انقلاب و امید
شاید درک بهتر تحولاتِ خاورمیانه که به بهار عربی شهرت یافت در چارچوب مفهوم «انقلاب» ممکن شود. آصف بیات در کتاب «انقلاب بدون انقلابیون» سعی دارد با معنابخشی به بهار عربی، این مسئله را طرح کند که خیزشهای عربی در دورانی رقم خورد که ایده انقلاب بیاعتبار شده بود.
شاید درک بهتر تحولاتِ خاورمیانه که به بهار عربی شهرت یافت در چارچوب مفهوم «انقلاب» ممکن شود. آصف بیات در کتاب «انقلاب بدون انقلابیون» سعی دارد با معنابخشی به بهار عربی، این مسئله را طرح کند که خیزشهای عربی در دورانی رقم خورد که ایده انقلاب بیاعتبار شده بود. شهروندان عرب پس از سالها اشغال خارجی و سرکوب داخلی و رکود سیاسی بهپا خاستند تا آینده سیاسی دیگری را تصور کنند، اما دیری نپایید که امیدها به سرخوردگی بدل شد. از نظر بیات، انقلابها فقط رخ میدهند و وقتی رخ میدهند، داشتن و نداشتن فکر و نقشه درباره انقلاب پیامدهای مهمی در فرجام آن دارد. این کتاب درباره انقلابهای بدون «تصورات انقلابی» است؛ انقلابهایی که متأثر از شرایط روزگار نولیبرالی ما هستند. به تعبیر بیات، بهار عربی بهمثابه یک جنبش غنی اما بهمثابه تغییر فقیر بود و فاقد آن نوع بنیاد فکری و رادیکالیسم اجتماعی-سیاسی که مشخصه انقلابهای قرن بیستم بوده است. «انقلاب بدون انقلابیون» خیزشهای بهار عربی را تجربهای میداند که به انقلابیگری افقهای تازه میبخشد که «امید» نام دارد و میتواند جامعه را به سمت تصور آیندهای بدیل هدایت کند. آصف بیات با بازخوانی بهار عربی و تلاش برای همخوانی آن با وضعیت کنونی، بدیلی را مطرح میکند که شکستها و سرخوردگیهای این جنبشها را رستگار سازد و آن مفهوم «انقلاب طولانی» ریموند ویلیامز است؛ فرایندی دشوار که چندوجهی اما «کامل» است، به این معنا که در آن تغییر نهفقط سیاسی و اقتصادی بلکه اجتماعی و فرهنگی نیز هست و عمیقترین ساختارهای روابط انسانی را در بر میگیرد.