سبک مدیریتی تحولگرا، نیاز امروز پارکهای فناوری
آیا با زمان پیش میرویم؟ آیا با شتاب تحولات جهانی در کسبوکارها هماهنگیم؟ آیا چشمانداز مناسب برای موقعیت آینده سازمان تعریف کردهایم؟ این پرسشها و دهها پرسش دیگر، برای هر سازمانی در عصر جدید قابل طرح است.


علی شعبانی
آیا با زمان پیش میرویم؟ آیا با شتاب تحولات جهانی در کسبوکارها هماهنگیم؟ آیا چشمانداز مناسب برای موقعیت آینده سازمان تعریف کردهایم؟ این پرسشها و دهها پرسش دیگر، برای هر سازمانی در عصر جدید قابل طرح است.
پیشگامان مدیریت به ساختار سازمانی اولویت میدادند اما چالش محوری سازمانها در قرن بیستویکم نه ساختار که پیشگامی در آفرینش سیستماتیک دگرگونی در هماهنگی، رقابت و پیشتازی در جهان در تحول است.
پیتر دراکر (۱۹۰۹- ۲۰۰۹)- پدر علم مدیریت- باورمند بود که در قرن بیستویکم، چهارمین انقلاب اطلاعاتی تاریخ بشر رخ میدهد و معنا و مفهوم اطلاعات برای سازمانها، افراد، وظایف و نهادها را تغییر میدهد. این انقلاب نه در تکنولوژی و نرمافزار بلکه در مفاهیم و تصورات کلی است.
سازمان تحولگرا چه ویژگیهایی دارد؟ صاحبنظران داشتن ابتکار، تعیین اولویتهای استراتژیک، بینش درونی، ارتباطات، خطرپذیری، سرمایهگذاری برای زمان و دانش، تیم پویا و انعطافپذیر، نوآوری، چابکی، اشتراک اطلاعات و ایدهها و مهارتها و جلوگیری از تبدیل سازمان به انبار اطلاعات، تغییرات استراتژیک فرهنگی و بهرهوری مناسب و... را نیاز سازمانهای قرن بیستویکم برای موفقیت برمیشمارند. اما واقعیت مهمتر این است که سازمانها برای موفقیت به مدیران تحولگرا و سبک مدیریتی تحولگرایانه نیازمندند.
مدیران تحولگرا استاندارد عملکردی بهتری دارند، به کارهای بزرگ فکر میکنند، مثبتاندیش، ریسکپذیر، خلاق و مشوق نوآوریاند، تصویری بزرگ از آینده و مأموریت سازمان ترسیم میکنند، الگوی عالی کارکناناند و به وجودش افتخار میکنند.
مدیر تحولگرا به دلیل پویایی نگرش، در دام تداوم سیاستهای غلط نمیماند. اغلب مدیران به دلیل هزینههای انجامشده Sunk cost، نفرت از زیان Loss Aversion، تشدید تعهدات Escolation commitment و... از تغییر استقبال نمیکنند. این تفکر باعث میشود در دام سیاستهای اشتباه گذشته گرفتار بمانند. استارتآپها چرخ اصلی اکوسیستم کارآفرینی کشورند. دکتر شهیکی، معاون فناوری و نوآوری وزارت علوم با تأکید بر ضرورت سبک مدیریتی تحولگرایانه در استارتآپها، شجاعت در تغییر و تحول را بنیان توسعه پارکهای علمی و فناوری میداند. سازمانهای فناور فراتر از تغییر، باید در ابعاد مختلف متحول شوند. تغییر، فرصت است نه تهدید.
بنابر گزارشها، رتبه نوآوری ایران ۶۲ بین ۱۳۲ کشور است. با وجود پیشرفت چشمگیر نسبت به سالهای گذشته، استارتآپهای ایرانی برای رقابت با رقبای جهانی باید به تراز بالایی از استانداردهای توانمندی، دانش، منابع، کارآمدی و سهم بازار جهانی برسند.
