|

گفت‌وگو با امیر عابدینی به بهانه ثبت‌نام او در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال

از رد صلاحیت کفاشیان و عزیزی‌خادم‌ ناراضی‌ام

افرادی که به علی دایی می‌گویند اقتصاد را کنار بگذارد، به او حسادت می‌کنند. علی دایی اقتصاد را کنار بگذارد که بستر برای آنها مهیا شود؟

امیر عابدینی در گفت‌وگو با «شرق» از برنامه‌هایش برای ورود به مدیریت فدراسیون فوتبال گفت و مهم‌ترین عامل برگشتش به فوتبال را درخواست مردمی خواند که در کوی و برزن از او خواستند تا کاری برای فوتبال بکند. عابدینی که سابقه طولانی در مدیریت و مدیریت ورزشی دارد، معتقد است برای پیشرفت فوتبال باید این رشته را به درآمدزایی رساند.

از رد صلاحیت کفاشیان و عزیزی‌خادم‌ ناراضی‌ام

شقایق آسیایی: ‌ امیر عابدینی در گفت‌وگو با «شرق» از برنامه‌هایش برای ورود به مدیریت فدراسیون فوتبال گفت و مهم‌ترین عامل برگشتش به فوتبال را درخواست مردمی خواند که در کوی و برزن از او خواستند تا کاری برای فوتبال بکند. عابدینی که سابقه طولانی در مدیریت و مدیریت ورزشی دارد، معتقد است برای پیشرفت فوتبال باید این رشته را به درآمدزایی رساند.

  

خبرهای ضد‌و‌نقیضی درباره احتمال رد صلاحیت آقای تاج از فدراسیون فوتبال وجود دارد. با توجه به حساسیت‌های فیفا و AFC امکان دارد که انتخاب مجدد ایشان مشکلاتی را برای فوتبال ایران به همراه داشته باشد؟

 

راجع به شخص آقای تاج باید بگویم‌ او آدم تیزهوشی است. حتما برای حضور در انتخابات موانعی را که جلوی راهش تراشیده می‌شد، می‌دانست پس با برنامه‌ریزی آمده است. در مرحله اول هم کمیته‌ای از فدراسیون فوتبال و دستگاه‌های نظارتی مسئله‌ای نداشتند تا امروز که اخباری در این مورد بیرون آمده است.

 

  به هر حال باید پذیرفت که همین الان هم فدراسیون فوتبال پرونده‌هایی دارد که نگران‌کننده است؟

 

بله من هم قبول دارم، فدراسیون فوتبال چند پرونده باز دارد؛ پرونده کرمان، پرونده ویلموتس، پرونده پاداش‌ها. این پرونده‌ها می‌توانند ملاک عمل دستگاه نظارتی و دستگاه‌های هدایتی و قضائی قرار بگیرند. حالا چون من از اول نبودم، نمی‌دانم چقدر مؤثر است، چون اطلاعات دقیق ندارم، ولی مطمئن باشید فدراسیون در بررسی موشکافانه با کسی تعارف ندارد.

 

  شما از روند رد صلاحیت‌ها راضی هستید؟

 

با وجود اینکه با آقای کفاشیان زاویه دارم ولی حذف او و عزیزی‌خادم، من را آزار داد.

 

قانونی در اساسنامه هست که هیئت‌رئیسه می‌تواند رئیس فدراسیون را عزل کند. بعد از عزل آقای عزیزی‌خادم این قانون عوض شد؛ یعنی دیگر برای کسی ملاک نیست. بعد که او به دستگاه قضائی شکایت می‌کند، بلافاصله کمیته اخلاق وارد عمل می‌شود که شما حق نداشتی شکایت فوتبالی را در جای دیگری مطرح کنی.

 

  شما این حق را برای آقای خادم قائل هستید یا نه؟

 

رئیس فدراسیون حق خودش می‌داند که از آقای فریادشیران شکایت کند، فریادشیران فوتبالی .ست یا نه؟ چرا فدراسیون می‌تواند ولی آقای عزیزی‌خادم نمی‌تواند؟ یک بام و دو هوا نمی‌شود!

