درک موانع تولید
این چندمین سال است که مقام معظم رهبری درخصوص اهمیت تولید و رفع موانع آن هشدار میدهند و حتی نامگذاری سال هم به همین روال صورت میگیرد. به نظر میرسد مسئولان کشورمان (فرقی نمیکند گذشتگان یا موجودین و حتی آیندگان) به طور کلی یا «معرفتشناختی» درخصوص شغلشان ندارند یا اصلا میگویند «معرفتشناختی» یعنی چه؟ برای مثال میتوانیم بیانات آن بزرگوار درمورد تولید خودروی «لامبورگینی» از سوی چند نفر در منزلشان را ذکر کنیم که معلوم میدارد نهتنها نمیدانند لامبورگینی از چه قطعاتی درست شده و مهندسی فرایند تولید قطعات آن و تستهای مربوطه و روش تولید آنها چیست بلکه بعید است حتی بدانند لامبورگینی چه نوع اتومبیلی است!
این چندمین سال است که مقام معظم رهبری درخصوص اهمیت تولید و رفع موانع آن هشدار میدهند و حتی نامگذاری سال هم به همین روال صورت میگیرد. به نظر میرسد مسئولان کشورمان (فرقی نمیکند گذشتگان یا موجودین و حتی آیندگان) به طور کلی یا «معرفتشناختی» درخصوص شغلشان ندارند یا اصلا میگویند «معرفتشناختی» یعنی چه؟ برای مثال میتوانیم بیانات آن بزرگوار درمورد تولید خودروی «لامبورگینی» از سوی چند نفر در منزلشان را ذکر کنیم که معلوم میدارد نهتنها نمیدانند لامبورگینی از چه قطعاتی درست شده و مهندسی فرایند تولید قطعات آن و تستهای مربوطه و روش تولید آنها چیست بلکه بعید است حتی بدانند لامبورگینی چه نوع اتومبیلی است! دوستان وزارتخانهها هم رفع موانع تولید را در یارانهایکردن صدور مجوز خلاصه کردهاند؛ امری که البته مستحسن است، اما در آینده نزدیک موضوع «سیستم بالا نمیآید، منتظر باشید»، «در دست اجراست» روی صفحه یارانه میآید. امروز وقتی صحبت از رفع مشکلات تولید میشود روشهای اداری و مالی بهعنوان راهحل ارائه میشود. به طور مثال در برابر مشکل کیفیت خودروهای ساخت داخل، مجلس میخواهد ورود 50 هزار دستگاه اتومبیل سواری از خارج را تصویب کند! (هرچند نهایتا از قانون بودجه حذف شد) یعنی واردات برای بهبود کیفیت صنایع داخلی! اول ببینیم تولید یعنی چه، زیرا بعضا وقتی نام تولید به میان میآید، فقط بخشی از دایره وسیع تولید به اذهان متبادر میشود. تولید به صورت عام یعنی تولید کشاورزی اعم از دامپروری، تولید صنعتی اعم از تولید برق و انرژی و تولید خدمات اعم از ترابری و بانکداری و... . برای راهاندازی تولید در هر زمینه باید زیربناهای آن فراهم شود. بدون توجه به تأمین زیربناها توجه به تولید مانند کوبیدن آب در هاون است. تجربه در سال گذشته نشان داده است که توجه به تولید در اولویتهای چندم است؛ زیرا هرگاه کمبود برق داشتهایم، حتی در سال رفع موانع تولید بلافاصله برق کارخانهها را قطع کردهایم تا خانهها و مغازهها روشن بمانند. پس معلوم میشود توجه تولید چندان جایگاهی در کشور ما ندارد. این نمونهای از توجه به تولید صنعتی است. در تولید کشاورزی به جای آنکه زیربناهای کشاورزی تقویت شود، در برابر تضعیف و نابودی زیربناهای کشاورزی که آب و خاک است، بیتفاوت هستیم. این به آن معناست که در آینده نشست دشتها موجب تعطیلی کشاورزی میشود و خشکشدن چاهها، کشاورزی وابسته به آب چاهها را از پای درمیآورد. البته وزارت کشاورزی که باید به امر کشاورزی حساس باشد، همواره در بیخیالی بوده است و سکوت این وزارت درمورد خشکشدن میلیونها نخل میناب و خوزستان و در خطر بودن 50 میلیون نخل در پنج