بحران پیشدبستانی ایرانی در آینه جهانی
فهم وضعیت کنونی ایران در حوزه آموزش پیش از دبستان، فقط زمانی امکانپذیر است که آن را در سپهری جهانی مقایسه کنیم. در این یادداشت، نخست نگاهی خواهیم انداخت بر وضعیت پوشش پیشدبستانی در ایران و سایر کشورها و سپس سهم هزینهکرد دولتها در این حوزه را در ایران و جهان مقایسه میکنیم.


فاطمه مقدسی - سعید بردیامنش: فهم وضعیت کنونی ایران در حوزه آموزش پیش از دبستان، فقط زمانی امکانپذیر است که آن را در سپهری جهانی مقایسه کنیم. در این یادداشت، نخست نگاهی خواهیم انداخت بر وضعیت پوشش پیشدبستانی در ایران و سایر کشورها و سپس سهم هزینهکرد دولتها در این حوزه را در ایران و جهان مقایسه میکنیم.
براساس گزارش یونسکو، میانگین پوشش پیشدبستانی (یک سال قبل از ورود به مدرسه) در جهان ۷۳ درصد، در کشورهای توسعهیافته بیش از ۹۵ درصد، در آمریکای لاتین ۹۳ درصد، در خاورمیانه حدود ۶۵ درصد و در آفریقای شمالی و مرکزی حدود 60 درصد است. این آمار نشان میدهد ایران در پوشش پیشدبستانی در رده کشورهای غرب و شمال آفریقاست و حتی از میانگین خاورمیانه نیز عقبتر است.
در ایران محاسبه شاخص پوشش تحصیلی پیشدبستانی به دو دلیل محل اختلاف است: از یک سو دولت جمعیت نوآموزان را به تفکیک این دو گروه سنی، اعلام نمیکند و از دیگر سو، جمعیت کل کودکان در این گروههای سنی قابل دسترس نیست. براساس آمار رسمی آموزشوپرورش در سال 1402-1403، فقط 800 هزار کودک از آموزش پیشدبستانی در یک سال قبل از ورود به مدرسه بهره میبرند. این درحالی است که جمعیت گروه سنی ششساله (پنج سال تمام) در این سال حدودا یک میلیونو 700 هزار نفر برآورد میشود. بنابراین نرخ پوشش یک سال پیش از مدرسه، در ایران در بهترین برآورد، فقط 47 درصد است.
نرخ پوشش و بازماندگی از پیشدبستانی یک سال قبل از ورود به مدرسه سال 1402-1403
جدای از نرخ پوشش، سن رسمی ورود به پیشدبستان در ایران نیز در مقایسه با دیگر کشورهای جهان دیرهنگام است. در عمده کشورهای جهان، دوره پیشدبستانی از سهسالگی آغاز میشود، اما در ایران سن رسمی شروع پیشدبستانی از چهارسالگی است. طول دوره پیشدبستانی نیز در عمده کشورهای جهان بیش از سه سال است و در برخی کشورها به چهار سال نیز میرسد، اما طول دوره پیشدبستانی در ایران دو سال است.
در بخش دوم این یادداشت به عنوان یکی از دیرینهترین خلأهای بودجه آموزش در ایران، نگاهی کوتاه انداختهایم و آن را با وضعیت توجه دولتهای جهان به آموزش پیشدبستانی در نظام بودجهریزی آموزشیشان مقایسه کردهایم. در چند دهه گذشته سهم بودجه آموزش پیشدبستان از کل بودجه آموزش در کشورهای جهان، فارغ از میزان درآمد کشورها، رو به افزایش بوده است. نمودار زیر نشان میدهد که در سال 2018 بودجه پیشدبستانی آموزش پیش از دبستان در ایران پس از انقلاب، تقریبا هیچ جایگاهی در نظام بودجهریزی کشور ندارد و یکی از مهجورماندهترین حوزههاست. تحلیل دادههای بودجه حاکی از آن است که سهم آموزش پیش از دبستان در بودجه 1403 فقط 0.08 درصد از کل بودجه آموزشوپرورش بوده است و در سال، 214 میلیارد تومان از 278 هزار میلیارد تومان، دریافتی سازمان تعلیم و تربیت کودکی بوده است.
این درحالی است که براساس مقایسههای بینالمللی، ایران به عنوان کشوری با درآمد متوسط به پایین، لازم است 6.5 درصد از کل بودجه آموزش را به حوزه آموزش پیش از دبستان اختصاص دهد. سهم هزینهکرد دولت در حوزه پیشدبستانی از کل هزینه آموزش در کشورهای اروپایی و آسیای مرکزی 11.3 درصد، در کشورهای آمریکای لاتین 8.1 درصد و در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا 1.6 درصد است. وضعیت ایران در این شاخص از میانگین خاورمیانه نیز بسیار کمتر است.
شکاف بین بودجه پیشدبستانی و بقیه مقاطع تحصیلی در کشورهای با درآمد بالا و متوسط به بالا بسیار کم است و هزینهکرد دولت برای هر کودک در سن ابتدایی در این کشورها فقط دو تا چهار برابر هر کودک در پیشدبستان است. به میزانی که وضعیت اقتصادی کشورها ضعیفتر است، هزینهکرد برای هر کودک در سن پیشدبستان کمتر از سایر پایههاست. در کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین، سهم هزینهکرد دولت برای کودکان ابتدایی 17 برابر کودکان در سن پیشدبستانی است و در کشورهای با درآمد پایین 124 برابر. وضعیت ایران در این زمینه وخیمتر از کشورهای با درآمد پایین است (UIS,2018).
در کشورهای با درآمد اقتصادی بالا، به هر دانشآموز پیشدبستانی تقریبا 570 برابر دانشآموز کشورهای با درآمد اقتصادی پایین بودجه اختصاص داده میشود و به همین دلیل، حتی اگر کمیت پوشش تحصیلی یکسان فرض شود، کیفیت یادگیری در کشورها به دلیل تفاوت در هزینهکرد دولت، کاملا متفاوت خواهد بود. وضعیت پوشش پیشدبستانی در ایران، دستکم یک سال قبل از ورود به مدرسه، اکنون در شرایطی وخیم قرار دارد و متأسفانه ایران همتراز با فقیرترین کشورهای آفریقایی است.
نرخ پایین پوشش پیشدبستانی در کنار نرخ پایین هزینهکرد دولت در این حوزه، حاکی از آن است که عمدتا این کودکان کمتربرخوردار و محروماند که از چرخه آموزش پیشدبستانی بیرون میافتند؛ همان کسانی که بیشترین نیاز را به این آموزشها دارند. بزرگترین مانع توسعه نیافتن آموزش پیش از دبستان در ایران، مسئولیتناپذیری دولت در ارائه و تأمین مالی این دوره بوده است و تلاشهای مقطعی نیز با مسئله ناپایداری مواجه است، توسعه کیفیت و کمیت نهاد آموزش در مقاطع ابتدایی و بالاتر، وابستگی وثیقی با توسعه پیشدبستانی دارد و تداوم این بیتوجهی اثرات بلندمدت مخرب و جبرانناپذیری برای نهاد آموزش خواهد داشت. اکنون بعد از 40 سال، زمان آن رسیده است که این فقدان بزرگ در نظام بودجهریزی ایران مورد توجه قرار گیرد و فقط در شرایطی این مسئله پاسخی پایدار خواهد یافت که وظیفه دولت در ارائه رایگان و باکیفیت این دوره جایی در نظام حقوقی کشور پیدا کند.