|

ژئوپلیتیک حوزه نوروز

نوروز به‌عنوان یک پدیده فرهنگی نه‌تنها نقش مهمی در تکوین و تکامل ملیت و هویت ایرانی داشته، بلکه همواره یکی از ملاط‌هایی بوده که طی هزاره‌ها کمک بزرگی نیز در راستای امتزاج و درهم‌آمیختگی اقوام ساکن در فلات ایران کرده است.

کوروش احمدی دیپلمات پیشین

نوروز به‌عنوان یک پدیده فرهنگی نه‌تنها نقش مهمی در تکوین و تکامل ملیت و هویت ایرانی داشته، بلکه همواره یکی از ملاط‌هایی بوده که طی هزاره‌ها کمک بزرگی نیز در راستای امتزاج و درهم‌آمیختگی اقوام ساکن در فلات ایران کرده است. نقش نوروز در ایجاد ملت و تکوین خصلت‌های آن و تقویت حس ملیت ایرانی و برکشیدن ایرانیان به‌عنوان مردمی با هویتی از آنِ خود، محرز است. نوروز یکی از عللی است که موجب شده تا ما ایرانیان در ساحت جامعه‌شناختی یعنی در روند تاریخ و در برابر اقوام هم‌دین همچنان به‌عنوان مردمی متفاوت و با هویت خاص خود بر جای بمانیم. در شرایطی که انواع هنرها مثل رقص و موسیقی (هند)، نقاشی (چین)، معماری، مجسمه‌سازی، موسیقی و نقاشی (اروپا)، نقش مهمی در تکوین هویت ملی در دیگر کشورها داشته است، اما ما ایرانیان به دلیل جایزنبودن اغلب این هنرها در اسلام برای تکوین و ایجاد هویت ملی خود از همه این عوامل (به‌جز معماری) تقریبا بی‌بهره بوده‌ایم؛ بنابراین کار ما از نظر ایجاد هویت ملی بسیار دشوارتر بوده است. این جای خالی را در درجه اول زبان و شعر و ادب فارسی که مأوای اصلی ملیت ایرانی است، در کنار جشن‌های ملی و در رأس آنها نوروز پر کرده‌اند و عهده‌دار بخشی از بار سنگین هویت‌سازی و ایجاد همگنی ملی بوده‌اند.

نوروز علاوه بر نقش مهمی که در شکل‌گیری هویت ایرانی داشته، یاری عمده‌ای نیز به انسجام و وحدت ملی رسانده‌ است. همه اقوام ایرانی از دیرباز همواره مقید و پایبند به سنت‌های نوروزی بوده‌اند. نوروز نیز مانند زبان فارسی به‌عنوان واسطه ارتباط بین اقوام ایرانی و یکی از ملاط‌های اصلی تعامل آنها تنها پرورده آنچه اصطلاحا فارس‌ها نامیده می‌شوند، نیست؛ بلکه دیگر اقوام ایرانی نیز سهمی برابر و گاه بیشتر در غنا بخشیدن به آن و حفظ آن داشته‌اند. به‌عنوان مثال، در طول تاریخ ما در زمان‌هایی که هم پادشاه و هم همه نزدیکان او و همه صاحب‌منصبان درباری و لشکری ترک بودند، اما مراسم شاهانه نوروز و مهرگان و سده برجا بود و بزرگان لشکری و کشوری یکسان در آن شرکت می‌کردند. تاریخ بیهقی تصاویر بدیعی از این جشن‌های شاهانه در دربار مسعود غزنوی که در آن حاجب بزرگ (بلکاتگین)، حاجب جامه‌دار (یارتغمش)، سالار غلامان سرایی (بکتغدی) یا فوج‌های سپاهیان گزیده (ترکمان، قزل، بوقه، کوکتاش) حضور داشتند، ترسیم کرده است. نوروز در دوره غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و حتی در دوره پر از غارتگری و توحش مغول، شیبانیان و اشترخانیان نیز جشن گرفته می‌شد. در دوره اسلامی نوروز در بسیاری از مناطق به منزله یک جشن مذهبی نیز گرامی داشته می‌شد و ازجمله در بسیاری از نقاط آسیای مرکزی به‌عنوان یک جشن مذهبی نیز تلقی می‌شد.

نوروز امری فرامرزی نیز هست و از سوی بسیاری از ملت‌های منطقه و بسیاری از جوامع در بسیاری از کشورها جشن گرفته می‌شود و کارکرد مهمی به‌عنوان حلقه وصل بین ایران و خویشان ایرانیان در فلات ایران دارد. به این معنا، نوروز یکی از اشتراکات فرهنگی و تمدنی بین ایران امروز و مردمان بسیاری در فلات ایران و فراتر از آن است. نوروز در امپراتوری عثمانی گرامی داشته می‌شد و هنوز سنت‌های آن در بین ترک‌های ترکیه برقرار است؛ هرچند بعد از تأسیس جمهوری ترکیه بر مبنای قوم‌گرایی ترکی و به دلایل سیاسی سعی در به فراموشی سپردن نوروز در بین ترک‌های ترکیه شده است. 

اما نوروز در بین کردها و علویان و بکتاشیان ترکیه که حدود یک‌سوم جمعیت آن کشور را تشکیل می‌دهند، همچنان سرزنده و گرامی است. کردهای ترکیه در چند دهه اخیر از نوروز به‌عنوان یک نماد و مناسبت برای تأکید بر حقوق مدنی خود نیز استفاده کرده‌اند. عجیب نیست که درحالی‌که کردهای ایرانی نوروز را همراه با دیگر اقوام ایرانی جشن می‌گیرند، کردهای دیگر کشورها اغلب با مشکل تلاش دولت‌های‌شان برای سرکوب نوروز مواجه‌اند. نوروز در هر پنج کشور آسیای مرکزی برگزار می‌شود و جزء پیوستگی‌های فرهنگی بین ایران و آسیای مرکزی است. نوروز در شبه‌قاره هند از زمان غزنویان شناخته شد و پارسیان هند سهم بزرگی در گرامیداشت و ترویج آن داشتند. در دوره کنونی، نوروز از طریق آمیخته‌شدن با فرهنگ‌های بومی هند به حیات خود ادامه داده و هریک از آنها نوروز را به شیوه خاص خود جشن می‌گیرند. این در حالی است که در چند دهه گذشته تمرکز تهران عمدتا بر خاورمیانه عربی بوده و اهمیت چندانی به حوزه نوروز نداده است و تلاشی برای بهره‌بردن از این سرمایه بزرگ و افزودن بر اندوخته‌های آن نشده است.