|

حمایت دولت، مهره اصلی در تداوم اکوسیستم استارت‌آپی

یک استارت‌آپ با افراد یا سازمان‌هایی در ارتباط است تا بتواند رشد کند و به بلوغ برسد. این افراد یا سازمان‌ها می‌توانند مشاوران‌، کارآفرینان، سرمایه‌گذاران یا سازمان‌ها و نهادهایی همچون دانشگاه‌ها، سازمان‌های حمایتی (مثل مراکز رشد، استارت‌آپ استودیوها، فضاهای کار اشتراکی و...)، سازمان‌های تحقیقاتی، سازمان‌های ارائه‌دهنده خدمات (حقوقی، مالی و...) و شرکت‌های بزرگ باشند. همچنین دولت و سازمان‌های دولتی مرتبط، نقش مهمی در این اکوسیستم ایفا می‌کنند. مجموعه این موارد اکوسیستم استارت‌آپی هستند که با توجه به تأثیر مثبت استارت‌آپ‌ها در ایجاد فرصت‌های شغلی و ایجاد یک فضای پویا و فعال در اکوسیستم، می‌توان گفت که این نوع کسب‌و‌کارها در سال‌های اخیر نقش بسیار مهمی در رشد اقتصادی جوامع ایفا کرده‌اند.

علی نیکراد - کارشناس ارشد بازارهای مالی

 

یک استارت‌آپ با افراد یا سازمان‌هایی در ارتباط است تا بتواند رشد کند و به بلوغ برسد. این افراد یا سازمان‌ها می‌توانند مشاوران‌، کارآفرینان، سرمایه‌گذاران یا سازمان‌ها و نهادهایی همچون دانشگاه‌ها، سازمان‌های حمایتی (مثل مراکز رشد، استارت‌آپ استودیوها، فضاهای کار اشتراکی و...)، سازمان‌های تحقیقاتی، سازمان‌های ارائه‌دهنده خدمات (حقوقی، مالی و...) و شرکت‌های بزرگ باشند. همچنین دولت و سازمان‌های دولتی مرتبط، نقش مهمی در این اکوسیستم ایفا می‌کنند. مجموعه این موارد اکوسیستم استارت‌آپی هستند که با توجه به تأثیر مثبت استارت‌آپ‌ها در ایجاد فرصت‌های شغلی و ایجاد یک فضای پویا و فعال در اکوسیستم، می‌توان گفت که این نوع کسب‌و‌کارها در سال‌های اخیر نقش بسیار مهمی در رشد اقتصادی جوامع ایفا کرده‌اند.

اکوسیستم استارت‌آپی به‌‌عنوان محرک اصلی نوآوری و اشتغال‌زایی در عصر تکنولوژی، بهترین فرصت‌ها را برای افرادی که نیازمند حرفه مد‌نظر خود هستند، فراهم می‌کند. همچنین، به‌عنوان یک فضای پویا و پرشور، افراد را به کارآفرینی و توسعه کسب‌و‌کارهای جدید نیز تشویق می‌کند. بنابراین، حمایت از اکوسیستم استارت‌آپی اهمیت بسیاری زیادی دارد و می‌‌تواند به پیشرفت و رشد بیشتر جوامع و مطلوبیت زندگی روزمره کمک کند.

مهم‌ترین عامل تأثیرگذار بر توسعه اکوسیستم استارت‌آپی، اقتصاد کشور است. در‌واقع اگر شرایط اقتصاد کشور متناسب و قابل قبول نباشد، شاهد شکست استارت‌آپ‌ها و همچنین شکست و ناکامی اکوسیستم استارت‌آپ‌ها خواهیم بود؛ چرا‌که اقتصاد در کنار روابط دیپلماتیک و روابط اکوسیستم استارت‌آپی معنا پیدا خواهد کرد.

عامل تأثیرگذار دیگر، ریسک‌پذیری اکوسیستم استارت‌آپی است. به‌طور معمول اکوسیستم استارت‌آپی که تازه تأسیس شده است، به دلیل هزینه‌های ناشی از آزمون و خطا، از ریسک و مخاطرات محیطی دوری می‌کند؛ در‌حالی‌که ریسک، عامل مؤثر بر توسعه اکوسیستم استارت‌آپی است؛ چرا‌که با بهره‌گیری از فرصت‌ها می‌توان اکوسیستم استارت‌آپی را توسعه داد.

