|

سالی به درازای یک قرن

سالی که گذشت، برای ایران و جهان یک نقطه‌ عطف تاریخی به شمار می‌رود. حجم وقایع و حوادث رخ‌داده در طول یک سال گذشته، برای تاریخ‌نگاران حیرت‌آور است. برای بررسی و مرور حوادث یک سال گذشته و تحلیل اجمالی آنها ناچاریم به عقب برگردیم و از حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر 2023 شروع کنیم و دامنه تأثیر این واقعه را بر سالی که گذشت، ارزیابی و تجزیه و تحلیل کنیم.

سالی به درازای یک قرن

مهدی رحمانیان:  سالی که گذشت، برای ایران و جهان یک نقطه‌ عطف تاریخی به شمار می‌رود. حجم وقایع و حوادث رخ‌داده در طول یک سال گذشته، برای تاریخ‌نگاران حیرت‌آور است. برای بررسی و مرور حوادث یک سال گذشته و تحلیل اجمالی آنها ناچاریم به عقب برگردیم و از حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر 2023 شروع کنیم و دامنه تأثیر این واقعه را بر سالی که گذشت، ارزیابی و تجزیه و تحلیل کنیم.

 

سال گذشته خاورمیانه چنان مرکز ثقل رویدادها بود که بنگاه‌های خبری گاه از انعکاس تحولات آن جا می‌ماندند. البته دیگر نقاط دنیا هم بی‌تأثیر از این اتفاقات نبودند. از هر زاویه‌ای که به هفتم اکتبر بنگریم، چه آن را دامی از سوی اسرائیل بدانیم و چه برنامه طراحی‌شده حماس برای رساندن پیام غزه و غزه‌نشینان به‌عنوان ساکنان بزرگ‌ترین زندانِ روباز جهان و جلوگیری از روند صلح ابراهیم، نتیجه واحدی به دست می‌آید و آن چیزی نیست جز به‌هم‌ریختگی مرز‌های جغرافیایی و انسانی در منطقه و جهان. در سال گذشته، جنگ در خاورمیانه به بزرگ‌ترین دغدغه منطقه و جهان تبدیل شد و اسرائیل بی‌رحمانه غزه را به تلی از خاک تبدیل کرد. مردان، زنان و کودکان بی‌شماری قربانی رفتار غیرانسانی تل‌آویو شدند و جهان در کمال حیرت نظاره‌گری بیش نبود.

 

در سوی دیگر میدان، آتشبارهای ترور اسرائیل به کار افتادند و برخی از رهبران مقاومت و نیروهای مستشار نظامی ایران را به شهادت رساندند. با آغاز عملیات‌های وعده صادق یک و دو، نخستین بار حجم بزرگی از موشک‌های ایران به‌ سمت اسرائیل شلیک شد. چندی بعد دولت بشار اسد سقوط کرد و در آمریکا یک‌ بار دیگر دونالد ترامپ به قدرت رسید. در داخل ایران، حادثه تلخ سقوط بالگرد حامل رئیس‌جمهور و هیئت همراه به‌ طرزی عجیب، همه را شوکه کرد؛ سقوطی که موجب جان‌باختن ابراهیم رئیسی و همراهان ایشان شد. بعد از آن در انتخاباتی زودهنگام مسعود پزشکیان به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد و به پاستور رفت.

 

در مدت‌زمانی کوتاه یک دولت رفت و دولت دیگری آمد. قوه مقننه از نو آراسته شد و در‌این‌میان، ایران سرتاسر درگیر تحولات مداوم بود. رخدادهای پی‌در‌پی سال گذشته به‌ گونه‌ای است که گویا وقایع یک قرن، در یک سال انباشته شده؛ وقایعی که به‌ تعبیری سالی به درازای یک قرن را رقم زده‌اند. اما سؤال اساسی اینجاست که آیا به همین میزان از این روزگار تجربه و دانش هم آموخته‌ایم؟ اگر امکان حضور موجودی فرازمینی در زمین می‌بود و سیاهه اتفاقات یک سال گذشته را می‌دید، چه نامی بر آن می‌گذاشت؟ اکنون که با تنی خسته و ذهنی آشفته این سال پر از آشوب و غوغا را پشت سر می‌گذاریم، درس‌آموخته‌های ما و مهم‌‌تر از همه، مسئولان امر برای سال پیش‌رو چیست؟

 

آیا اساسا نقشه‌ راهی از سوی تصمیم‌گیران ملی در دستور کار سال پیش‌رو موجود است یا منتظرند که بر‌اساس برنامه طرف‌های مقابل رفتارهای واکنشی نشان دهند؟ اگر این تحولات را با تغییراتی که در زمینه تکنولوژی رخ می‌دهد، کنار هم قرار دهید، چه تصویری از آینده پیش‌روی شما قرار می‌گیرد و چه باید کرد؟ این سؤال قطعا باید راهبردی‌ترین پرسش برای سیستم‌های اجرائی کشور باشد. در دنیای امروز با تغییرات به‌وجود‌آمده، «مدیریت تغییرات» باید با عقلانیتی مدرن همراه شود.

 

به این معنا که چگونگی «‌مدیریت تغییرات» شاخص تعیین‌کننده عقلانیت مدرن کشورها را نشان می‌دهد که دستاورد آن پایین‌آوردن هزینه مواجهه با تغییرات یا به بیان دیگر، بالا‌بردن ضریب امنیت و بهره‌برداری از فرصت‌ها در همزیستی با تحولات است. امروزه ما با نوع جدیدی از مدیریت در عرصه جهانی مواجهیم که در پایین‌ترین سطح تحلیل فقط می‌خواهد از گردونه تغییرات عقب نماند. کنش عملیاتی و استاندارد علمی نیز برای این مدیریت تبیین و تدوین شده است.

 

چون عقب‌ماندگی از دگردیسی‌ها با هزینه‌های هنگفتی همراه خواهد بود که دولت‌ها را گرفتار مشکلات متعدد خواهد کرد. حکمرانی در ایران چاره‌ای جز این ندارد که رویکرد خود را به این روزآمدی و به‌روزشدگی مستمر ناشی از تحولات مداوم بچرخاند. وگرنه هر لحظه می‌تواند حامل اضطراری از لحظه بعد از خود باشد و ما باید هر دم در انتظار اتفاق تازه‌ای باشیم. علم، عقل و تجربه نشان می‌دهند که بدون داشتن ایده‌های جدید مدیریتی، باید تاوان تلخی برای مواجهه با تغییرات پرداخت. برای همین دویدن در جهت عکسِ تغییرات، نتیجه ناخوشایندی خواهد داشت.

 

مواجه‌شدن با تغییرات به‌ معنای یافتن فرصت‌های بکر، همان قرار‌گرفتن در معبر مدیریت و عقلانیت نوین است. دولت ایران از این زاویه رسالت مهمی بر دوش دارد، چون در زمانی سکان هدایت اجرائی کشور را در اختیار گرفته است که روز‌به‌روز سرعت تحولات بیشتر می‌شود یا دست‌کم در بطن شکل‌گیری تحولات شگرفی در عرصه جهانی قرار گرفته است. از همین منظر در کنار برنامه‌هایی که برای حوزه‌های مختلف طراحی و ارائه می‌شود، باید پتانسیل دولت در تغییر شیوه‌های حکمرانی و دستیابی به مدیریت بهینه تغییرات نیز در نظر گرفته شود. زمان تنگ است و دورشدن از این واقعیت، هزینه‌های سنگینی خواهد داشت.