|

رمزریال اسم رمزی برای یک شکست!

از زمان واریز نقدی یارانه در ایران همواره این پرسش وجود داشته است که چگونه می‌توان مطمئن بود که پول یارانه در جهت رفاه خانواده استفاده می‌شود و نه در جهت خرید مواد مخدر برای پدر معتادی که قانونی سرپرست خانواده شناخته می‌شود!

از زمان واریز نقدی یارانه در ایران همواره این پرسش وجود داشته است که چگونه می‌توان مطمئن بود که پول یارانه در جهت رفاه خانواده استفاده می‌شود و نه در جهت خرید مواد مخدر برای پدر معتادی که قانونی سرپرست خانواده شناخته می‌شود!

حل این چالش، تنها از طریق فناوری‌هایی امکان‌پذیر است که بتواند نحوه خرج‌کردن یارانه را کنترل و مدیریت کند. به‌این‌ترتیب است که مفهوم پول دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) شکل می‌گیرد؛ بانک‌های مرکزی در دنیا به منظور اجرای طرح‌های ملی اجتماعی-اقتصادی و استفاده از ظرفیت‌های فناوری اقدام به انتشار «پول دیجیتال» می‌کنند.

نظارت بر هزینه‌کرد مناسب یارانه یا آن چیزی که در دنیای امروز با نام «درآمد پایه همگانی» (UBI) شناخته می‌شود؛ فقط یک نمونه از طرح‌های کلان اقتصادی-اجتماعی است که ممکن است بانک‌های مرکزی برای اجرای آن به سراغ «پول دیجیتال» بروند. طرح‌های کلان دیگری مانند فراگیری بازار سهام یا مالیات فردمحور (PIT) نیز نیاز به پول دیجیتال دارند اما اینکه بانک مرکزی ایران به چه دلیلی و چرا سراغ ریال دیجیتالی و رمزشده «رمزریال» می‌رود، نه مشخص است و نه موفق خواهد شد!

آرزومندان شکست‌خورده

با آمدن هر فناوری نوپدیدی، فرصتی کوتاه فراهم می‌شود تا آرزومندانی که پر هستند از شعارها و آرزوهای غیرواقعی، مدتی هم شیفته آن فناوری نوپدید شوند. آنان امیدوارند ابزاری برای تحقق آرزوهای بزرگ و غیرواقعی‌شان بیابند. «آرزومندان شکست‌خورده» هر‌بار بر سر یک فناوری جمع می‌شوند تا جور ناکامی‌هایشان را آن فناوری بر دوش بکشد. و هر‌بار آنان به دلیل همان آرزوهای غیرواقعی‌شان و ناتوانی‌شان به همان شکست همیشگی می‌رسند! رمزارز (Cryptocurrency) هم از آن دست فناوری‌هایی است که برای «آرزومندان شکست‌خورده» مدتی شوقی خواهد ساخت و برای جامعه نیز خاطره‌ای از ناکامی. «رمزریال» را می‌توان از هم‌اکنون طرح شکست‌خورده بانک مرکزی دانست!

پول دیجیتال

پول دیجیتال با رمزارز متفاوت است. رمزارز مبتنی بر دو ویژگی کلیدی است:

1- تمرکززدایی از اعتبار پول: انتشار پول توسط بانک‌های مرکزی برآمده از جایگاه سلسله‌مراتبی و متمرکز بانک مرکزی است که توسط قانون اجبار شده است. درحالی‌که رمزارز بر خلاف ارزهای متداول، توسط یک نهاد معتبر منتشر نمی‌شود بلکه به‌صورت توزیع‌یافته منتشر می‌شود و اعتبار رمزارز حاصل استقبال مردم و مشروعیتی است که کاربران به آن رمزارز می‌دهند.

2- دفتر کل توزیع‌یافته (DLT): تراکنش و مالکیت رمزارزها به‌صورت توزیع‌یافته در رشته‌های بی‌شماری از داده‌ها ذخیره‌سازی می‌شود. به این ترتیب نه‌تنها به یک «شخص سوم مورد اعتماد» (Trusted Third Party)، یعنی بانک مرکزی، نیاز نیست بلکه اطلاعات به‌صورت توزیع‌یافته می‌تواند راستی‌آزمایی شود.

بر اساس این دو تفاوت، رمزارزها ذاتا ماهیت توزیع‌یافته و در تقابل با نهاد بانک‌های مرکزی دارند. اما پول‌های الکترونیکی، صورت الکترونیکی‌شده همان پول رایج بانک مرکزی هستند. بانک‌های مرکزی در دنیا اما به دلایلی به سراغ «پول دیجیتال بانک مرکزی» (CBDC) می‌روند؛ یعنی استفاده از ظرفیت پول دیجیتال در پروژه‌های بزرگ اقتصادی-اجتماعی. به عبارت دیگر بانک مرکزی پول دیجیتال را نه به‌عنوان رقیب پول متداول خود بلکه به دلیل ظرفیت‌هایی که پول دیجیتال برای طرح‌های کلان ملی دارند، استفاده می‌کنند.

پرسش نخست از بانک مرکزی آن است که «چرا و به دلیل اجرای کدام طرح کلان اقتصادی-اجتماعی به دنبال رمزریال رفته است؟».

اما پرسش دوم در خصوص آن است که چرا و به چه دلیل نیاز به رمزارز بوده است؟ چرا «ریال دیجیتال» برای آن هدف کافی نبوده ‌‌و باید حتما رمزارز می‌شده است؟

بانک مرکزی نه سندی در این خصوص منتشر کرده است، نه طرح کلانی در کشور که نیازمند رمزریال باشد، مشاهده می‌شود و نه بانک مرکزی وجاهت آن را دارد که طرح کلان اقتصادی-اجتماعی را تعریف کند!

سوار بر شعارها

آرزومندان شکست‌خورده به دنبال ادعاها و شعارهای بزرگ هستند تا از این طریق برای خود اعتبار خریداری کنند. رمزریال بیشتر به شوخی کودکی می‌ماند که از اسم رمزارز خوشش آمده است و دوست دارد از این اسباب‌بازی هم داشته باشد.

رمزریال فعلی یک کارکرد دارد: حذف نهاد بانک از تراکنش! گویا بانک مرکزی از طریق رمزریال به دنبال کاهش بازیگری بانک‌ها و حذف بانک‌ها از تراکنش‌های مالی بر پایه ارتباط مستقیم مردم با سوییچ‌های بانک مرکزی است! اگر چنین حدسی درست باشد، نه‌تنها رمزریال یک طرح شکست‌خورده است بلکه در جهتی نادرست به سمت تخریب نهاد بانک نیز پیش خواهد رفت.