فراخوان به پژوهشگران علم سیاست در ایران*
«عمومیسازی دانش سیاسی» در غیاب و کمفروغی کنش سیاسی در ایران امروز، میتواند به تقویت افکار عمومی بینجامد. این «عمومیسازی» از راه انتقال دانش و با تکرار آن در رسانههای اجتماعی، ایجاد عرصه عمومی و بسط گفتمان اجتماعی ممکن میشود. به توفیق الهی و با همت نسلهای پیشین در انجمن علوم سیاسی ایران همایش سالانه این انجمن در راستای تولید و ترویج دانش سیاسی همهساله برگزار میشود.
«عمومیسازی دانش سیاسی» در غیاب و کمفروغی کنش سیاسی در ایران امروز، میتواند به تقویت افکار عمومی بینجامد. این «عمومیسازی» از راه انتقال دانش و با تکرار آن در رسانههای اجتماعی، ایجاد عرصه عمومی و بسط گفتمان اجتماعی ممکن میشود. به توفیق الهی و با همت نسلهای پیشین در انجمن علوم سیاسی ایران همایش سالانه این انجمن در راستای تولید و ترویج دانش سیاسی همهساله برگزار میشود. انجمن علوم سیاسی ایران با تشکیل کمیتههای گوناگونی که به شکل غیرمتمرکز و خودمختار پدید آمده، در کار عمومیسازی دانش سیاسی در ایران است. این کمیتهها که معمولا با پیشنهاد اساتید و پژوهشگران شکل گرفتهاند، با اختیار و ابتکار کامل این عزیزان به رشد و شکوفایی خود ادامه میدهند. از آن جمله است همایش امسال که با همت استاد گرانقدر جناب آقای دکتر امیرمحمد حاجییوسفی و اعضای کمیته علمی این همایش شکل گرفته است. از ایشان و اعضای کمیته علمی و مجریان این همایش به نمایندگی از هیئتمدیره انجمن علوم سیاسی ایران صمیمانه قدردانی میکنم. علوم سیاسی در ایران با چالشهای جدیدی در موضوعات داخلی و خارجی مواجه است. از سویی کشور در معرکه آزمونهایی بزرگ است و به گونهای متفاوت در معرض چالشهای استراتژیک جهانی قرار گرفته است. تلاش ناتو برای محاصره روزافزون روسیه و حمله نظامی این کشور به اوکراین موازنه استراتژیک جهانی را در معرض دگرگونی قرار داده و ایران در برابر انتخابهایی حساس و گوناگون است. استقلال کشور در چنین برهههایی محک زده میشود. مهمترین معیار استقلال، اما در تصمیمگیریهای مهم بینالمللی نمایان میشود. مناقشهای همیشگی در میان متفکران و فعالان سیاسی وجود داشته است که آیا استقلال واقعی معنی دارد؟ آنهم در دنیایی بههمپیوسته از بازارهای بینالمللی، منابع انرژی، پیچیدگیهای فناوری و ناتوانی دولتها و ملتها در تأمین همه نیازهای خود. پژوهشگران ایرانی علوم سیاسی و روابط بینالملل میتوانند به این پرسش مهم پاسخ گویند و در شناخت منازعات استراتژیک جهانی، همچون یاوری دانشمند به راهگشایی دولتمردان بپردازند تا تصمیمگیریهای حساس آنان در راستای استقلال و منافع ملی باشد. فقر شناختی از منازعات استراتژیک و موازنه قدرت در نظام بینالملل گاه به انتخابهایی خطرناک و تحمیل بار سنگین بر منافع ملی کشورها منجر میشود؛ همانگونه که در مناقشه اوکراین به چشم میخورد. ما ایرانیان نیز در معرض انتخابهای اشتباه در موضوعات و معرکههای حساس بینالمللی بوده و هستیم. تأمل نظری در سیاست و حکومت و بهویژه در سیاست خارجی و گفتوگوی آزادانه در این موضوعات دانشِ در دسترس را برای سیاستگذاران فراهم میکند. دستکمگرفتن ترویج دانش عمومی و بهویژه گفتوگوی کارشناسی در این حوزهها از سوی پژوهشگران علوم سیاسی از سویی و سیاستمداران و سیاستگذاران از سوی دیگر به یک اندازه نابخشودنی است. ما نیازمند گفتوگوی آزاد کارشناسی و ترویج دانش سیاسی در افکار عمومی و در یک کلام «عمومیسازی دانش سیاسی» هستیم. گفتوگوی کارشناسی پژوهشگران علوم سیاسی بهویژه با توجه به فضای آزاد رسانههای اجتماعی حتما در شکلگیری و تقویت کارشناسی گفتمان عمومی تأثیرگذار است. نباید منتظر بود تا اصحاب قدرت رسما از پژوهشگران برای روشنگری در مناقشههای بینالمللی دعوت کنند.
