توازن در سیاست خارجی
در یک ماه گذشته تهران میزبان سران و رؤسای تعدادی از کشورهای همسایه و منطقه بود؛ امیر قطر، نخستوزیر عراق، رئیسجمهوری ترکمنستان و قزاقستان، ولادیمیر پوتین، رجب طیب اردوغان و... . رفتوآمدهای دیپلماتیک نشانه روشنی از اهمیت کشور میزبان و جایگاه شایسته و تأثیرگذار آن است.
در یک ماه گذشته تهران میزبان سران و رؤسای تعدادی از کشورهای همسایه و منطقه بود؛ امیر قطر، نخستوزیر عراق، رئیسجمهوری ترکمنستان و قزاقستان، ولادیمیر پوتین، رجب طیب اردوغان و... . رفتوآمدهای دیپلماتیک نشانه روشنی از اهمیت کشور میزبان و جایگاه شایسته و تأثیرگذار آن است. رفتوآمدهای دیپلماتیک بهویژه در سطح رهبران کشورها پرهزینه و با دغدغههای امنیتی و تشریفات سنگین همراه است. ترافیک نیمهسنگین دیپلماتیک نمایانگر در کانون توجه قرارداشتن کشور و سطح عالی روابط و کشور میزبان و میهمان است که باید آن را به فال نیک گرفت، از آن استقبال کرد و به دستگاه دیپلماسی کشور تبریک گفت. تحولی که حامیان دولت نیز آن را نشانهای از موفقیت دولت رئیسی در سیاست خارجی تفسیر میکنند. در ارزیابی کارایی رفتوآمدهای دیپلماتیک آنچه از اهمیت بالایی برخوردار است، محور قرارگرفتن امنیت، منافع ملی و توسعه است؛ زیرا رفتوآمدها به خودی خود هدف نیست و دیپلماسی ابزاری برای ارتقای روابط تجاری، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی یا رفع اختلافات است.
نکته مهم در نقد رویکرد دولت سیزدهم وانهادن «توازن» در سیاست خارجی و برقراری مناسبات سیاسی، اقتصادی و
نظامی-امنیتی متوازن با جهان با محوریت تمامیت ارضی، امنیت و منافع ملی کشور است. در جهان امروز برخلاف دوران جنگ سرد، تلاش کشورها بر ایجاد تعادل و بالانس در روابط با قدرتهای بزرگ و تأثیرگذار است.
رئیسی همچنان که در مبارزات انتخاباتی وعده کرده بود، تمرکز سیاست خارجی را بر همسایگان قرار داده که قطعا سیاست خردمندانهای است. ترمیم روابط تخریبشده با عربستان سعودی، نهاییکردن عضویت ایران در پیمان شانگهای، بهکارگیری منابع و دیپلماسی برای تکمیل راهآهن کریدور شمال-جنوب و... همه از رویکردهایی است که در صورت پیگیری و تحقق آنها، فشارهای سیاسی ناشی از مناقشه هستهای را تا حد درخور توجهی کاهش خواهد داد.
با وجود این رویکردهای مثبت، افکار عمومی داخل متأثر از تحلیلهای برآمده از رسانههای جهان از غلبه نگاه ایران به شرق است. وانهادهشدن سیاست خارجی براساس توازن و بالانس روابط با جهان و گرایش شدید تا حد پیوستن به اردوگاه شرق، گفتمان رایج کشور نهفقط بین نخبگان بلکه حتی در کوچه و بازار است.
قضاوت مردم کوچه برآمده از شبهانحصار بازار کشور و همه اقلام از مایحتاج روزمره مردم تا خودرو و ماشینآلات صنعتی و... محصولات چینی است و رقابت که ضامن کیفیت بهتر و قیمت کمتر است، به دلیل مسدودشدن روابط تجاری وانهاده شده که نمیتوان بر قضاوت مردم خرده گرفت.
وضعیتی که الان شاهد هستیم، این است که روابط با یک طرف یعنی غرب مسدود شده و طرف دیگر یعنی شرق فعال مایشاء در همه عرصههاست و طبیعتا اگر کشوری خود را به بخشی از دنیا محدود کند، نمیتوان دیپلماسی آن را کاربردی و در جهت منافع کشور دانست.