 

باید بپذیریم که آقای عزیزی‌خادم یک پتانسیل‌ است و برای خدمت‌کردن شتاب دارد، باید بستری برای او فراهم کنیم. این حرف من درباره آقای میرشاد ماجدی هم صدق می‌کند.

 

  چطور شد که امیر عابدینی بعد از چند دهه دوری از مدیریت، تصمیم گرفت کاندیدای فدراسیون شود؟

 

بعد از این ردصلاحیت‌ها دوستان آمدند سراغ امیر عابدینی که ۳۰ سال پیش‌ رئیس فدراسیون فوتبال بود. اما من از شما سؤال می‌کنم که آیا این چیزی به من اضافه می‌کند؟ همه آنهایی که در وزارت کشور، نخست‌وزیری سابق، وزارت راه و ترابری، وزارت معادن و فلزات و وزارت دفاع با من کار کردند، می‌دانند که من خواهان هیچ پستی نبودم ولی همیشه آمدم که خدمت کنم. از روزی که من آمدم، شایعات عجیب و غریب درست کردند. یک روز گفتند صلاحیتش رد می‌شود و... .

 

  شما شرایط رقابت را می‌دانستید و با وجود آن پذیرفتید که این اتفاق بیفتد؟

 

من اراده کرده بودم که بیایم. جامعه می‌طلبید که یک نوآوری در فوتبال بشود. با شرایط موجود فکر کردم بهتر است برگردیم به دوره آقای هاشمی که رئیس فدراسیون، منصوب می‌شد. اما انگار انتخابات معنی دارد؛ من دیدم وزیر ورزش می‌نالید که مگر می‌شود یک نفر خودش هیئتی را بر سر کار بگذارد، بعد آن هیئت دیگران را رد یا تعدیل کند.

 

  پس با حرف‌های آقای دنیامالی موافق هستید؟

 

صحبت‌های دنیامالی جالب بود. برای اولین بار من دیدم یک انتقاد از آقای تاج کرد. البته انگار در عین حال می‌ترسید چون دو، سه بار گفت‌ من با ایشان رفاقت طولانی دارم. ولی من می‌گویم اینجا جای رفاقت نیست! آقای دنیامالی اینجا معنای رفاقت نداریم، اینجا معنای صداقت داریم. مثل این است که آقای قالیباف بگوید من با فلانی رفیقم پس بفرمایید مجلس! باید وزیر ورزش قاطعانه برخورد کنند. افکار عمومی، فیفاترسی یا فیفاهراسی را که در جامعه مدیریت و سیاست کشور به وجود آمده، نمی‌پسندند. با این روند نمی‌دانم باشگاه‌های ما چه می‌شوند.

 

  نظر خود شما در این مورد چیست؟

 

اگر در نظام مدیریتی برنامه نباشد چطور می‌توان دنبال کارنامه رفت؟ فکر می‌کنند مدیریت را شبیه یک تار‌عنکبوت می‌کنیم تا فقط به خودمان وصل باشیم. یعنی شرایطی پیش می‌آید که همه جاسوس همدیگر شوند، همه از هم نگران شوند، بعد افرادی که در مجمع و ‌هیئت‌مدیره هستند، می‌توانند به من رأی بدهند. می‌خواهند روش‌شان این باشد که فلانی مورد عنایت است و اگر به او رأی ندهیم، به نظام ضربه می‌زنیم یا در فیفا مشکلی درست می‌شود. یک بار نمی‌آیند در یک مناظره در این مورد بحث کنیم.