مبنای اقتصاد دانشبنیان، دانش و نیروی انسانی است. برای تولید دانش، استارتآپها باید پرورش نیروی انسانی را در اولویت قرار دهند. برخی مدیریت استارتآپ را مانند تربیت فرزند میدانند. شکوفایی استارتآپ نیازمند هدایت، آموزش و پرورش است. تغییر سبکهای کاری، ایجاد محتوا، تجزیه و تحلیل دادهها، بازاریابی، تعامل با مشتری، نوآوری تحولآفرین Disruptive Innovation و آیندهنگری مبتنی بر فناوریهای محوری و استراتژیک مانند هوش مصنوعی و تجاریسازی از شروط لازم آن است. جنبش جهانی فرارو، نهضت آموزش مجدد مهارتهاست.
یک تحقیق در آمازون، نشان داده که استارتآپهای تحولآفرین دو برابر بیشتر از استارتآپهای سازنده، منابع جذب کردهاند. این هدف، بیش از همه بسته به وجود رویکرد تحولگرا در سبک مدیریت سازمان است.
تعریف نقش و جایگاه اقتصادی- اجتماعی، سازمان را از تله بنیانگذار و دام اجتماعی رهایی میبخشد. آگاهی به اینکه برای چه کاری مناسب هستید و به چه جایی تعلق دارید گوهری ارزشمند است. این کار نیازمند تجزیه و تحلیل اطلاعات و گرفتن بازخورد مداوم است.
سامسونگ جزء ۱۰ برند برتر جهان است. لی کون هی، مدیرعامل شرکت زمانی گفته بود: «هرچیزی جز همسر و فرزندانتان را تغییر دهید». او 150 هزار محصول را در ۱۹۹۳ در مقابل چشم کارکنان آتش زد. در ۱۹۹۴ نخستین تراشه ۲۵۶ Dram را ساخت. در ۱۹۹۸ نخستین تلویزیون دیجیتالی را ساخت و در سال ۲۰۰۶ بزرگترین و سودآورترین شرکت لوازم مصرفی الکترونیکی جهان شد. در سال ۲۰۱۷ بودجه ۱۲/۷ میلیارد دلار برای تحقیق و توسعه هزینه کرد و در رتبه پس از آمازون و آلفابت گوگل قرار گرفت. این شرکت در ۱۹۳۸ فقط ۴۰ نفر نیرو داشت، امروز نیممیلیون کارمند و ۲۲۰ میلیارد دلار دارایی دارد.
سرانه ناخالص تولید داخلی کره جنوبی در سال ۱۹۶۰ معادل 15هزارو ۵۰۰ دلار بود. امروز در سایه رهبری دوراندیش، توسعه صنایع سنگین، تجارت خارجی و... به سرانه 27هزارو ۵۰۰ دلار رسیده است که از آن به «معجزه در رودخانه هان» تعبیر میشود.
هویت و تصور اجتماعی سازمان باید متحول شود. تعریف نقش و جایگاه و آگاهی به موقعیت سازمان در ساختار اقتصادی و اجتماعی در آینده پیشرو- کجا قرار دارد و به کجا میرود- آن را از ایستایی، دام ناکارآمدی و ناکارکردی رهایی میبخشد. ساختار منعطف و تحولگرا، علاوه بر رشد مداوم، به سازمان امکان میدهد در برابر تغییرات تکاملی تکنولوژیکی و شوکهای وارده، خود را تعدیل کند.
اما این همه ماجرا نیست. ماهاتیر محمد، معمار توسعه مالزی نوین میگوید: تفکر استراتژیک، تشخیص درست منابع موجود، تخصیص درست منابع، تمرکز بر هدف، تأمین عوامل مفقوده، تعهد پایدار و بلندمدت، مساوی است با موفقیت. در هر حال، خطرات ناشی از تلاش برای ساختن آینده، به مراتب کمتر از مخاطرات عدم تلاش برای ساختن آن است.
توسعه ژاپن و کره این درس بزرگ را برای جهانیان داشت که شکوفایی نه یک رویداد بلکه فرایندی نیازمند اتخاذ رویکرد آیندهنگر، تعهدی پیوسته به نوآوری و تحول است.