|

سیاست خارجی معین یا حاکم بر اقتصاد

چند روز قبل روزنامه «شرق» مصاحبه‌ای با جناب آقای دکتر طبیبیان، اقتصاددان مطرح کشور، درخصوص وضع اقتصادی کشور و تأثیر سیاست خارجی بر آن را انجام داده و با عنوان «اقتصاد خوب در گرو سیاست خارجی درست» آن را به چاپ رسانده است.

چند روز قبل روزنامه «شرق» مصاحبه‌ای با جناب آقای دکتر طبیبیان، اقتصاددان مطرح کشور، درخصوص وضع اقتصادی کشور و تأثیر سیاست خارجی بر آن را انجام داده و با عنوان «اقتصاد خوب در گرو سیاست خارجی درست» آن را به چاپ رسانده است. با احترام کامل نسبت به شخصیت و توانایی‌های علمی جناب آقای دکتر طبیبیان که صمیمانه دل در گرو بهروزی ایران دارند، باید گفت که از ظاهر عنوان و محتوای مصاحبه چنین مستفاد می‌شد که به دلیل سیاست‌های خارجی نه‌چندان مطلوب اقتصاد کشور به وضع نابسامان درآمده و در صورت پیش‌گرفتن سیاست خارجی خوب اقتصاد راه درست را خواهد یافت.

هرچند در ابتدا این بیان منطقی و درست به نظر می‌رسد؛ اما اگر دقت کنیم حداقل می‌توان آن را ناکافی دانست و به‌همین‌دلیل بی‌مناسبت نیست بر این بیان نظری داشته باشیم. اول آنکه سیاست خارجی خوب یعنی چه؟ نه اینکه بخواهیم مهر تأییدی بر سیاست‌های جاری ایران داشته باشیم؛ بلکه می‌خواهیم بدانیم این مفهوم تا چه حد محکم و تا چه حد متشابه است.

می‌توانیم سیاست خارجی را به عبارات مختلف بیان کنیم؛ مانند سیاست خارجی تهاجمی، سیاست خارجی منفعلانه، سیاست خارجی نگاه به غرب، سیاست خارجی نگاه به شرق، سیاست خارجی انقلابی، سیاست خارجی منافقانه، سیاست خارجی ذلیلانه، سیاست خارجی رذیلانه و انواع و اقسام دیگر سیاست‌های خارجی که در برهه‌های مختلف از سوی کشورهای مختلف اعمال می‌شود و مسئولان آن کشورها تصمیمات مختلف خود را همیشه خوب توصیف کرده‌اند.

حال «سیاست خارجی خوب» برای کشور ما کدام است؟ حقیقتا تصمیم‌گیری بسیار پیچیده است؛ ولی می‌توانیم از بیان حافظ که می‌گوید «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» ایده بگیریم و سیاست خارجی گذشته و حال خود را نقد کنیم. حال سؤال پیش می‌آید که اگر با دشمن مدارا کنیم و دشمن لجاجت کند چه کنیم. مثل آنکه با 1+5 ازجمله آمریکا معاهده برجام را امضا کردیم و ناگهان آمریکا از برجام خارج شد و رأسا به تحریم کشورمان پرداخت. عملا سیاست خارجی هرچند بر مبنای فرمایش حافظ باشد، نمی‌تواند ثابت باشد؛ بلکه حسب رفتارهای دیگران سیاست خارجی می‌تواند منعطف باشد، برعکس آنچه امروز و در گذشته در ایران شاهد آن بوده‌ایم.

پس سیاست خارجی درست چندان مفهوم مشخص و معینی ندارد و معلوم هم نیست که سیاست خارجی درست به معنی سازش با دیگران در اقتصاد کشور پاسخ مثبت دهد و در دنیا نیز اگر نیکو بنگریم، می‌بینیم که کم نیستند کشورهایی که «سیاست درست» به آن معنی را که در مخیله منتقدان داخل ایران است، در پیش گرفته‌اند و در اقتصاد پاسخ نگرفته‌اند و مثال اینها کشورهایی مثل مصر و پاکستان و برخی دیگر از کشورها هستند که شرایط اقتصادی نامناسبی را دنبال می‌کنند.

از این گذشته آیا در بسیاری موارد که صرفا عوامل داخلی در اقتصاد تأثیرگذارند، ‌درست عمل کرده‌ایم؟ مثال‌هایی می‌آورم که اصلا ربطی به سیاست خارجی ندارد، به شرط آنکه اقتصاددانان ما بدانند و معتقد باشند که پایه اقتصاد و زیربنای سرزمینی، کشاورزی، صنعتی و خدمات است و نه‌تنها معادلات و مبادلات پولی.

اینکه ما 350 میلیارد دلار ارز در بازار آزاد فروخته‌ایم، اینکه سرزمین را با مصرف بی‌حد آب زیرزمینی تکیده کرده‌ایم، اینکه رودخانه‌های ما به مسیل فاضلاب تبدیل شده است، اینکه نمی‌توانیم با قاچاق مبارزه کنیم، اینکه دانشگاه‌های ما برون‌ده مطلوب ندارد، اینکه ما تولید قدیمی اتومبیل می‌کنیم و روزانه صد میلیون لیتر بنزین را هدر می‌دهیم، اینکه کشاورزی ما فاقد فناوری نوین است، اینکه قادر به مبارزه با زباله و پسماند نیستیم، اینکه اقتصاد خانه‌سازی ما بلبشو است، اینکه یک اقتصاد صرفا مصرفی درست کرده‌ایم و اینکه ماهانه حداقل یک میلیارد دلار خروج سرمایه‌ داریم، چه ربطی به سیاست خارجی دارد؟ آری به سلیقه حقیر هم سیاست خارجی درستی نداریم؛ اما بیاییم کلاه‌مان را قاضی کنیم که سیاست خارجی درست کدام است. متأسفانه در کشور ما هیچ شخص یا نهادی نمی‌گوید که با نابسامانی‌های اقتصادی و اسراف و تبذیر چه کنیم. نه نهادهای حکومتی مثل سازمان برنامه و بودجه، مجمع تشخیص مصلحت، مجلس شورای اسلامی، اقتصاددانان چپ و راست، رسانه‌ها و همه دیگران مدعی فقط مدح می‌کنند؛ درحالی‌که اگر دست از پوپولیسم بردارند، می‌توانند نقشه راه برای آینده را ترسیم کنند.

10 هفته قبل در مقاله‌ای درخواست کردم دوستان عالم و دانا راه‌حل برای مسائل اقتصادی بدهند. اینکه فکر کنیم اگر تسلیم آمریکا بشویم، همه چیز درست می‌شود، اگر غرض نباشد ساده‌انگاری است؛ درحالی‌که اگر به منابع و مصارف کشور بیندیشیم و اسراف را از دستور کار دولت و ملت بزداییم و منابع را درست تجهیز کنیم، کارهای سترگی می‌توانیم انجام دهیم. پس جماعت اقتصاددانان و دیگران که ذکر شد، خواهشمندیم ‌حداقل آنچه را که به سیاست خارجی ربطی ندارد، فهرست کنید و درباره آن بیندیشید و راه‌حل ارائه دهید.