سرمایهگذاریهای جهانی و دیپلماسی دیجیتال
هوش مصنوعی بهعنوان یکی از فناوریهای تحولآفرین قرن بیستویکم، در حال بازتعریف ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جهان است. این فناوری، با پیشرفتهای فنی و رشد سرمایهگذاریها، به یکی از مهمترین ابزارهای توسعه اقتصادی تبدیل شده است. سرمایهگذاریهای گسترده در این حوزه، نشاندهنده رشد سریع و اهمیت روزافزون آن در سطح جهانی است.
محمدمهدی محمدی
هوش مصنوعی بهعنوان یکی از فناوریهای تحولآفرین قرن بیستویکم، در حال بازتعریف ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جهان است. این فناوری، با پیشرفتهای فنی و رشد سرمایهگذاریها، به یکی از مهمترین ابزارهای توسعه اقتصادی تبدیل شده است. سرمایهگذاریهای گسترده در این حوزه، نشاندهنده رشد سریع و اهمیت روزافزون آن در سطح جهانی است. از سویی نگرانیها درباره حریم خصوصی و اخلاق در هوش مصنوعی هم افزایش پیدا کرده و کشورها و سازمانهای بینالمللی به سمت تدوین قوانین جامع روی آوردهاند.
از سویی سرمایهگذاری در هوش مصنوعی، شامل زیرساختها، نرمافزارها و خدمات مرتبط، به طور مداوم در حال افزایش است، به طوری که تنها در سال ۲۰۲۴، سرمایهگذاری جهانی در این حوزه به بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار رسیده است. این سرمایهگذاریها عمدتا به دلیل افزایش تقاضا در صنایع مختلف مانند پزشکی، حملونقل، تولید و خدمات مالی و رقابت شرکتهای بزرگ مانند گوگل، مایکروسافت و آمازون بوده است که میلیاردها دلار در توسعه مدلهای هوش مصنوعی مولد سرمایهگذاری کردهاند. 71 درصد از سرمایهگذاریهای خطرپذیر در حوزه هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۴ به شرکتهای مستقر در آمریکا با رویکرد پیشروبودن در توسعه فناوری و سرمایهگذاری اختصاص یافته است. چین با سهم ۱۵درصدی، دومین کشور در این زمینه با برنامههای بلندپروازانهای برای تبدیلشدن به رهبر جهانی در هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ است و اروپا با تمرکز بر تنظیم مقررات و استفاده اخلاقی از هوش مصنوعی در رتبه بعدی قرار دارد. در بخشی از گزارش S&P Global که به چالشهای مقیاسپذیری در توسعه هوش مصنوعی اشاره کرده، هزینههای بالای پردازش دادهها، نیاز به زیرساختهای قدرتمند و تقاضای روزافزون برای واحدهای پردازش گرافیکی (GPU) را برشمرده، ولی با وجود این چالشها، هوش مصنوعی فرصتهای درخورتوجهی برای سرمایهگذاران ازجمله ایجاد مدلهای شخصیسازیشده برای صنایع مختلف مانند خردهفروشی و آموزش، افزایش بهرهوری در تولید و کاهش هزینههای عملیاتی ایجاد کرده است، به گونهای که رقابت بین کشورها برای تسلط بر فناوری هوش مصنوعی، به یکی از مهمترین موضوعات ژئوپلیتیکی تبدیل شده است. آمریکا با تسلط بر فناوریهای کلیدی، تلاش میکند استانداردهای جهانی هوش مصنوعی را تعیین و نفوذ خود را در سازمانهای بینالمللی تقویت کند.
این موضوع همان نکته کلیدی است که کشورمان باید برای عقبنماندن از این فناوری بهسرعت خود را بین کشورهای پیشتاز در حوزه هوش مصنوعی تعریف و استراتژی فناوری خود را براساساین تنظیم و تدوین کند تا در گذر زمان، به دلیل تنظیم مقررات و استانداردهای جدید بینالمللی، در این تحول عظیم جهانی کمفروغ نشود. اگرچه این چالش تنها شامل کشورمان نشده و دیگر کشورهای دغدغهمند این حوزه نیز درخواستهای مشترکی در سازمانهایی مانند سازمان ملل و G20 برای تدوین چارچوبهای قانونی و اخلاقی برای استفاده از هوش مصنوعی در سطح جهانی و به صورت عمومی ارائه دادهاند. در عرصه دیپلماتیک و توسعه اقتصادی، چین با طرح (Made in China 2025) و برنامههای هوش مصنوعی ملی بهعنوان بخشی از برنامههای پنجساله سیزدهم و چهاردهم، قصد دارد از «تولیدکننده کالاهای ارزانقیمت با فناوری قدیمی» که با کاهش هزینههای نیروی کار و مزیتهای زنجیره تأمین تسهیل میشد، کنار رفته و با هدفگذاریهای سیاست صنعتی و ارتقای قابلیتهای تولیدی صنایع، از کارگاههای سنتی به نیروگاههایی با فناوریهای نوین و فشرده با ارزشافزوده بالاتر تبدیل شود. پذیرش این تحول عظیم در جامعه جهانی، کشورها را بر این داشته تا از هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری برای تقویت روابط دیپلماتیک استفاده کنند.
پروژههای مشترکی مانند توسعه سیستمهای هوش مصنوعی برای مدیریت بحرانهای جهانی (مانند تغییرات اقلیمی) و اشتراکگذاری دادهها در حوزههایی مانند سلامت جهانی و امنیت سایبری نمونهای از مصادیق همکاری کشورها برای ایجاد اعتماد و همیاری در این حوزه است. کشورهای در حال توسعه در دورههای مختلف تاریخی خود فرصتهایی داشتهاند تا با ورود تکنولوژیهای جدید، اقتصاد خود را به آن متصل کرده و عقبماندگیهای خود را جبران کنند اما بهرهمندی از این فرصت نوظهور میتواند تا حد بسیار زیادی فاصله آنها را با قدرتهای بزرگ دنیا کم کرده و مسیر روشنی برای اقتصاد کشورشان هموار کند. استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی با بهینهسازی فرایندهای کسبوکار و کاهش هزینههای عملیاتی، به افزایش بهرهوری اقتصادی کمک میکند. با پیشبینی تقاضا و بهینهسازی لجستیک، مدیریت زنجیره تأمین را بهینه و با شناسایی الگوهای اقتصادی و پیشبینی بازار، دادههای کلان اقتصادی را بهراحتی و با دقت بالاتری تحلیل خواهند کرد. از طرفی پلتفرمهای هوشمند به کسبوکارهای کوچک امکان دسترسی به مشتریان جهانی را میدهند و اتصال سریعتر و مؤثرتر آنها را به بازارهای جهانی فراهم میکند. با درنظرگرفتن مباحث مطرحشده و تحلیل و بررسی برخی از آخرین گزارشهای منتشرشده معتبر جهانی، بیتردید کشورهایی که در توسعه هوش مصنوعی پیشرو بوده و سرمایهگذاریهای هوشمندانهای را در توسعه کاربردهای نوآورانه آن داشتهاند، نقش مهمی در تعیین قواعد بازی جهانی خواهند داشت، به گونهای که این امر منجر به ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای آنها خواهد شد. همچنین نباید فراموش کرد که هوش مصنوعی میتواند به کاهش شکاف اقتصادی میان کشورها کمک کند، درعینحال نیازمند همکاریهای بینالمللی برای حل چالشهای اخلاقی، حقوقی و زیرساختی است.