تا قبل از کرونا، اگرچه اعضای برخی از استارت‌آپ‌های ایرانی تجربه و دانش کافی حوزه استارت‌آپ و دیجیتال‌مارکتینگ را نداشتند، اما متأسفانه چه آنهایی که تجربه‌شان کم است و چه افرادی که قبلا در این حوزه کار کرده‌اند، به امر آموزش و مطالعه بی‌توجه یا کم‌توجه بوده‌اند و نه کتاب‌های استارت‌آپی را مطالعه و نه در سمینارها و دوره‌های آموزشی شرکت می‌کردند. اما هنگام شیوع کرونا، با غیر‌حضوری‌شدن بیشتر مشاغل و به وجود آمدن شرکت‌های آنلاین رقیب، تقریبا تحول عظیمی در حوزه استارت‌آپ و دیجیتال‌مارکتینگ به وجود آمد که بسیاری از امورات روزمره جامعه مثل احراز هویت سازمان‌ها، خرید پوشاک و غذا و حتی مشاوره‌های پزشکی همگی غیرحضوری شدند و برای مدیریت تمام این سامانه‌ها باید زیرساخت مناسبی فراهم می‌شد که به کمک شرکت‌های دانش‌بنیان پیشرفت چشمگیری در این زمینه داشته‌ایم.

مشکلی که امسال به‌ وجود آمده، این است که هم تیم‌های درخواست‌کننده سرمایه‌گذاری کم شده است و هم سرمایه‌گذاران پول کمتری در دسترس‌ دارند. در نتیجه توجیه‌‌پذیری فرایند سرمایه‌گذاری خطرپذیر دچار مشکل جدی شده و ممکن است تا زمانی که اقتصاد به ثبات برگردد، ادامه داشته باشد. نکته مثبتی که می‌توان گفت، این است که بیش از نیمی از سرمایه‌گذاران قدیمی یا شرکت‌های سرمایه‌گذاری که بیشتر از پنج سال است که در این حوزه هستند، خروج نداشته‌اند.

با توجه به شرایط نابسامان اینترنت کشور، بنده شرایط اینترنت را کلان‌تر می‌بینم و آن عدم ثبات در اجرای تصمیمات است. بخشی از عدم‌ ثبات، کندی اینترنت است، بخشی دیگر فیلترینگ و بخشی از آن سلیقه‌ای برخورد‌کردن بعضی از نهادها با استارت‌آپ‌ها. برای مثال، یک سرویس پرداخت‌‌یاری به‌طور ناگهانی فیلتر شده و نمی‌تواند سرویس ارائه دهد.

همه این عوامل شرایطی را به وجود می‌آورند به نام عدم پیش‌بینی ‌پذیری که وقتی این اتفاق می‌افتد، هم امید را کم می‌کند و هم پیش‌بینی و توجیه‌پذیری کسب‌وکار‌ها را و به تبع آن ریسک سرمایه‌گذاری بالاتر می‌رود. نبود پول و سرمایه‌گذار باعث کم‌شدن کارآفرینی می‌شود و همه این موارد باعث شده که یک اکوسیستم معیوب داشته باشیم. برای رسیدن به ثبات، نیاز به قابل پیش‌بینی بودن مسائل داریم که بعضی اوقات حضور‌نداشتن شرکت‌های خارجی داخل ایران و نبود مبادلات تجاری با برند‌‌های خارجی، بازار رقابتی را برای استارت‌آپ‌های ایرانی کاملا خالی می‌گذارد. به این شکل، استارت‌آپ‌ها با استفاده از انحصار خود می‌توانند سود کلانی حاصل کنند و رشد چشمگیری داشته باشند. اولین فردی که از بازار رقابتی بهره خواهد برد، مصرف‌کننده است. زمانی که بازار رقابتی باشد، برند‌های مختلف برای جذب مشتری و مصرف‌کننده، بهترین کیفیت را با مطلوب‌ترین قیمت ارائه می‌دهند؛ درحالی‌که وقتی در بازار تنها یک برند وجود داشته باشد، تحت هر شرایطی مصرف‌کننده مجبور به خرید است. بنابراین برندهای داخلی باید روی مسئله کیفیت و قیمت مناسب، حداکثر تلاش خود را انجام دهند تا مصرف‌کننده مجبور به استفاده از برند‌های خارجی با قیمت چند برابر نباشد. برای نمونه می‌توان به برند‌های دیجی‌کالا، اسنپ و آپارات اشاره کرد که در غیاب برند‌های خارجی مشابه مثل آمازون، اوبر و یوتیوب مشغول فعالیت هستند. تحریم‌ها و ‌حضورنداشتن برند‌های خارجی باعث رشد چشمگیر این استارت‌آپ‌های نوپا شده و آنها را تبدیل به برند‌های باکیفیت و قدرتمندی کرده است. این رشد هم‌زمان باعث به وجود آمدن کارآفرینی و کاهش نرخ بی‌کاری می‌شود.

