|

ایران و پیامدهای جنگ اوکراین

با گذشت حدود دو ماه از تهاجم ارتش روسیه به اوکراین، از شواهد میدانی چنین برمی‌آید که جنگ اوکراین به‌زودی خاتمه نخواهد یافت. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، به متحدان اروپایی خود گفته است جنگ روسیه و اوکراین می‌تواند تا پایان سال ۲۰۲۲ میلادی ادامه یابد. ضمن اینکه توقع نمی‌رود روسیه موفق شود پیروزی دندان‌گیری به دست آورد.

با گذشت حدود دو ماه از تهاجم ارتش روسیه به اوکراین، از شواهد میدانی چنین برمی‌آید که جنگ اوکراین به‌زودی خاتمه نخواهد یافت. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، به متحدان اروپایی خود گفته است جنگ روسیه و اوکراین می‌تواند تا پایان سال ۲۰۲۲ میلادی ادامه یابد. ضمن اینکه توقع نمی‌رود روسیه موفق شود پیروزی دندان‌گیری به دست آورد. پوتین پس از ناکامی در اشغال کی‌یف و عقب‌نشینی از اطراف این شهر، استراتژی خود را بر تکمیل اشغال ماریوپول و دیگر مناطق شرق اوکراین و اتصال زمینی به شبه‌جزیره کریمه متمرکز کرده تا از این طریق پاسخی به اقدام نابخردانه خود برای ملت روسیه داشته باشد. دومین ارتش قدرتمند جهان در باتلاق اوکراین به دام افتاده و دو ماه پس از آغاز تهاجم همه‌جانبه، در مقابل ارتش کشوری کوچک، به گل نشسته و بعید به نظر می‌رسد که در روزها و ماه‌های پیش‌رو موفقیتی که اعتبار به‌شدت خدشه‌دارشده رهبر روسیه را ترمیم کند، به دست آورد. هدف قرار‌گرفتن رزم‌ناو روسی مسکووا با ۵۰۰ خدمه توسط موشک‌های نپتون اوکراین بیش از آنچه شکستی نظامی برای دومین قدرت اتمی جهان باشد، می‌توان آن را ضربه مهلکی به اقتدار پوتین و اعتبار روسیه ارزیابی کرد. در چنین شرایطی پیامدهای جنگ اوکراین چه می‌تواند باشد؟

۱- در بعد نظامی، برخلاف انتظار اولیه پوتین، جنگ به صورت فرسایشی درآمده و ممکن است حتی بیش از پیش‌بینی هشت‌ماهه آمریکا ادامه یابد. روسیه با توسل به خشن‌ترین روش‌های جنگ، کشتار غیرقابل توجیه غیرنظامیان و سیاست زمین‌ سوخته پس از ناکامی در تصرف کی‌یف، سرنگونی زلنسکی و استقرار دولتی دست‌نشانده، اینک اشغال سراسر مناطق شرقی و اتصال زمینی به کریمه را در پیش گرفته است. رویکردی که علاوه بر تبعات بین‌المللی، کاهش انگیزه پرسنل، فرسایش نیروی نظامی، هزینه سنگین حضور ارتش ۲۰۰ هزار نفری در خارج از مرزها، ‌کمر اقتصاد روسیه را خواهد شکست. غرب با شگرد هوشمندانه بدون ورود مستقیم به جنگ، با کمک‌های وسیع اطلاعاتی، رسانه‌ای و نظامی تا حدی که بهانه به دست پوتین ندهد، به تقویت بینه نظامی اوکراین ادامه می‌دهد و روسیه حتی در صورت پایان جنگ مجبور خواهد شد اوکراین زخم‌خورده تا بن‌ دندان مسلح را در همسایگی خود تحمل کند.

