نفر از جمعیت دنیا را مدیریت کنیم و ازاینرو نمیتوانیم احساسی رفتار کنیم. چینیها احساسی رفتار نمیکنند، بلکه رفتارشان براساس منافعشان است».
گره FATF، نه گره ترامپ!
دراینمیان کارشناسان دیگری هستند که باور دارند معضل کشور درحالحاضر فراتر از نگرانی از استراتژیهای ترامپ است. مثلا علی شمساردکانی معتقد است این سؤال که آیا آمدن ترامپ صادرات نفت ایران را به دوره قبل بازمیگرداند یا نه، اساسا دغدغه نیست و دغدغه اصلی مشکلاتی است که ساخته داخل کشور است. او به «شرق» میگوید: «اصلا فرض کنیم نفت هم فروختیم، پولش را چطور به کشور بیاوریم؟ وقتی بعضی افراد ناآگاه در مجلس علیه افایتیاف فریاد میزنند، نتیجه میشود همین که هر جنسی بفروشیم، نمیتوانیم پول آن را به کشور بیاوریم. اینجاست که باید گفت: خود شکن، آیینه شکستن خطاست. ما باید اول مشکلاتی را که خودمان ایجاد کردهایم، رفع کنیم. بیخودی بند کردیم به موضوع افایتیاف که تمام مقاومت درباره آن، ماحصلی جز زیان برای کشور نداشت و جالب اینجاست که افرادی در داخل کشور مانع فروش نفت ایران و مانع استفاده ایران از سیستم پرداختهای بینالمللی شدهاند».
این کارشناس ادامه میدهد: «ضمن اینکه عصر نفت هم دیگر به سر آمده است. الان دیگر زمان استفاده از انرژیهای نوست، اما بوروکراتهای ایرانی مانع این هستند که کشور از این توان استفاده کند و در دنیا حرف اول را در زمینه انرژی خورشیدی بزند. علت هم این است که دلالان ساخت نیروگاههای حرارتی نمیگذارند؛ همانهایی که امروز پشت این وضع و این خاموشیها قرار دارند». حمیدرضا صالحی، نایبرئیس کمیسون انرژی اتاق بازرگانی، میگوید طبق صحبتهای خودِ ترامپ، به نظر میرسد که او با تجربهای که از دوره قبلی دارد، رویکردهایش را تا حدودی تغییر داده و حالا با شعار صلح بازگشته است. او تأکید میکند: «البته باید دید که از منظر او صلح تنها به معنی تأمین منافع آمریکاست یا منافع طرفین مد نظر اوست. بااینحال در جنگ اقتصادی جهان، طرف آمریکا بیشتر چین است و ما با توجه به GDP یا تولید ناخالص ملی پایینی که داریم، چندان نقشی در این رویارویی نداریم».
صالحی در گفتوگو با «شرق» توضیح میدهد که اقتصاد کشور به تحریم گره خورده است و همه میدانند که همواره در دوره دموکراتها شرایط قدری برای ما بهتر است. بااینحال باید منتظر نشست و دید که از داخل چه رویکردی اتخاذ میشود. همانطور که در چند ماه اخیر تأثیر رویارویی با اسرائیل در چند عملیات نظامی را شاهد بودیم، حالا هم باید ببینیم تا زمانی که ترامپ قدرت را در دست میگیرد و به کاخ سفید میآید، وضعیت تنشهای منطقهای به کجا رسیده است. اما نکته درخور توجه این است که اکنون باید سعی کنیم تمرکز کشور را به سمت صادرات غیرنفتی ببریم. صالحی توضیح میدهد: «نمیشود که تا ابد کشور را به نفت و فروش آن وابسته نگه داشت. در برنامه 20ساله قرار شده بود تا سال 1404 درآمدهای کشور به 200 میلیارد دلار برسد و 80 درصد آن هم از محل صادرات غیرنفتی باشد. آیا صادرات غیرنفتی امروز به 160 میلیارد دلار رسیده است؟ خیر! تراز صادرات کشور نهتنها بهتر نشده، بلکه هم سال گذشته، هم شش ماه اول امسال منفی بوده است. بنابراین بهتر است جوانب احتیاط را نگه داریم و به این فکر کنیم که اگر روزی برسد که نفت را نخرند، آیا نباید آماده باشیم؟ ما توان و ظرفیت خوبی داریم. باید از آن استفاده کنیم».