|

نه هویت تاریخی، نه چشم‌انداز آتی

روز یکشنبه هفته جاری در شبکه چهار صداوسیما روحانی نسبتا جوانی، شاغل در یکی از مراجع تحقیقاتی گفت که ما به جوانان‌مان نه هویت تاریخی‌شان را یادآور شده‌ایم و آنها از تاریخ و هویت فرهنگی کشورشان کاملا بی‌اطلاع هستند، نه آنکه الگو و ایدئال و چشم‌انداز مطلوبی را برایشان ترسیم کرده‌ایم

روز یکشنبه هفته جاری در شبکه چهار صداوسیما روحانی نسبتا جوانی، شاغل در یکی از مراجع تحقیقاتی گفت که ما به جوانان‌مان نه هویت تاریخی‌شان را یادآور شده‌ایم و آنها از تاریخ و هویت فرهنگی کشورشان کاملا بی‌اطلاع هستند، نه آنکه الگو و ایدئال و چشم‌انداز مطلوبی را برایشان ترسیم کرده‌ایم؛ بنابراین بسیاری از آنان که تحت تبلیغات رسانه‌های مجازی و شخصیت‌های مجعول هستند، در این وادی سرگردان و حیران‌اند و باید در هویت‌بخشی تاریخی به جوانان‌مان و ترسیم الگوی آینده تلاش لازم را داشته باشیم.

اگر گوش شنوایی باشد، سخن این روحانی اندیشمند و دانشمند باید شنیده شود. این سخنانی است که بارها از سوی اندیشمندان جامعه‌شناس و مردم‌شناس دردآشنا گفته شده و آنان به غرب‌زدگی، ملی‌گرایی و دیگر القاب شبیه به آن متهم شده‌اند. شاید روی سخن این روحانی با آنانی باشد که می‌گویند می‌خواهیم ایران را خرج اسلام کنیم یا لعنت بر شیخ سعدی می‌فرستند یا مقبره نادر احیاگر ایران شیعی و فردوسی احیاگر اخلاق و دلاوری ایرانیان را می‌خواهند خراب کنند. روی سخن با هرکسی که باشد، به جان باید آن را پذیرفت.

بعید است آنان که باعث نفی هویت تاریخی ایران از جوانان شده‌اند، پند گیرند؛ زیرا وقتی از مردم صحبت می‌کنند، بدون آنکه یاد سخن گهربار مولا علی (ع) باشند، می‌گویند مردم همان‌ها هستند که روز 13 آبان آمده‌اند و ملاک مردم را همان جمعیت خیابان طالقانی می‌دانند. چگونه جرئت می‌کنند از میان خیل انبوه مردم تهران اقلیتی را مردم بنامند. آیا آنها که در خیابان نبودند، همه مردم نیستند؟ شمارش کنید چند روحانی در خیابان طالقانی بودند. آیا آنها مردم نیستند. آیا مردمی که در خیابان طالقانی نبودند، روز 13 آبان را گرامی نمی‌دارند‌؟‌ اگر در طول خیابان طالقانی چهار کیلومتر و عرض آن 30 متر باشد صرف‌نظر از جوی‌ها و دکه‌ها و درخت‌ها و... که سطح را اشغال کرده‌اند، کل مساحت خیابان طالقانی 120 هزار مترمربع است و به فرض یک مترمربع سرانه، تعداد جمعیت در سراسر خیابان و پیاده‌روها برابر 120 هزار نفر می‌شود. پس فقط این‌ها مردم‌اند و بقیه جمعیت 10 میلیونی تهران مردم نیستند؟ این فقط نمونه‌ای‌ است از بی‌اعتنایی به سرنوشت مردم و چنین است که نگاه دردمندانه آن روحانی در تلویزیون بدون پاسخ می‌ماند؛ زیرا ما هیچ‌گاه هزینه کلمات و سخنان خود را محاسبه نکرده و دائم از جیب مردم و از آسایش و رفاه و آینده آنان و منابع طبیعی کشور خرج افکار نادرست خود کرده‌ایم.

چند روز پیش دوستی صاحب‌منصب نقل می‌کرد که شخصیتی به او گفته در مقطع کنونی چه باید بکنیم و این را چاره‌جویانه به غلط برای من می‌گفت (یعنی من را به اشتباه برای پاسخ انتخاب کرده بود) به او گفتم مثالی است که می‌گویند «جیک جیک مستانت بود، یاد زمستانت بود؟» آن‌گاه که به‌نادرستی از یکی از دروغ‌گوترین و منهدم‌کننده‌ترین افراد حمایت می‌کردید و با قیافه عارفانه سخنانی می‌گفتید که نه مفهوم بود و نه شایسته زمان، تشخیص نمی‌دادید که رواج دروغ و تهمت و بی‌ادبی و درشت‌گویی و تحقیر مردم به جوانان و مردم سرایت می‌کند و اینک مدعی هستید که چرا جوانان دشنام‌گو شده‌اند؟  اگر هویت تاریخی یک ملت از آنان گرفته شود و تلاش‌های گذشتگان برای بهبود حاکمیت گرامی داشته نشود و تنها به این بسنده شود که بدون عملی‌کردن آموزه‌های اسلام صرفا با تبلیغات می‌توان جامعه را به صراط مستقیم رسانید، به قول مولا علی (ع) همج الرعاع زاده می‌شود؛ یعنی مردمانی که سرگردان‌اند و با بادی به سمتی کشانده می‌شوند. سال‌هاست اجر و مزد دلاوران مشروطه‌خواه نفی می‌شود و می‌گویند ظهور رضاخان دیکتاتور نتیجه مشروطه بود. وقتی جوانان و به‌ طور کلی مردم از هویت تاریخی خود بی‌خبر باشند و کوروش (به قول علامه طباطبایی ذوالقرنین)، کاوه آهنگر، آرش و دیگر تلاشگران و مجاهدان ایران برایشان مجهول و حتی ناموجه جلوه کنند، به کدام هویت تاریخی خود می‌توانند ببالند و آن را پشتوانه ایران‌دوستی خود کنند. همان ایران‌دوستی که سال‌هاست نفی می‌شود. البته یکی، دو هفته است که مرتب سرودهای ملی با نام ایران پخش می‌شود و به یاد آورده‌اند که ایرانی هم وجود دارد. البته ایران تنها مردم آن و تاریخ آن نیست -سرزمین ایران خاستگاه مردم و تاریخ آن است- امروز سرزمین ایران هم از نظر ژئوپلیتیکی و هم از نظر زیستگاهی دچار مخاطره فراوان است و اگر به فکر هویت جوانان و مردم هستیم، بدانیم که سرزمین ایران هم نباید هویت خود را از دست بدهد. این بی‌هویتی اعم است از اندیشه شیطانی تجزیه ایران و بی‌تفاوتی به زنده‌بودن زیستگاهی ایران، زیرا دشمنان ایران از هر دو جانب برای نابودی ایران توطئه می‌کنند و سکوت در برابر هر دو مورد خیانت به ایران، هویت تاریخی ایران و مردم ایران است. هنوز امکان بازگشت به اندیشه و عمل عقلایی وجود دارد.