مهمترین انتقاد مخالفان سیاست خارجی دولت قبل اعتماد بیش از حد به غرب و گرهزدن زلف اقتصاد کشور به برجام بود. نادرستی این قضاوت را بارها در یادداشتهای گذشته یادآوری کردهام؛ باوجوداین حتی با پذیرش این نقد، چگونه میتوان گرایش در حد ذوبشدن در شرق و مغفولماندن غرب در سیاست خارجی و اقتصاد کشور را توجیه کرد؟
توسعه و تعمیق روابط با چین و روسیه و در کنار آن نگاه پررنگ به دیگر قدرتهای اقتصادی آسیا مانند هند، ژاپن، اندونزی، سنگاپور و حتی کشورهایی مانند ویتنام اولویتی است که باید با دیپلماسی فعال بخشی از ظرفیتهای کشور را به این قدرتها پیوند زده و از امکانات و توانمندیهای آنها برای توسعه کشور استفاده شود. درعینحال نمیتوان واقعیتهای دیگری مانند الزامات و تعهدات دولتها به مقررات بینالمللی و ملاحظات روابط با ایران در پرتو مناسبات بینالمللی را نادیده گرفت. غرب بر بخش اعظمی از اقتصاد جهان حاکم است. آمریکا بهتنهایی بزرگترین اقتصاد و قدرتمندترین ارتش جهان را در اختیار دارد. پذیرش این واقعیت به معنای تسلیم در مقابل آن نیست. کشورهایی مانند چین و هند و اندونزی و ویتنام و... نیز با برقراری روابط متوازن با آمریکا و غرب توانستهاند برنامه توسعه خود را ریلگذاری کرده و خود را به قدرتهایی مطرح و نوظهور تبدیل کنند. طرفه آنکه رویکرد درست دولت در اولویت منطقهگرایی و اهمیتدادن به همسایگان تا حد زیادی به ترمیم روابط ایران با آمریکا و غرب و حل مشکلات بینالمللی مانند مناقشه هستهای مرتبط است. نباید زلف کشور را به برجام گره زد و تا زمانی که ایران سیاست خارجی متوازن براساس موازنه مثبت را در تعامل با شرق و غرب در پیش نگیرد و از همه ظرفیتهای موجود در جهان استفاده نکند، اتفاق مهمی را در اقتصاد کشور شاهد نخواهیم بود. اتکا به ظرفیتهای داخل هرچند مهم است، ولی شخصا کشوری را سراغ ندارم که با وانهادن ظرفیتهای موجود جهان با اتکا به داخل در مسیر توسعه قرار گرفته باشد. شعارهای بیمحتوا مانند کلیدهایی هستند که به همه درها میخورند، ولی هیچ قفلی را باز نمیکنند.
برجام حلّال همه مشکلات اقتصادی و سیاسی ایران نیست، ولی بدون آن نه قفل تحریمها شکسته خواهد شد و نه کشورها برقراری روابط عمیق با ایران را در دستور کار خود قرار خواهند داد. یکی از اهداف اصلی سفر هفته گذشته بایدن به عربستان، ترغیب پادشاهی به افزایش تولید و فروش نفت برای کنترل قیمتها و کاهش تأثیرات جنگ اوکراین بر بازار انرژی بود که به شکل بیسابقهای افزایش یافته و دولتهای غربی را بهشدت تحت فشار قرار داده است. بایدن برای تأمین این هدف بهعنوان یک اولویت برای غرب، از همه تعهدات خود درباره محمد بنسلمان عقبنشینی کرد و ضمن سفر به جده، با متهم ردیف اول قتل فجیع جمال خاشقجی به گفتوگو نشست؛ اما عربستان با وجود اعلام رسمی افزایش تولید تا سقف ۱۳ میلیون، تزریق آن به بازار را به نشست اوپکپلاس احاله کرد که قرار است در اوایل ماه آتی میلادی (آگوست) برگزار شود.
حتی کشوری مانند عربستان که اگر نگوییم بهطور کامل، تا حدود بسیار زیادی به غرب وابسته است، با درک درست از شرایط جهان، نیازهای امنیتی و توسعهای، نیاز غرب به نفت و روابط رو به رشد چند سال اخیر با دو قدرت شرقی همه تخممرغهای خود را در سبد بایدن نگذاشت. قبل از سفر بایدن، از لاوروف، وزیر خارجه روسیه، استقبال گرمی کرد، در جریان دیدار بایدن از آمادگی برای افزایش تولید برای کمک به آرامش در بازار انرژی جهان سخن گفت و پس از پایان سفر رئیسجمهوری آمریکا تعهد کشورش درباره افزایش صادرات نفت را به نشست اوپکپلاس منوط کرد.
به بیان دیگر حتی کشوری که تکیهگاه تأمین امنیت آن آمریکاست، با تحلیل درست از شرایط درصدد کاهش وابستگی به یک بلوک و افزایش قدرت مانور و انتخابهای متعدد و سیاست خارجی متوازن در جهان متلاطم امروز است.