 

  بعد از ریاست‌جمهوری آقای پزشکیان یک روز پیش آقای مهرعلیزاده بودم که بحث حضور ایشان به‌عنوان وزیر مطرح بود. ایشان مخالف بود و اعتقاد داشتند جوان‌ترها باید بیایند و قدیمی‌ها باید مشاور باشند. سؤال اینجاست که آیا ما نیروی جوانی تربیت کرده‌ایم؟

 

شما از آکادمی می‌آیی بیرون ولی در معرکه کار قرار نگرفته‌ای. بافت تجربه کار نکرده است. باید بپذیریم در چارچوب موازین بین‌المللی در ایران نمی‌توان مدیریت کرد. بعضی‌ها اسمش را مدیریت بومی می‌گذارند ولی من به آن مدیریت عارفانه می‌گویم. من قبول دارم‌ باید بچه‌ها و جوان‌هایمان را بسازیم، اما کدام وزیر می‌تواند ادعا کند که آدم ساخته؟ ولی من این ادعا را دارم. آقای دکتر آذری معاون من در لرستان، استاندار کردستان و زنجان شد. استاندار کردستان، آقای عطایی معاون من دراستانداری ایلام بود، بعدها شد استاندار ارومیه. آقای عبدالعلی‌زاده آمد شد وزیر، معاون عمرانی من و معاون عمرانی آقای طاهری. آقای آیت‌اللهی وزیر صنایع شد. پس اگر به جوان‌ها فرصت بدهید می‌توانند مؤثر باشند.

 

  روزی که کاندیدا شدید به شرایط سنی فکر کردید؟

 

بله من روزی که کاندیدا شدم، خودم می‌دانستم که این سؤال از من پرسیده می‌شود، ولی دیدم بلاتر در چه سنی مدیریت می‌کرد، عطار سلطان هم همین‌طور بود. من با قاطعیت می‌گویم که می‌توانم. حداقلش این است که به بیمارستان قلب نرفتم (می‌خندد) کت‌و‌کولم خوب است و می‌توانم صد تا میل بزنم. این عاطفه‌ای را که در ایران هست، کجا می‌توانی پیدا کنی؟

 

  الان فکر نمی‌کنم این فضا در فوتبال وجود داشته باشد که هر روز صبح که ما بلند می‌شویم همه علیه هم بیانیه می‌دهند؟

 

من گریه تقوی را دیدم، همین آقای تقوی که الان در خارج از کشور در تلویزیون کار می‌کند. من گریه بچه‌های استقلال را دیدم که نگران جواد منافی بودند. من آمده‌ام که عشق، همبستگی و اتحاد را به فوتبال برگردانم. تا کی ما نباید موفق باشیم.

 

 

  آقای عابدینی حرف‌های شما برای نسل من قشنگ است چون ما این‌طور زندگی کردیم، ولی وقتی استقلال و پرسپولیس در ورزشگاه فهد جلوی آن همه تماشاگر با لباس‌های متحد‌الشکل به الهلال می‌بازند، این حرف‌ها جواب نمی‌دهد. من می‌خواهم بدانم شما در مدتی که نبودید، روی سطح دانش مدیریتی و برنامه‌های خودتان کار کردید یا چه عاملی باعث شده برگردید؟

 

ما یک دوره طلایی داشتیم؛ دوره مدیریت صفایی‌فراهانی و محمد دادکان که به هم چسبیده بود. بعدش اسیر شدیم در یک دوره ۲۶ساله که مدیری نتوانست فوتبال را مدرنیزه کند و من به‌طور حتم از فرهیختگانی استفاده می‌کنم که بتوانند بار علمی فوتبال ما را بالاتر ببرند. باید بپذیریم که در رقابت با کشورهای منطقه داریم شکست می‌خوریم.

 

  باید بپذیریم دیگر بازیکن‌سازی به معنای گذشته انجام نمی‌شود و همه دنبال جذب بازیکن یا نتیجه‌گیری مقطعی هستند.

 

ما قبلا بازیکنان اسطوره‌ای مثل علی دایی، کریم باقری، مهدوی‌کیا، رضا شاهرودی، میناوند، نعیم سعداوی داشتیم، یعنی وقتی شما اینها را در یک تیم می‌دیدی، احساس می‌کردی این تیم نمی‌تواند قهرمان نشود. چون اصلا برایش نوشته شده بود قهرمانی! خدا شاهد است من دیروز یک بازی را نگاه می‌کردم، دروازه‌بان یک تیمی را دفاع پوشش نمی‌دادند. دلم برایش کباب شده بود. ما دیگر نفراتی مثل دایی و باقری و پاشازاده و زرینچه در فوتبال‌مان پیدا نمی‌کنیم.