از سوی دیگر، هنگامی که بر اثر تحریم، واردات کاهش پیدا می‌کند، استارت‌آپ‌های تولیدی می‌توانند رشد چشمگیری داشته باشند. برای مثال، در حال حاضر واردات محصولات الکترونیکی و چیپ‌های رایانه‌ای و حتی برخی از مواد غذایی ضروری مثل شیرخشک در برهه‌ای زمان دچار مشکل شده است. این بهترین زمان است که استارت‌آپ‌های متخصص وارد عمل شوند و همان محصول را با قیمتی مناسب‌تر تولید کرده و وارد بازار تشنه  ایران کنند.

دولت‌ها می‌توانند در توسعه و پیشرفت اکوسیستم استارت‌آپی نقش مهم و مؤثری داشته باشند. در‌واقع دولت‌ها از طریق تنظیم طرح‌های تخفیف مالیاتی، تصویب قوانین و رویه‌های مؤثر و مثبت بر امور استارت‌آپ، تخصیص بودجه معین و حمایتی استارت‌آپ و... می‌توانند مسیر موفقیت اکوسیستم استارت‌آپی را هموار و تسهیل کنند. دولت باید تلاش کند حداقل قسمت‌هایی از اقتصاد را به‌نوعی از تحریم خارج کند. ایجاد ثبات اقتصادی و ثبات ارزی باعث می‌شود تا سرمایه‌گذاران داخلی‌ یا خارجی اقدام به سرمایه‌گذاری کنند. در حقیقت، هدف اصلی دولت در این زمینه باید جذب سرمایه‌گذار باشد. سرمایه‌گذاران ایرانی زیادی هستند که در خارج از کشور زندگی می‌کنندکه با فراهم‌کردن یک بازار آرام و بی‌تلاطم می‌توان شرایط بازگشت آنها را به خاک ایران ایجاد کرد.

از طرفی دولت باید با شرکت‌های دانش‌بنیان رفتار بهتری داشته باشد. استارت‌آپ‌های دانش‌بنیان که به قصد کارآفرینی می‌خواهند وارد بازار ایران شوند، می‌توانند نقش مثبتی را در جهت پیشرفت اقتصادی کشور ایفا کنند. در نتیجه بهتر است کمی فرایند کار و ثبت شرکتی را برای آنها راحت‌تر کرد. برای مثال، دولت می‌تواند هزینه‌های ثبتی و مدت‌زمان اخذ مجوز شرکت‌های دانش‌بنیانی را که هدف آنها کمک به چرخه معیشتی کشور است، کاهش دهد تا از این طریق، افزایش انگیزه در سرمایه‌گذاران ایرانی  دوچندان شود.

در نهایت باید گفت ‌تحریم‌ها می‌توانند تأثیرات مخربی را بر چرخه اقتصاد یک کشور، اکوسیستم استارت‌آپی و کارآفرینی بگذارند؛ به همین دلیل، دولت باید در تلاش باشد تا حداقل با کشور‌های همسایه و منطقه رابطه مناسبی را برقرار کند. به این شکل، حداقل کمی از مشکلات ایجاد‌‌شده کاهش پیدا می‌کند. هرچقدر دامنه مبادلات وسیع‌تر باشد، چرخه اقتصادی بهتر به گردش  در‌خواهد آمد.