استان که حداقل یک میلیون نفر وابسته به آن هستند، حکایت از حال نزار تولید کشاورزی دارد. پس در درجه نخست باید زیربناهای تولید را استحکام بخشید و اگر قوه قضائیه یا رئیسجمهور توفیق در راهاندازی چند کارخانه پیدا میکنند؛ هرچند خود کار مفیدی است؛ اما چاره کار بسته تولید نیست و این کارخانههای راهاندازیشده هم با قطع برق متوقف میشوند. شاید بتوان مصداقی برای کار اصولی برای تولید صنعتی را ذکر کرد. در سال 60 کسانی که میخواستند صنعت ایجاد کنند، به دنبال خرید زمین، خرید برق، آب، تلفن و گاز و کسب مجوز از ادارات مختلف مثل محیط زیست و... بودند. با تصویب قانون تأسیس شرکت شهرکهای صنعتی ایران و ایجاد شهرکهای صنعتی قطعه زمین مدنظر را با همه زیربناهای مربوطه و مجوزها به دارندگان موافقت اصولی تسلیم میکرد. امروز اگر به زیربناهای تولید صنعتی، کشاورزی و خدمات نپردازیم و سیاستهای حمایتی را در نظر نگیریم، در آینده با فاجعه روبهرو خواهیم شد. امروز ما در سال حداقل صد هزار میلیارد تومان یارانه نقدی به مردم پرداخت میکنیم. یارانهای که اگر در زندگی مردم تأثیر داشته، رشد اثر مخرب تورم حداقل آثار زیانبار آن است. درحالیکه هیچ یارانهای برای زیربناهای تولید تخصیص ندادهایم، اگر بخواهیم به تولید توجه کنیم، به نکات زیر توجه کنیم:
1- برای تأمین آب کشاورزی و صرفهجویی در آن همزمان با افزایش تولید واحد سطح چه کردهایم.
2- برای تبدیل سیفیکاری غرقابی به سیستمهای هیدروپونیک چه مقدار ارزش قائل شدهایم.
3- اصولا آیا برای کشاورزی آینده کشور فکر و برنامهای را پایهگذاری کردهایم؟
4- چه سیاستی برای قطعنکردن برق کارخانهها داشتهایم.
5- چه سیاستی برای تشویق فناوران جهت به روز کردن کارخانجات و تولید رقابتی با دنیا پیشه کردهایم.
6- پایههای تولید، مشتریان و خریداران هستند. آیا برای رقابت در بازارهای هدف با رقیبانی که حاضر و ناظر هستند، چه اندیشهای و سیاستی پیشه کردهایم.
7- بـه جـــز واردات اتومبیل از خارج برای اصلاح تولید داخلی اتومبیل همگام با دنیا با نگاه به آینده چه تدبیری اندیشیدهایم؟
8- آیا همچنان واحدهای کارخانهساز و اصلی کشور مانند آذرآب، هپکو، ماشینسازی اراک و مشابه را به دست توفان حوادث میسپریم یا سیاست حمایت و بهروزشدن آنها را بیشتر کردهایم؟
9- تا چند سال آینده باید شاهد انباشت زبالهها در حاشیه شهرها و کنار رودخانهها باشیم. سیاست ما چگونه است. همچنین تا چند سال باید شاهد وجود فاضلاب در شهرها و بیتوجهی به اصلاح سیستم آن باشیم؟
اگر بخواهیم همه مسائل و موارد پیچیده فوق را با یارانهایکردن مجوزات حل کنیم، حتما به خطا رفتهایم؛ ولی اگر بخواهیم درباره مسائل یادشده شیوه مرضیه معاون فناوری رئیسجمهور را که با پیگیری و تشویق شرکتهای دانشبنیان به نتایج نیکویی رسیده، پیشه کنیم پس باید نقشه راه برای هرکدام داشته باشیم و آن را اعلام کنیم و در کنار آن منابع لازم را به صورت فوری و عملیاتی تخصیص دهیم و این نباشد که طرح باشد اما اعتبار نباشد.
متأسفانه در طول سه سال گذشته که مقام معظم رهبری حساسیت خود را نسبت به امر تولید بیان کردند، هیچیک از دستگاههای مسئول تولید و ازجمله وزارت امور اقتصادی و دارایی که اقتصاد را در تولید نمیبینند، نقشه راه درخصوص توجه به امر تولید را ارائه نکردهاند و پرواضح است که در سال 1401 نیز تولید و تولیدگران در محاق باقی بمانند.