 

  برای ساخت این بازیکنان در شرایط فعلی باید مربی خارجی بیاوریم یا استعدادیابی کنیم؟

 

ترسیم مواضع کار درستی نیست. نمی‌شود شما مربی خارجی بیاوری که از مربی ایرانی بدتر باشد. یا یک آدمی را بیاوری که ۴۰۰ هزار دلار قیمتش باشد اما تو با او قرارداد هشت هزار تایی ببندی، آن وقت برویم در فیفا محکوم شویم. ما در تمام بخش‌های فیفا الان محکوم هستیم.

 

  باید بپذیریم که فوتبال خلیج فارس با صرف هزینه رشد بسزایی داشته است.

 

روزی که در عربستان سوم شدیم، من آنجا تن و بدنم می‌لرزید، وقتی دیدم فوتبال منطقه خلیج فارس با چه شدتی رشد می‌کند. خاور دور و شرقی‌ها هم خوب کار می‌کنند. فوتبال ژاپن، کره و چین را ببینید، بعد ما خوشحالیم که به جام جهانی صعود کردیم.

 

  به نظر شما چه اتفاقی افتاد که ما رو به افول گذاشتیم؟

 

من اعتقاد دارم سازمان‌دهی و هدایت و کنترل ما مناسب نیست. برای رشد، باشگاهای ‌ما‌ اسیر شدند. منابع درآمدی‌شان کم است، هزینه‌های‌شان بالاست و همه بدهکار هستند. هیچ چارچوبی برای تعریف مالیات و بیمه نداریم. گرفتار مدیران کارنابلد شدیم. مدیریت و هدایت یک باشگاه، سیستماتیک است.

 

   این‌همه بی‌نظمی در فوتبال امروز ایران از کجاست؟

 

مدیرعامل‌ها یا در فوتبال نبودند یا اگر در فوتبال بودند، در مدیریت نبودند و برای همین آب‌دیده نشده‌اند. نداشتن یک تراز در هیئت‌مدیره‌ها هم مؤثر است. مگر می‌شود چهار تیم همیشه بالا باشند بقیه تیم‌هام همیشه از پنجم به پایین باشند؟ یعنی چه، یعنی فوتبال درجا می‌زند. در فوتبال دنیا هیچ‌‌کس نمی‌داند من‌سیتی می‌تواند تاتنهام را ببرد یا منچستر یونایتد حریف کریستال پالاس می‌شود، بایرن‌مونیخ به لورکوزن می‌بازد، لورکوزن قهرمان می‌شود و این اتفاقات زیبایی‌های فوتبال را رقم می‌زند.

 

  مدیریت باشگاه‌های بالای جدولی هم در سال‌های اخیر با چالش‌های زیادی روبه‌رو بوده است.

 

مدیرعامل بیچاره‌ اولین چیزی که می‌خواهد برنامه و بعد بودجه است. اینجا که می‌رسد وارونه می‌شود، مدیر می‌رود زیر بودجه قرار می‌گیرد، بودجه حرف اول را می‌زند، نه مدیر. وقتی این‌طور شد، مدیر دست و پایش می‌لرزد.

 

  موسیمانه از لحظه‌ای که به ایران آمد تا لحظه‌ای که رفت، در عرض دو، سه ماه پنج، شش مدیر در استقلال و هلدینگ عوض شد. اصلا بنده خدا نمی‌دانست با کی طرف است.

