|

عضویت دائم ایران در «شانگهای»

سرانجام پس از گذشت بیش از 14 سال از درخواست ایران برای عضویت در سازمان همکاری شانگهای و اعلام آغاز روند ادغام در سپتامبر 2021، روز سه‌شنبه سیزدهم تیرماه عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران رسما اعلام شد.

سرانجام پس از گذشت بیش از 14 سال از درخواست ایران برای عضویت در سازمان همکاری شانگهای و اعلام آغاز روند ادغام در سپتامبر 2021، روز سه‌شنبه سیزدهم تیرماه عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران رسما اعلام شد. این نهاد چندجانبه که در سال 2001 توسط چین تأسیس شد و غربی‌ها آن را با ناتو مقایسه می‌کنند ابتدا روسیه، تمام جمهوری‌های شوروی سابق در آسیای مرکزی به استثنای ترکمنستان، سپس هند و پاکستان در سال 2016 را که اکثرا از همسایگان و متحدان نزدیک ایران در آسیا به حساب می‌آیند، گرد هم آورد. ورود ایران تکمیل‌کننده اساسنامه و تحکیم این بلوک ضد غربی است که قرار است آسیا را به موتور توسعه دنیای چندقطبی تبدیل کند که تخصص نظامی، پتانسیل انرژی و مرکزیت ایران در منطقه می‌تواند نقش مهمی در آن داشته باشد. درواقع این نهاد چینی بدون هیچ عضو غربی جایگزین بدنه‌های کلاسیک چندجانبه‌گرایی است که از سال 1945 توسط ایالات متحده بنا شده است. این ادغام تنها چند ماه پس از روی کار آمدن دولت رئیسی به عنوان یک پیروزی بزرگ دیپلماتیک اعلام شد، بااین‌حال نظرات انتقادی را نیز در افکار عمومی ایران در راستای «معامله شیر-اژدها» و برنامه 25ساله همکاری‌های مشترک ایران و چین برانگیخت. درواقع، ورود تهران به سازمان همکاری شانگهای از یک‌سو تقویت‌کننده روابط اقتصادی، سیاسی و نظامی ایران با چین به عنوان اولین شریک اقتصادی و بزرگ‌ترین مشتری آسیایی نفت ایران و از سوی دیگر تحکیم‌بخش همکاری نظامی با روسیه است. این ادغام بخشی از پویایی دیپلماتیک گسترده‌تری است که ایران چندین سال است به‌منظور کاهش انزوای بین‌المللی خود دنبال می‌کند. تمرکز ایران در چندین جبهه مختلف برای تحکیم موقعیت خود به عنوان یک قدرت منطقه‌ای در آسیا و همچنین عادی‌سازی روابط با جهان عرب و کاهش تنش با غرب دقیقا نشان‌دهنده دیپلماسی چندقطبی جدید جمهوری اسلامی ایران است.  تهران با عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای در حال تحکیم شبکه‌های جایگزین برای دورزدن فشارهای اقتصادی و سیاسی آمریکا است. اما این عضویت چشم‌اندازهای دیگری نیز به‌ویژه به لحاظ امنیتی دربر دارد. از زمان تأسیس این سازمان در سال 2001 که با شرایط خاص ظهور تروریسم جهانی همراه بوده است، این سازمان جاه‌طلبی خود را برای مبارزه با تروریسم، تجزیه‌طلبی و افراط‌گرایی با تفاوتی ظریف در مقایسه با نهادهای چندجانبه جوامع غربی، یعنی احترام به حاکمیت کشورها و رد حق مداخله ادامه می‌دهد. حتی اگر همچنان به تداوم بی‌میلی مقامات چینی برای کنارگذاشتن بی‌طرفی سنتی و مشارکت بیشتر در سیاست‌های منطقه‌ای توجه داشته باشیم. تمایل چین برای جایگزینی ایالات متحده در نقش «پلیس جهانی» بدون ابهام است؛ در اینجا ایران نقش مهمی به‌ویژه به لحاظ روابطش با دو کشور کلیدی برای تعادل امنیت محلی یعنی افغانستان و پاکستان دارد که این موضوع یکی از دلایل حمایت از نامزدی ایران برای عضویت در سازمان بوده است. درواقع خلأ امنیتی ایجادشده با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و بازگشت طالبان به قدرت در کابل، خطر بی‌ثباتی در آسیای مرکزی را به میزان قابل‌توجهی افزایش داده است. ایران نیز به نوبه خود مستقیما از طریق سیل مهاجرین با این خطر مواجه است. از نظر پکن، نگرانی برای ایجاد ثبات در منطقه مستلزم افزایش نقش سازمان به عنوان یک نهاد امنیتی است و در همین راستا جایگاه ایران در امور عملیاتی، نظامی و ضدتروریستی آشکار است. برخلاف آمریکا، چین توانسته است از طریق نفوذ روابط خوبی با ایران و پاکستان که هر دو به برنامه راه ابریشم جدید پیوسته‌اند، برقرار کند. هماهنگی بهتر بین این سه کشور می‌تواند به حل مؤثر مسئله امنیتی افغانستان، جایی که آمریکا پس از 20 سال حضور متحمل شکست شد، کمک کند. علاوه‌براین منافع چین و ایران در افغانستان در یک راستا است. ایران از حمایت یک سازمان متحد برای مبارزه مؤثر با تروریسم سود می‌برد. این تهدید از زمان ظهور داعش بسیار جدی گرفته شد و ایران به‌خوبی از حضور شاخه دولت اسلامی در کشور همسایه آگاه است. بدیهی است که چین نیز در زمینه خاص استان سین‌کیانگ در این ترس سهیم است و در مقابل از کمکی که تهران می‌تواند برای به حداقل رساندن آن انجام دهد، قدردانی می‌کند. درنهایت، حضور ایران در سازمان همکاری شانگهای می‌تواند تضمینی برای حمایت چین در روابط ایران با پاکستان به‌ویژه در زمینه مبارزه با تهدید برخی جدایی‌طلبی‌های داخلی به حساب بیاید. درنهایت، از منظر سیاسی و اقتصادی حضور ایران در سازمان همکاری شانگهای می‌تواند سبب تقویت روابط با هند شود که به دلیل همسویی دهلی‌نو با ایالات متحده در پرونده هسته‌ای و مخالفت ایران با الحاق کشمیر تا حدی دشوار شده است. تا قبل از اعمال تحریم‌های آمریکا در ماه می ‌2018، هند یکی از بزرگ‌ترین مشتریان نفت ایران بود. بنابراین نزدیکی چین و پاکستان می‌تواند با نزدیکی دیپلماتیک هند و ایران متعادل شود؛ چشم‌‌اندازی که کاملا با پویایی تنوع استراتژیک ایران مطابقت دارد و بازار عظیم شبه‌قاره هند را دوباره به روی آن باز می‌کند. عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای مؤید مزایای این جهت‌گیری برای ایران و نگرانی حاصل از آن برای تحکیم ائتلاف‌های غربی است. در همین راستا، تهران اکنون به دنبال ادغام در BRICS است که علاوه بر چین، روسیه و هند شامل آفریقای جنوبی و برزیل می‌شود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت بزرگ در آسیای مرکزی تمایل دارد به عنوان یک کشور ثبات‌‌بخش عمل کند که این امر به‌طور بالقوه ادغام مجدد آن را در جوامع بین‌المللی تسهیل می‌کند.