|

درمانگر‌-‌بلاگر؛ از فرصت تا تهدید

پزشک-بلاگرها یا با اصطلاح کلی‌تر درمانگر-بلاگرها، در دنیای مجازی این‌روزها پدیده تأثیرگذاری هستند. در طول پاندمی کرونا، اینفلوئنسرهای علوم پزشکی از نظر جلب توجه عامه مردم رشد چشمگیری داشتند که علی‌رغم عبور جهان از پاندمی کووید19، هنوز هم پزشک-بلاگری از رونق نیفتاده است.

درمانگر‌-‌بلاگر؛ از فرصت تا تهدید

علی مرسلی

 

پزشک-بلاگرها یا با اصطلاح کلی‌تر درمانگر-بلاگرها، در دنیای مجازی این‌روزها پدیده تأثیرگذاری هستند. در طول پاندمی کرونا، اینفلوئنسرهای علوم پزشکی از نظر جلب توجه عامه مردم رشد چشمگیری داشتند که علی‌رغم عبور جهان از پاندمی کووید19، هنوز هم پزشک-بلاگری از رونق نیفتاده است.

واضح است که درون خود جامعه علوم پزشکی، نگاه بسیار محتاطانه و حتی بدبینانه‌ای به پدیده درمانگر-بلاگری وجود دارد. نگرانی عمده از این است که درمانگر-بلاگرها صلاحیت‌های لازم را برای راهنمایی عموم مردم نداشته باشند‌ یا اطلاعات نادرست ارائه کنند یا از اصول اخلاقی درمانگری تخظی کنند. این نگرانی‌ها کاملا بحق هستند و بر تبعات بد این پدیده به‌درستی انگشت می‌گذارند. اما باید اذعان کرد که نگرانی اصلی جامعه بیش‌ از این تبعات منفی حقیقی‌، به دلیل پدیده جابه‌جایی مرجعیت سنتی به فضای مجازی است.

جامعه درمانگر کشور و نهادهای مرتبطش (اعم از نظام پزشکی، ارگان‌های مختلف وزارت بهداشت، دانشگاه‌های علوم پزشکی، سازمان نظام روان شناسی و انجمن‌های صنفی و علمی علوم پزشکی و...) از اینکه مرجعیت خود را در میان جامعه از دست می‌دهند، نگران هستند. حتی درمانگرانی که نگران جایگاه فردی خود نیستند، درمانگر-بلاگری یا پزشک-بلاگری را رقیب ‌یا حتی تهدید مدل منش طبابت کلاسیک می‌پندارند. البته این پدیده فقط مختص علوم پزشکی نیست، تمامی نهادهای سنتی و بوروکراتیک جامعه ما از اینکه فضای مجازی مرجعیت آنها را تهدید کرده است، احساس نگرانی می‌کنند (مثلا روزنامه‌نگاری کلاسیک هم با تهدید روبه‌رو شده ‌و مجبور شده است‌ در بنیان‌های اساسی‌اش ‌بازنگری کند).

‌اگر به موضوع پزشک -بلاگری برگردیم، باید این سؤال را مطرح کنیم که مرجعیت قبلی چرا خودش را برحق می‌داند و چه صلاحیت بیشتری دارد یا چرا خود را قابل جایگزینی نمی‌بیند؟

واقعیت این است صرف‌نظر از اینکه به ‌طور جهانی، مرجعیت طبابت کلاسیک دچار دگرگونی شده‌، حداقل در جامعه ما‌ روند قرارگیری در موقعیت مرجعیت در علوم پزشکی به‌ طور سنتی شفاف و عادلانه نبوده است. از شرایط پذیرش در کنکور‌ تا سهمیه‌های متعدد، از شرایط پذیرش هیئت‌علمی در دانشگاه تا ورود به دم‌و‌دستگاه وزارت بهداشت یا انجمن‌ها یا نظام پزشکی و‌...، همه و همه شرایطی دارند که موجب می‌شوند نتیجه بگیریم این مرجعیت یک مرجعیت از بالا به پایین خودخوانده است و منتخب مخاطبان یا حداقل مطابق اصولی که عموم مردم آن را طبیعی یا عادلانه بشناسند، نبوده است. اما فضای مجازی با وجود تمام کج‌نمایی‌ها و سوءتفاهم‌هایش، با وجود تمام سوءاستفاده‌ها و خصلت‌های عوام‌گرایانه‌اش، فضایی آزاد برای انتخاب آزاد مرجعیت است. ممکن است بپذیریم‌ جامعه‌ای که تجربه چندانی در انتخاب «مرجعیت» در تمام شمول زندگی‌اش در طول تاریخ نداشته است، در این فضای آزاد، انتخاب‌های هیجانی و به‌زعم ما اشتباه هم داشته باشد؛ کسانی را به ‌عنوان مرجع تلقی کند که شایستگی چندانی ندارند یا حتی از میان همان مرجعیت سنتی، در فضای مجازی هم دست به انتخاب بزند. اما این رودخانه مسیرش را به هر حال می‌کند و از این مرحله گذر خواهد کرد. نفی انتخاب آزاد مرجعیت منجر به سد‌کردن یا به تأخیر انداختن این جریان خروشان نخواهد شد.

جالب اینجاست که به دلیل عمر نسبتا کوتاه فضای مجازی، درباره انتخاب مرجعیت در فضای مجازی، شرایط ما در کشور به شرایط کشورهای توسعه‌‌یافته بسیار نزدیک است. آنها هم با مشکلات مشابه ما سروکله می‌زنند و نهادهای کشورهای توسعه‌یافته نیز به‌شدت به دلیل رشد ناگهانی مرجعیت مجازی، تضعیف شده‌اند و نگران هستند. هرچند بهانه اظهار‌شده برای این نگرانی‌ها به خطر افتادن سلامت مردم یا زیر سؤال رفتن‌شان و منزلت طبابت، اخلاق پزشکی و حرمت درمانگری است، اما در نهایت همه این دغدغه‌ها بهانه است. پزشکی «مدرن» با بحران مرجعیت مواجه است. با توسعه ابزارهایی مانند هوش مصنوعی (AI) این بحران شدیدتر خواهد شد. آن روز نه‌چندان دور، شاید همین درمانگر-بلاگر از معدود امیدهای پزشکی مدرن برای حفظ حلقه اتصال درمانگری با جامعه باشند و به‌ عنوان سنگر مرجعیت طبابت تلقی شوند.