 

در 18 سال گذشته تا الان پرسپولیس ۲۴ مدیر عوض کرده که بعضی از آنها هم تکرار شده‌اند یا توصیه فلان‌کس بوده‌اند. آقایی که امتحانش را پس داده، دو‌مرتبه آمد. الان استقلال و پرسپولیس یک مقدار خصوصی شده‌اند ولی سؤال اینجاست که آیا بانک‌های ما خوب مدیریت می‌شوند یا نه؟ من می‌خواهم بگویم که مدیریت در کلان و زمینه کل جامعه گرفتار شده است. مثلا فردی را می‌آوریم‌ می‌گذاریم در بانک مرکزی اما بعد از یک دوره هیچ خدماتی ندارد که امیدوار باشیم در سیستم پولی کشور اتفاقی رخ می‌دهد. بعد همین آدم یک‌‌مرتبه می‌شود وزیر اقتصاد! خب مردم در کوچه این اتفاقات را می‌بینند.

 

  چرا فوتبال عربستان صعود می‌کند و ما درجا می‌زنیم؟

 

ما خودمان را با عربستان سعودی مقایسه کنیم؛ عربستان نفسش گرفته می‌شد می‌آمد ایران بازی می‌کرد. رشد اقتصادی عربستان را نگاه کنید، رشد سرمایه‌‌اش را نگاه کنید، رشد مدیریتش را نگاه کنید، نظام مدیریتش را نگاه کنید، ساخت‌وساز در کشورشان را ببینید.

 

همان‌طور که زیکو فوتبال ژاپن را متحول کرد، رونالدو هم فوتبال عربستان را متحول می‌کند.

 

  آقای عابدینی عزیز، شما به هر حال با آقای دایی، علی کریمی و کریم باقری کار کرده‌اید. به هر حال هزینه‌ای برای رشد این افراد شده و آنها هم پتانسیلش را داشتند، آیا الان وقت آن است که از وجود این افراد بهره ببریم یا همچنان از افراد سن بالاتر در همه پست‌ها استفاده کنیم؟

 

من اگه ۵۰ سال دیگر هم عمر کنم و مدیر باشم، علی کریمی را در قالب مدیریت نمی‌برم. علی کریمی یک روز مدیریت را تجربه نکرده است. بله، او کاپیتان بوده، بازیکن بوده، ولی نوع مدیریت یک مدیر در قالب‌های آکادمیک تعریف می‌شود. اما درباره علی دایی او فوق‌لیسانس متالورژی است. یک مدیر توانمند اقتصادی است. افرادی هم که به او می‌گویند باید اقتصاد را کنار بگذارد، به او حسادت می‌کنند. علی دایی اقتصاد را کنار بگذارد که زمینه برای آنها مهیا شود؟! علی دایی در فوتبال یک اسطوره است، یک تاریخ‌ساز است. اگر علی دایی در فوتبال ما باشد، در ای‌اف‌سی و فیفا هم برای ما امتیاز دارد. از ایران اگر یک نفر می‌تواند در رأس فیفا بنشیند، او علی دایی است. او به سه زبان آشنایی دارد، ما باید برویم دنبال علی دایی که بیاید. درباره کریم هم می‌توانم بگویم امکان ندارد بتواند مدیریت کند.

 

  مدیریت را باید یاد گرفت یا یک پتانسیل ذاتی است؟

 

من از هامبورگ می‌رفتم به مونیخ، بکن بائر هم‌سفر من شد. وقتی من به او گفتم مدیرعامل پرسپولیس هستم، از جایش بلند شد. او برای من بلند نشد، برای دایی و باقری و فوتبال ایران از جایش بلند شد. اولین سؤالی که از او پرسیدم، گفتم: آلمان لقب قیصر به شما داده، امروز ما چه بکنیم که در مسیر ساختن نیروهای‌مان مثل آلمان بتوانیم عمل کنیم؟ آلمان شما را پرورش داد. خندید و گفت می‌دانی من حتی غذا‌خوردن هم بلد نبودم، فقط 17 سالم بود، حتی نمی‌دانستم قاشق و چنگال را چطوری در دست بگیرم. من بچه‌ روستا بودم.

 

  چند وقت پیش در گفت‌وگویی دیدم شما گفته بودید در 18‌سالگی عاشق شدید، بیان‌شدن چنین حرفی از یک مدیر دولتی تابوشکنی بزرگی بود.

