|

انتخابات آمریکا و سیاست داخلی و خارجی این کشور

انتخابات میان‌دوره‌ای اخیر در آمریکا از اهمیتی بیش از معمول برخوردار بود؛ چرا‌که موضوعات مهمی در سیاست داخلی و خارجی آمریکا در دستور کار آن قرار داشت. در جریان مبارزات انتخاباتی، دموکرات‌ها با توجه به سابقه رد نتیجه انتخابات 2020 از سوی ترامپ و حامیانش و حوادث بعد از آن، «تهدید علیه دموکراسی» را به همراه حقوق زنان از‌جمله سقط جنین در مرکز توجه قرار داده بودند

کوروش احمدی دیپلمات پیشین

  انتخابات میان‌دوره‌ای اخیر در آمریکا از اهمیتی بیش از معمول برخوردار بود؛ چرا‌که موضوعات مهمی در سیاست داخلی و خارجی آمریکا در دستور کار آن قرار داشت. در جریان مبارزات انتخاباتی، دموکرات‌ها با توجه به سابقه رد نتیجه انتخابات 2020 از سوی ترامپ و حامیانش و حوادث بعد از آن، «تهدید علیه دموکراسی» را به همراه حقوق زنان از‌جمله سقط جنین در مرکز توجه قرار داده بودند؛ اما جمهوری‌خواهان با وجود امتیاز تاریخی حزب رقیب کاخ سفید در انتخابات میان‌دوره‌ای و ‌تورم بالای 8.2 درصدی نتوانستند انتظاراتی را که برانگیخته بودند، برآورده کنند. نه‌تنها «موج یا سونامی سرخی» که وعده داده بودند، محقق نشد، بلکه سنا را هم نتوانستند از کنترل دموکرات‌ها خارج کنند و در‌صورتی‌که در مجلس نمایندگان اکثریت یابند، شمار اعضای دو فراکسیون در این مجلس بسیار به هم نزدیک خواهد بود. در چنین شرایطی، تاکنون از ترامپ به‌عنوان بازنده اصلی این انتخابات سخن می‌رود. شماری از جمهوری‌خواهان، حتی نزدیکان ترامپ، از «مشکل ترامپ» و «سقوط از صخره به خاطر دنباله‌روی از ترامپ» سخن می‌گویند؛ چرا‌که علاوه بر نتیجه بسیار ضعیفی که حزب تحت رهبری ترامپ به دست آورد، بسیاری از کاندیداهایی که در ایالات مهم ‌صرفا به خاطر حمایت ترامپ کاندیدای نهایی حزب شده بودند، شکست خوردند. بعد از انتخابات، بسیاری از جمهوری‌خواهان به این نتیجه رسیده‌اند که ترامپ بار گرانی است که باید فرو‌نهاده شود. برخی نیز مانند تام کاتن و بیل کاسیدی اکنون انکار می‌کنند که ترامپ رهبر حزب است. به قول کریس کریستی فرماندار جمهوری‌خواه سابق نیوجرسی، بسیاری از این کاندیداها تنها به خاطر «بیعت با دروغ» مطلوب ترامپ بودند و تنها معیار ترامپ برای حمایت از کاندیداها تأیید نظر او درباره تقلب در انتخابات 2020 بود. رسانه‌های دست‌راستی با سابقه حمایت جدی از ترامپ نیز در حال فاصله‌گرفتن از او هستند. نیویورک‌پست با چاپ کاریکاتوری از ترامپ بر روی یک دیوار، نوشت: «دان که نتوانست دیوار بسازد، در حال سقوطی بزرگ است». نزدیک‌ترین چهره‌ها به ترامپ در فاکس‌نیوز نیز در حال فاصله‌گرفتن از او هستند. حمایت از ران دیسانتیس، فرماندار جمهوری‌خواه فلوریدا‌ که با یک پیروزی درخشان در فلوریدا سمت خود را حفظ کرد و احتمالا کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری در 2024 خواهد بود، روی دیگر سکه فاصله‌گرفتن از ترامپ است. دیسانتیس اگرچه به لحاظ سیاسی تفاوت چندانی با ترامپ ندارد، اما هیچ‌گاه مدعی تقلب در انتخابات 2020 نبوده است. تضعیف ترامپ همچنین می‌تواند شروع پایان اتهام غیرمستند تقلب در انتخابات 2020 و پایان عزم جمهوری‌خواهان تندرو برای به چالش کشیدن نتایج هر انتخاباتی در آینده که خود پیروز آن نباشند، باشد.