شکلگیری گفتمان کارشناسی در فضای رسانههای اجتماعی امری است که میتواند در انتخابهای مهم مقامات رسمی تأثیرگذار و مددکار باشد. امروزه، «عمومیسازی دانش سیاسی» از سوی دانشمندان و پژوهشگران و ترویج و سادهسازی آن در عرصه عمومی به امری ضروری تبدیل شده است. از اینرو ضروری است که پژوهشگران از آشیانه کوچک مجلات تخصصی علوم سیاسی و روابط بینالملل به درآیند و گاه به سپهر وسیعتری در رسانههای اجتماعی نیز گذر کنند تا بتوانند مفاهیم پیچیده دانش سیاسی را به زبانی ساده در معرض افکار عمومی قرار دهند. «عمومیسازی دانش سیاسی» میتواند بستری از یادگیری اجتماعی را فراهم کند تا افقهای ذهنی مردمان و تصمیمگیران برای اتخاذ تصمیمات منطبق با منافع ملی به یکدیگر نزدیک شود. رسانههای اجتماعی به همان اندازه که مفیدند، میتوانند زمینه را برای عوامزدگی در سیاستورزی و انواعی از تودهگراییهای زرد سیاسی فراهم کنند. بنابراین بر پژوهشگران علم سیاست است که حضوری کارشناسانه و در عین حال مطابق با سطح افکار عمومی را به فعالیتهای پژوهشی و تخصصی خود بیفزایند. انتقال دانش بدون تکرار و ایجاد عرصه عمومی و گفتمان اجتماعی ناممکن است. نمیتوان انتظار داشت که سخن و گفتار پژوهشگر به یکباره جامه عمل بپوشد و همگان گوشبهفرمان دانشمند علوم سیاسی باشند. این، نه ممکن است و نه علمی. اولا، سخن یک دانشمند سیاسی باید به بوته نقد دیگر اندیشمندان گذاشته شود تا پخته شود و ثانیا، باید با تکرار و تکرار به شکل منظومهای معنایی درآید و به گفتمان عمومی تبدیل شود تا زمینههای اجرای آن توسط قدرت سیاسی فراهم شود.
* سخنرانی افتتاحیه در پانزدهمین همایش انجمن علوم سیاسی ایران
«عمومیسازی دانش سیاسی» در غیاب و کمفروغی کنش سیاسی در ایران امروز، میتواند به تقویت افکار عمومی بینجامد. این «عمومیسازی» از راه انتقال دانش و با تکرار آن در رسانههای اجتماعی، ایجاد عرصه عمومی و بسط گفتمان اجتماعی ممکن میشود. به توفیق الهی و با همت نسلهای پیشین در انجمن علوم سیاسی ایران همایش سالانه این انجمن در راستای تولید و ترویج دانش سیاسی همهساله برگزار میشود. انجمن علوم سیاسی ایران با تشکیل کمیتههای گوناگونی که به شکل غیرمتمرکز و خودمختار پدید آمده، در کار عمومیسازی دانش سیاسی در ایران است. این کمیتهها که معمولا با پیشنهاد اساتید و پژوهشگران شکل گرفتهاند، با اختیار و ابتکار کامل این عزیزان به رشد و شکوفایی خود ادامه میدهند. از آن جمله است همایش امسال که با همت استاد گرانقدر جناب آقای دکتر امیرمحمد حاجییوسفی و اعضای کمیته علمی این همایش شکل گرفته است. از ایشان و اعضای کمیته علمی و مجریان این همایش به نمایندگی از هیئتمدیره انجمن علوم سیاسی ایران صمیمانه قدردانی میکنم. علوم سیاسی در ایران با چالشهای جدیدی در موضوعات داخلی و خارجی مواجه است. از سویی کشور در معرکه آزمونهایی بزرگ است و به گونهای متفاوت در معرض چالشهای استراتژیک جهانی قرار گرفته است. تلاش ناتو برای محاصره روزافزون روسیه و حمله نظامی این کشور به اوکراین موازنه استراتژیک جهانی را در معرض دگرگونی قرار داده و ایران در برابر انتخابهایی حساس و گوناگون است. استقلال کشور در چنین برهههایی محک زده میشود. مهمترین معیار استقلال، اما در تصمیمگیریهای مهم بینالمللی نمایان میشود. مناقشهای همیشگی در میان متفکران و فعالان سیاسی وجود داشته است که آیا استقلال واقعی معنی دارد؟ آنهم در دنیایی بههمپیوسته از بازارهای بینالمللی، منابع انرژی، پیچیدگیهای فناوری و ناتوانی دولتها و ملتها در تأمین همه نیازهای خود. پژوهشگران ایرانی علوم سیاسی و روابط بینالملل میتوانند به این پرسش مهم پاسخ گویند و در شناخت منازعات استراتژیک جهانی، همچون یاوری دانشمند به راهگشایی دولتمردان بپردازند تا تصمیمگیریهای حساس آنان در راستای استقلال و منافع ملی باشد. فقر شناختی از منازعات استراتژیک و موازنه قدرت در نظام بینالملل گاه به انتخابهایی خطرناک و تحمیل بار سنگین بر منافع ملی کشورها منجر میشود؛ همانگونه که در مناقشه اوکراین به چشم میخورد. ما ایرانیان نیز در معرض انتخابهای اشتباه در موضوعات و معرکههای حساس بینالمللی بوده و هستیم. تأمل نظری در سیاست و حکومت و بهویژه در سیاست خارجی و گفتوگوی آزادانه در این موضوعات دانشِ در دسترس را برای سیاستگذاران فراهم میکند. دستکمگرفتن ترویج دانش عمومی و بهویژه گفتوگوی کارشناسی در این حوزهها از سوی پژوهشگران علوم سیاسی از سویی و سیاستمداران و سیاستگذاران از سوی دیگر به یک اندازه نابخشودنی است. ما نیازمند گفتوگوی آزاد کارشناسی و ترویج دانش سیاسی در افکار عمومی و در یک کلام «عمومیسازی دانش سیاسی» هستیم. گفتوگوی کارشناسی پژوهشگران علوم سیاسی بهویژه با توجه به فضای آزاد رسانههای اجتماعی حتما در شکلگیری و تقویت کارشناسی گفتمان عمومی تأثیرگذار است. نباید منتظر بود تا اصحاب قدرت رسما از پژوهشگران برای روشنگری در مناقشههای بینالمللی دعوت کنند.
شکلگیری گفتمان کارشناسی در فضای رسانههای اجتماعی امری است که میتواند در انتخابهای مهم مقامات رسمی تأثیرگذار و مددکار باشد. امروزه، «عمومیسازی دانش سیاسی» از سوی دانشمندان و پژوهشگران و ترویج و سادهسازی آن در عرصه عمومی به امری ضروری تبدیل شده است. از اینرو ضروری است که پژوهشگران از آشیانه کوچک مجلات تخصصی علوم سیاسی و روابط بینالملل به درآیند و گاه به سپهر وسیعتری در رسانههای اجتماعی نیز گذر کنند تا بتوانند مفاهیم پیچیده دانش سیاسی را به زبانی ساده در معرض افکار عمومی قرار دهند. «عمومیسازی دانش سیاسی» میتواند بستری از یادگیری اجتماعی را فراهم کند تا افقهای ذهنی مردمان و تصمیمگیران برای اتخاذ تصمیمات منطبق با منافع ملی به یکدیگر نزدیک شود. رسانههای اجتماعی به همان اندازه که مفیدند، میتوانند زمینه را برای عوامزدگی در سیاستورزی و انواعی از تودهگراییهای زرد سیاسی فراهم کنند. بنابراین بر پژوهشگران علم سیاست است که حضوری کارشناسانه و در عین حال مطابق با سطح افکار عمومی را به فعالیتهای پژوهشی و تخصصی خود بیفزایند. انتقال دانش بدون تکرار و ایجاد عرصه عمومی و گفتمان اجتماعی ناممکن است. نمیتوان انتظار داشت که سخن و گفتار پژوهشگر به یکباره جامه عمل بپوشد و همگان گوشبهفرمان دانشمند علوم سیاسی باشند. این، نه ممکن است و نه علمی. اولا، سخن یک دانشمند سیاسی باید به بوته نقد دیگر اندیشمندان گذاشته شود تا پخته شود و ثانیا، باید با تکرار و تکرار به شکل منظومهای معنایی درآید و به گفتمان عمومی تبدیل شود تا زمینههای اجرای آن توسط قدرت سیاسی فراهم شود.
* سخنرانی افتتاحیه در پانزدهمین همایش انجمن علوم سیاسی ایران