۲- از نظر اقتصادی، تبعات جنگ برای روسیه فاجعه‌بار است که هم‌اکنون نیز در وضع بازار سرمایه، کاهش برابری ارزش روبل، خروج تمام شرکت‌های غربی و تمایل به خروج سرمایه خود را نشان داده است. به گزارش منابع غربی تاکنون بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار از منابع روسیه بلوکه شده است. نکته مهم متحد‌بودن غرب در افزایش فشار اقتصادی به روسیه است تا جایی که سوئیس که همواره خود را از منازعات سیاسی به دور نگه می‌دارد، در اقدامی نادر حدود ۱۱ میلیارد دلار از دارایی‌های روسیه را مسدود خواهد کرد. اگر تحریم‌های غرب شامل نفت و گاز روسیه تسری یابد، این کشور حدود هشتاد درصد از درآمدهای ارزی خود را از دست می‌دهد.

۳- در سطح سیاسی‌-بین‌المللی، جنگ اوکراین، روسیه را از بازیگری تأثیرگذار در عرصه بین‌المللی به کشوری متجاوز و ناقض مقررات بین‌المللی تبدیل کرده است. اخراج تعداد معتنابهی از دیپلمات‌های روسیه از پایتخت‌های غربی، اخراج این کشور از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و گسترش تحریم‌ها تا میادین و مسابقات ورزشی، مکمل اقدامات اقتصادی، رسانه‌ای و دیپلماتیک غرب به رهبری آمریکا در جهت مهار روسیه است. غرب قلابی را که به گردن پوتین انداخته حتی در صورت آتش‌بس رها نخواهد کرد و برای لغو تحریم‌ها شرایط ذلت‌باری را تحمیل خواهد کرد.

۴- آنچه جنگ اوکراین را به ایران پیوند می‌دهد، در سه محور می‌توان خلاصه کرد. اولی نوع روابط تهران‌-مسکو است. اصلاح روند گذشته، کاهش وابستگی به روسیه و برقراری توازن در سیاست خارجی. دوم، تضعیف روسیه در مجموع به نفع ایران است. با وجود این روابطی دوستانه و مبتنی بر احترام متقابل و منافع مشترک با همسایه شمالی علاوه بر الزامات همسایگی، در جهت افزایش قدرت چانه‌زنی با غرب و پیشبرد سیاست خارجی متوازن ضروری است. سوم، ایران با استفاده از شرایط کنونی باید در موضوعاتی مانند توافق هسته‌ای، رهایی از تحریم‌ها، حضور در بازار انرژی اروپا، برقراری روابط با اروپا و آمریکا سیاستی کاملا مستقل از روسیه در پیش گیرد. روسیه گرفتار در جنگ، موافقِ توافق هسته‌ای نیست. روانه‌شدن نفت ایران به بازار‌های جهانی و احتمال توافق اروپا با ایران برای تأمین بخشی از گاز مورد نیاز اروپا همواره خط قرمز کرملین بوده است. همچنین دستیابی به توافق، آسودگی خیالِ غرب و به‌خصوص آمریکا از یک بحران و تمرکز بیشتر بر بحران اوکراین و چین است.

۵- شرایط حاکم بر جنگ، فرصت را برای نهایی‌کردن توافق هسته‌ای فراهم کرده است. آمریکا با هدف مهار هسته‌ای و عدم اشاعه خواستار توافق با ایران است. به نظر می‌رسد در ایران نیز تصمیمِ سیاسی برای توافق اتخاذ شده است. هر دو کشور با موانع داخلی روبه‌رو هستند. در آمریکا انتخابات میان‌دوره‌ای و خطر ازدست‌دادن کرسی‌های دو مجلس توسط دموکرات‌ها بایدن را تحت فشار قرار داده و ریسک‌پذیری او را کاهش می‌دهد. در ایران هم تندرو‌های مخالف توافق بر این باورند که با توجه به مشغولیت و تمرکز آمریکا (و غرب) بر بحران اوکراین، می‌توان امتیازات بیشتری گرفت که به نظر می‌رسد تصور صحیحی نیست. موانع موجود و از‌جمله موضوع سپاه که ظاهرا موضوع اصلی توافق است، در صورت برخورداری از اراده سیاسی حل‌شدنی است.