دامنه توجیهات
اظهارنظر برخی مسئولان درباره یکی از دلایل و انگیزههای اعتراضات اخیر، یعنی فقر و فساد و مصائب اقتصادی از جنبهای متفاوت قابل تأمل است که اجمالا به آن اشاره میکنیم.
اظهارنظر برخی مسئولان درباره یکی از دلایل و انگیزههای اعتراضات اخیر، یعنی فقر و فساد و مصائب اقتصادی از جنبهای متفاوت قابل تأمل است که اجمالا به آن اشاره میکنیم.
پس از رویکارآمدن دولت فعلی، واژه استعاری «قبلیها»، تکیهکلام رایج دولتمردان و رسانههای منتسب به آنها بوده است که اشاره میکند به مسببان و عاملان اصلی مشکلات معیشتی مردم و کشور یعنی دولت قبل و همچنین دولتهای قبل که جملگی با عناوین و برچسبهای رنگارنگ مغضوباند. در امر فساد نیز وضع به همین منوال بوده است (نگاه کنید به ادعاهای اخیر مبارزه با فساد از سوی همین دست مسئولان. لابد معرکه افشای فساد
92 هزار میلیاردی توسط برخی مجلسیان در خاطر همگان هست. البته بعدا که یادشان آمد کمی دقت کنند، متوجه شدند بیان این گزارش فقط علیه یک جریان رقیب نیست، بلکه کلیت سیستم را نشانه میرود، ازاینرو تبصرههایی زده شد که موضوع چنین نبوده است و...).
داد سخن دادن از عملکرد دولتهای پیشین فینفسه تابو و عمل مذمومی نیست، ولی گذشته از اینکه آزادی بیان در این موارد نیز باید دوطرفه و البته منصفانه باشد (که این نکته در اینجا
مدنظر نیست)، این تناقض را پیش میآورد که تخطئه عملکرد همه دولتهای پیشین و تصریح به اینکه در چهار دهه گذشته هر دولتی آمده نامطلوب بوده و فقط اینک در آغاز گام دوم انقلاب، دولت مطلوب از هر نظر روی کار آمده تا طعم خوش پیشرفت را به ملت بچشاند، خواسته یا ناخواسته دوگانه مهمی را پیش میکشد.
یک وجه این دوگانه این است که با این صغری کبری چیدنها با همین منطق و فرمانی که پیش میروند، دیگر دفاع از گذشته چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ جالب است در یکی از جلسات عمومی یکی از دانشجویان در واکنش به اشاره فرد مسئول به فهرست مواردی از کارنامه فسادستیزیاش، میگوید این چه سیستمی است که اینهمه فراوانی فساد در آن است! با وجود این دوگانهگویی همین مسئولان محترم در مناسبتهای مختلف همچنان از کلیت عملکرد دفاع کرده و میکنند؛ بنابراین نباید نگران بود.
رؤسای دولتهای قبلی هرکدام سرنوشت متفاوتی داشته و دارند. در این میان فقط دولت «معجزه هزاره سوم» که در برههای مطلوب و مایه افتخار و امید بود، مستثنا است، اما با وجود عملکردی مشعشع مدتهاست هیچکسی از جناحهای حامی هنوز که هنوز است حاضر به پذیرفتن مسئولیت کارهای او نیست. آنچه مسلم است دولت کنونی را تنها دولت مطلوب از هر جهت میدانند که قرار است با نفی مستمر عملکرد گذشتگان آمال و آرزوهای بلندی را برآورده کند که امیدواریم چنین باشد و آیندگان در پایان این دوره شاهد این اتفاق مبارک باشند. منظور اصلی این سخن شرح از چنین دوگانهای نیست و تا اینجا این قلم تعارض فوق را باز هم قابل اعتنا نمیبیند، نکته اینجاست که حتی به اذعان برخی مسئولان در جریان این ناآرامیها معترضان در کوی و برزن درست به همان دلیل که جماعت فوق به آن تمسک کردهاند تا خود را اثبات کرده باشند، علیه ناکارآمدی و فساد معترضاند! وقتی شما حاصل عملکرد دولتهای چهار دهه قبل را اینچنین زیر سؤال برده و میبرید، چرا نباید دیگران این مسائل را دستمایه اعتراض به کلیت گذشته و حال قرار ندهند و آن را به همهچیز تعمیم ندهند؟ صداقت حکم میکند که منادیان مبارزه با فساد و ناکارآمدی که مدتی است کنترل دولت و سایر قوا را در دست گرفتهاند، قدری تأمل کنند. آنچه دستمایه تبلیغات سیاسیشان بوده، درست همان هم موضوع اعترضات است. حال به چه دلیل معترضان باید قضاوتشان درباره عملکرد گذشته را وانهند و به بوته فراموشی بسپارند و به وعدههای دولت کنونی دل خوش دارند و به آن وعدهها امید ببندند؟ ظاهرا این دو سنخ هر دو عبور کردهاند، اما یکی آن طرف میز است و این یکی این طرف! شاید حقیقت این باشد که جماعت فوق به گزاره فوق که ریشه مشکل، متوجه قبلیهاست، باور چندانی نداشته باشند. پس اگر انصاف بدهند، باید رویکرد ظاهریشان را به عملکرد گذشته یعنی «قبلیها» کلا تغییر بدهند. اگر چنین شود، آنگاه آیا پوششی برای توجیه موجهبودن ضرورت یکدستی و واقعیبودن امیدی که میدهند وجود خواهد داشت؟ آیا فکر میکنند با سیاهنمایی گذشته موفق به اثبات خود میشوند؟ ادامه تمسک به توجیهات مشابه، باعث میشود دست به توجیه تازه دیگری بزنند تا علت تداوم مشکلات ریشهای را متوجه همین اعتراضات کنونی کنند و ضمن آنکه همچنان تمام تقصیرها را بر عهده قبلیها میگذارند، بگویند ما کارآمدی لازم را داریم. ما داشتیم مشکلات را حل میکردیم و داشتیم پیشرفت میکردیم که توطئه استکبار نگذاشت و ناآرامیها را دامن زد! واقعیت این است که نهتنها هیچ نشانهای از این پیشرفت نیست، بلکه همه نشانهها در عرصه اقتصاد و سیاست خارجی از چیز دیگری حکایت میکند، مثل بیکاری، نرخ ارز، رشد نقدینگی، تعطیلی برخی کسبوکارها، یخزدن برجام و... . بنابراین اعتراضات اخیر که یکدستی و برخی موارد دیگر در ایجاد آن نقش مهمی داشته است، نهتنها مانع پیشرفت خیالی نشده بلکه آقایان آن را دستمایه خوبی برای توجیه ناکارآمدی یافتهاند که داشتیم پیشرفت میکردیم که نگذاشتند. مشکل قبلیها ضعف مدیریت بود نه تحریم و توطئه اما مشکل ما تحریم است و توطئه!