موقعیتهای چالشبرانگیز و رفتار ما
جامعهشناسی و اقتصاد نمیتوانند مستقل از مشاهده زندگی روزمره مردم، که دنیای ذهنی مشترکی خلق میکنند، کنش به شکل عام و کنش اقتصادی به شکل خاص را توضیح دهند. شوتس، جامعهشناس آلمانی، معتقد است که همه انسانها در ذهن خود قوانین، رویههای اجتماعی، مفاهیمی از رفتار مناسب و دیگر اطلاعاتی را دارند که آنها را قادر به کنش در دنیای اجتماعیشان میکند.
جامعهشناسی و اقتصاد نمیتوانند مستقل از مشاهده زندگی روزمره مردم، که دنیای ذهنی مشترکی خلق میکنند، کنش به شکل عام و کنش اقتصادی به شکل خاص را توضیح دهند. شوتس، جامعهشناس آلمانی، معتقد است که همه انسانها در ذهن خود قوانین، رویههای اجتماعی، مفاهیمی از رفتار مناسب و دیگر اطلاعاتی را دارند که آنها را قادر به کنش در دنیای اجتماعیشان میکند. شوتس با گسترش مفهوم جهان زندگیِ (زیستجهان) هوسرل (Husserl)، برخی از این قوانین، رویهها، مفاهیم و اطلاعات را مانند ذخیره دانش در دسترس میدید. براساساین ذخیره دانش بهعنوان چارچوبی به کنشگر کمک میکند که رفتار خود را تنظیم کند. واقعیت کنش در زندگی روزمره همین ذخیره دانشی افراد است که در تعامل و ارتباط مشترک ساخته میشود. کنشگران در مواجهه عملی با دیگران ازجمله دادوستدها از این ذخیره دانشی استفاده میکنند. میتوان گفت براساس دیدگاه شوتس کنشگر در رفتار اقتصادی خود نیز به طور معمول از این ذخیره دانش که روتین و روال زندگی است، بهره میبرد. به عبارتی ذخیره دانش مجموعهای از فرضیات و روالهایی است که افراد در کنش دوسویه اقتصادی از آن بهره میبرند. مردم با شماری از فرضیات عمل میکنند که به آنها اجازه میدهد معنای مشترکی از دادوستد دیدگاهها بیافرینند. به این معنا که فرض میشود افرادی که یک کنشگر باید با آنها رودررو شود، در ذخیره دانش کنشگر سهیماند.
این پیشفرضها و روالها به کنشگران امکان میدهد که در موقعیتهای مختلف عمل کنند و توانایی آنها را برای کنش اقتصادی ارتقا میدهد؛ چون ویژگی مشترکی برای همه افراد جامعه ایجاد میکند. براساس این ذخیره دانشی، افراد به سنخبندی جهان زندگیشان روی میآورند و میتوانند به صورت کارآمد و مؤثری با سایر افراد کنش داشته باشند. شوتس با دو مفهوم ذخیره دانش و سنخبندی نشان میدهد که افراد کنش اجتماعی و اقتصادی خود را انجام میدهند، بدون اینکه مجبور باشند دائما برای هر کنشی از قبل محاسبه کنند و مدام رابطه میان وسایل و اهداف را بسنجند، آنگونه که نظریه انتخاب عقلانی معتقد است. براساساین توضیح کنش اقتصادی بر پایه ذخیره دانشی توجه توأمان به کنشگر و محیط اجتماعی است. ذخیره دانشی که در ارتباط با دیگران به دست آمده، همیشه در ذهن ما وجود دارد که همگون و مشترک میان انسانهاست. کنشگران براساس فرضیات و روتینهای مشترک عمل میکنند.
اما در همه موقعیتها نمیتوان کنش را بر پایه ذخیره دانش و روالها پیش برد. موقعیتهای چالشبرانگیزی وجود دارد که کنشگر در ذخیره دانش و روالها بازاندیشی میکند. کنشگران ممکن است با موقعیتهای چالشبرانگیزی روبهرو شوند که روالهای معمولی و نسخههای قبلی به کار کنشگر نمیآید و کنشگر مجبور است در سنخبندی و ذخیره دانش خود یا همان روالها تجدیدنظر کند. بهعنوان مثال در شرایط ثبات اقتصادی کنشگر براساس ذخیره دانشی و روالها رفتار اقتصادی دارد؛ اما در زمان بیثباتی اقتصادی یا تورم که کنش اقتصادی معمول به زیان و ضرر او تمام میشود، ناچار میشود در کنش اقتصادی تجدیدنظر کند و به سمتوسویی دیگر کشیده شود؛ مثلا برای حفظ دارایی خود به سمت بازارهای دیگری کشیده شود. میتوان گفت همه کنشگران با موقعیتهای بحثبرانگیز و تردیدآمیز فردی و اجتماعی مواجه میشوند و در این زمان ممکن است روالها به پرسش کشیده شود. در چنین زمانی کنشگر به رابطه میان ابزار و اهداف میاندیشد و بازاندیشی میکند و ممکن است روالها را به کناری نهد و استراتژی جدیدی به وجود بیاورد.
دنیای امروز درگیر بیثباتیهای فراوانی است و روالهایی که انسانها در گذشته در پیش میگرفتند، جوابگو نیست. بیثباتی اقتصادی، تورم و تکثر در سبک زندگی نمونههایی از آن هستند که کنش اقتصادی و اجتماعی بر پایه ذخیره دانشی قبل کارکرد ندارد. انسانها امروز با توجه به موقعیتهای بحثبرانگیز فراوان که ناشی از سرعت تغییرات اجتماعی و مناسبات اجتماعی است، مدام درگیر بازاندیشی در اهداف و ابزارهای رسیدن به آن هستند و مجبور میشوند مدام راهبردهای جدیدی با توجه به موقعیتهای چالشبرانگیز ناشی از بیثباتیها و تغییرات سریع در پیش بگیرند؛ بهایندلیل که کنش روالمند و بر پایه ذخیره دانش قبلی جوابگو نیست و نسخههای عمل قبلی کنار گذاشته میشود. ویژگی مهم دنیای امروز را میتوان چنین تصور کرد؛ موقعیتهای چالشبرانگیز جدید و ضرورت دائمی برای بازنگری در روالها و استراتژیها و در نهایت اضطراب دائمی، فشار طاقتفرسا برای بازنگری دائم در اهداف و وسایل و اضطراب انسان امروز.