 

در مدیران ما صداقت مرده یا حرف‌هایی را که می‌زنیم، باور نداریم. من ۱۸ سالم بوده، با تیم پیکان، بعد از آنکه پرسپولیس منحل شد‌، به اروپا رفتیم. اولین سفر اروپایی من بود. آنجا یک خانم را که قبلا بچه‌محل ما بود، دیدم و عاشق شدم و به این عشق احترام گذاشتم. هیچ کاری بر خدا پوشیده نیست. کار زشت آن است که دستت رفت در جیب مردم، حق مردم روی گردنت باشد، به مردم فخر بفروشی، تو باید بدانی که غلام مردم هستی. دوستان ما اشتباه می‌کنند در پرسپولیس و در استقلال برای روی نیمکت دنبال اسامی بِرند می‌روند. اگر دنبال اسامی باشیم، در کل دنیا 10، 15 مربی نامدار داریم. مربیان بسیار عالی در کلاس بالا وجود دارند که دارای این برند نیستند. چرا ما نمی‌رویم دنبال اینکه خودمان برندسازی کنیم و از بچه‌هایی که با استانکو یا راجرز کار کردند یا با ویلیام و اوفارل بودند، می‌توانند برند باشند و در ایران کار کنند. ما باید دنبال مربیانی برویم که آکادمی فوتبال را گذرانده‌اند. من به دوستانم در استقلال هم زنگ زدم و همین نکته را گفتم. 

 

ببینید، ما پتانسیلی داریم که برای آنجا خوب است. مثال هم خود برانکو که تا قبل حضور در ایران، حتی سرمربی هم نبود و کمک بلاژوویچ بود. استقلال رقیب دوست‌داشتنی ما است. من دلم می‌سوزد که آنها باید یک نفر را بیاورند که برای سال بعد از ابتدا در کورس قهرمانی باشند و دنبال اینکه امسال به کورس قهرمانی برگردند، نباشند. استقلال یک مدیر می‌خواهد که یک مربی را بیاورد و پایش هم بایستد. روزی که استانکو می‌خواست از ایران برود، من از او خواستم که نفر جانشینش را مشخص کند. گفتم نفرت را بگو. ولی متأسفانه همان آقایانی که گفته بودند پروین نباشد، نظرشان تغییر کرد و گفتند پروین باید باشد. خب، آقای پروین هم آمد که با مربی خارجی نمی‌توانست کار کند و رفت سراغ ناصر خان ابراهیمی و دوره افت شدید فوتبال شروع شد.

 

  سخن آخر.

 

یک جوابی بدهم به سؤال اول شما که آیا برنامه دارم که می‌خواهم بعد از سال‌ها به فوتبال برگردم؟ من فقط پاسخ‌گوی تمنای وجودی خودم نیستم، خیلی آدم‌ها در خیابان و کوچه و برزن به من می‌گویند که بیایید فوتبال را نجات بدهید. من در زمینه جامعه از فوتبال دل‌زدگی دیدم و واقعا غصه خوردم. برای همین رفتم در فدراسیون فوتبال که کمک کنم، شاید تحولی ایجاد شود. دیدم زمینه به‌گونه‌ای است که نمی‌شود کمک کرد. به تاج گفتم من بیایم و کاندیدای فدراسیون شوم. شاید او از شنیدن این حرف من خوشش هم نیامد! چون به خاطر ثبت‌نام من خیلی با سختی مواجه شد. من آرزو دارم تیم ملی ما بعد از ۵۰ سال به المپیک برود، آرزو دارم ترانسفر به فوتبال ما برگردد. ما فوق‌ستاره داریم، باید پرورش دهیم و باید مربی به خارج ترانسفر کنیم. من آرزو دارم در فیفا نقش خوبی داشته باشیم و فقط به کنفدراسیون آسیا دل خوش نکنیم. من آرزو دارم در جام جهانی کوالیفای شویم و به مرحله بعد برویم. امیدوارم مسابقات اتحادیه یک معنای خاص بگیرد، چون باشگاه‌های ما به درآمدزایی می‌رسد.