در حوزه سیاست خارجی، اگرچه قانون اساسی آمریکا مسئولیت کامل اداره سیاست خارجی را به رئیس‌جمهور داده است، اما کنگره به خاطر کنترل بودجه و حق تأیید یا رد گماردگان رئیس‌جمهور در حوزه سیاست خارجی و نیز امکان چانه‌زنی درباره طرح‌های داخلی همچنان می‌تواند بر سیاست خارجی تأثیر داشته باشد. به‌علاوه، جمهوری‌خواهان در صورت پیروزی در مجلس نمایندگان، رأی کافی را برای وتوی تصمیمات رئیس‌جمهور نخواهند داشت و همچنین فاقد رأی کافی برای انجام کارهای ایجابی خواهند بود و عمدتا می‌توانند اثر کندکننده داشته باشند. جمهوری‌خواهان همچنین در صورت تسلط بر مجلس نمایندگان، متوجه برگزاری جلسات متعدد استماع در حوزه سیاست خارجی مثل افغانستان و فلج‌کردن تیم سیاست خارجی دولت خواهند شد.

محقق‌نشدن «موج قرمز» و تضعیف ترامپ و ترامپیسم باید تا حد زیادی موجب آسودگی خاطر لیبرال‌دموکرات‌های اروپایی و ناخشنودی پوتین و جریان‌های پوپولیست قاره سبز شده باشد. ترامپ و کاندیداهای مورد تأیید او دستور کار پوپولیستی، ضد‌ نخبگانی و نژادپرستی خفیف و پوشیده دارند که در تقابل با دستور کار معمول لیبرال‌های اروپایی است. به‌علاوه، اتحادیه اروپا در حوزه‌هایی مثل تعرفه‌های تجاری، محیط زیست، امنیت انرژی، بودجه نظامی و تهدیدات مکرر به خروج از ناتو با ترامپ در دوره ریاست‌جمهوری‌اش مشکلاتی جدی داشت.

تضعیف جمهوری‌خواهان تندرو همچنین به لحاظ بحران اوکراین موجب خشنودی اروپاست. اگرچه محتمل است که در مجلس نمایندگان تحت کنترل جمهوری‌خواهان، صداهایی برای محدودکردن کمک به اوکراین و افزایش نقش اروپا در این حوزه شنیده شود، اما بعید است جهت اصلی سیاست آمریکا در هشت ماه گذشته تغییر کند. هرچند در صورت اکثریت‌یافتن جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان، تصویب انواع کمک‌ها برای اوکراین به راحتی قبل نخواهد بود؛ اما تصویب 54 میلیارد دلار برای اوکراین با حمایت جریان اصلی در حزب جمهوری‌خواه انجام شد که ممکن است همچنان حامی این کمک‌ها باشد.

تا آنجا که به چین مربوط می‌شود، احتمالا مقامات چینی احساس دوگانه‌ای دارند. اگرچه شروع پایان ترامپ و ترامپیسم نگرانی چین از احتمال جنگ تعرفه‌ای دیگری را مانند آنچه در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ رخ داد، کاهش می‌دهد و مانع تضعیف بیشتر روند جهانی‌شدن که چین با تکیه بر آن رشد اقتصادی چشمگیرش را به دست آورد، می‌شود؛ اما شکست ترامپیسم موجب تضعیف موج جهانی اقتدارگرایی نیز خواهد بود که خوشایند چین نیست. درباره لزوم متوقف‌کردن چین، اختلاف‌نظری بین دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان وجود ندارد. یک مجلس جمهوری‌خواه منتقد بایدن به خاطر ضعف نشان‌دادن در برابر چین خواهد بود و فشار‌هایی در جهت اتخاذ تدابیری برای کاستن از انگیزه‌ شرکت‌های غربی برای سرمایه‌گذاری در چین وارد خواهد کرد. جمهوری‌خواهان همچنین موافق و مشوق سفر نانسی پلوسی به تایوان بودند؛ بنابراین ممکن است سیاست هیئت حاکمه آمریکا نسبت به چین تندتر شود.

تا آنجا که به برجام برمی‌گردد، بعید است که انتخابات اخیر تأثیری بر روند مربوطه داشته باشد. برجام 94 در شرایطی نهایی شد که کنگره تماما در کنترل جمهوری‌خواهان بود. تنها عامل منفی می‌تواند قرار‌گرفتن جمهوری‌خواهان در موقعیتی بهتر برای فشار به دولت برای خودداری از توافق با ایران باشد. همچنین ممکن است آنها در ائتلافی با برخی از مخالفان خارجی دولت بایدن مانند همکاری آنها با نتانیاهو در 2015 وارد شوند. این امر با توجه به احتمال برگشت نتانیاهو به قدرت درخور‌توجه است؛ اما در‌این‌صورت نیز توافق بین ایران و آمریکا برای احیای برجام به‌راحتی می‌تواند اجرائی شود.