مدیریت اقتصادی با الگوی آبچرخانی
از ابتدای دولت سیزدهم گزارههایی مانند ترجیعبندی مکرر هر هفته و هر ماه از سوی رئیس دولت و وزیران تکرار شدهاند: تصمیمی برای افزایش قیمت بنزین نداریم. یارانه هیچ کسی قطع نمیشود.
از ابتدای دولت سیزدهم گزارههایی مانند ترجیعبندی مکرر هر هفته و هر ماه از سوی رئیس دولت و وزیران تکرار شدهاند:
تصمیمی برای افزایش قیمت بنزین نداریم.
یارانه هیچ کسی قطع نمیشود.
گاز مصرفی خانوارها (حتی در اوج مصرف زمستانی و با وجود کسری گاز) قطع نمیشود.
برق مصرفی خانوارها در تابستان (با وجود کسری شدید برق) قطع نمیشود.
نان گران نمیشود.
سهم درآمدهای مالیاتی در بودجه عمومی رو به افزایش است.
در ماههای اخیر این گزارهها هم به آن افزوده شدهاند:
اجازه بهکارگیری مدیران غیربومی در استانها را نمیدهیم.
برنامهای برای تغییر الگوی مسکن و ساخت واحدهای 25متری نداریم.
از متقاضیان مسکن ملی وجوه آورده دیگری دریافت نمیشود.
و... .
همه این گزارهها در اقتصادی با تورم حدود 50درصدی، شکاف فزاینده قیمت حاملهای انرژی با دنیا، تعطیلیهای طولانیمدت بنگاههای تولیدی ناشی از ناترازی روزافزون آب، برق و گاز، شرایط نگرانکننده و رو به وخامت فقر مسکن (بیمسکنی و بدمسکنی) و... تکرار میشوند و بازتاب تمامقد تلاش سیاستگذاران برای حفظ همه تعادلهای موجود است.
انقباض شدید پولی و مالی به کاهش بیسابقه دسترسی بنگاههای اقتصادی به منابع مالی و محدودیتهای لجستیکی فعالیت منجر شده است.
هر روز که میگذرد، از انتشار برخی گزارشها و دادههای رسمی دریغ میشود؛ اما دلخوشیهای کوچکی با نام دستاوردهای بزرگ و خیرهکننده به رخ کشیده میشوند و همگان را به بازگویی و تمجید آن فرامیخوانند. هرازچندگاهی اخباری از حضور ایران در گردهماییهای اقتصادی و عکسهای یادگاری (بیآنکه رهاورد آنها در غیاب پذیرش قواعد مالی جهانی مانند افایتیاف بازگو شود) یا توافقهای نوبرانه و بیسابقه اقتصادی و تجاری با برخی کشورها انتشار یافته است و به زبان رسانه رپورتاژ درمانی برای حفظ تعادل موجود با تکرار روزانه خبر افزایش صادرات نفت به سطحی بالاتر از دولت پیش و وعدههای هرروزه بازگشت دلارهای نفتی بلوکهشده از دو تا 25 میلیارد دلار تکرار شده؛ اما از این سقف فراتر نرفته است؛ اما در یک ارزیابی روشن و علمی اقتصاد جزیرهایشده ایران به سمت کوچکترشدن میرود و در آخرین گزارش سهم اقتصاد ایران از تولید جهانی به 0.35 کاهش یافته است! اما کسری تراز تجاری کشور (صرفنظر از کسری تراز سرمایه و بدون محاسبه خروج غیررسمی کالاهای یارانهای و حاملهای انرژی) رو به افزایش است و در آخرین گزارش رسمی، در ششماهه اول سال جاری به حدود شش میلیارد دلار (ماهانه یک میلیارد دلار) رسیده است.
وضعیت کنونی ایران را میتوان «تله تعادل در سطح پایین» نامید. برخی از اقتصاددانان این وضعیت را «استراتژی بقا، تکنیگی» نامیدهاند. همه تلاشها برای حفظ این تعادل و پیشگیری از کوچکترین تغییر در آن و بلکه راهبستن یا انکار و تکذیب هر خبری از بههمخوردن آن است. حتی تصمیمات ماههای گذشته برای عرضه خودرو در بورس کالا، تغییر در قیمت خوراک پتروشیمیها و تعرفه صادراتی بر زنجیره معدنی- فولادی (صرفنظر از درستبودن یا نبودن این تصمیمات) پس از بههمریختگیهای ذهنی و رفتاری، با فشار ذینفعان دارای نفوذ به شرایط گذشته بازگشت. شرایط موجود را با نزدیکترین شکل میتوان به مدلی از آبچرخانی در آبنماها یا مدارهای آبی بسته تشبیه کرد؛ لحظاتی آب شعاع یا ارتفاع بیشتری مییابد، گاهی دوار و چرخشی میشود و گاهی با رقص و نور هم همراه میشود، برای سرگرمی و تماشای کوتاهمدت دیدنی و سرگرمکننده است؛ اما دامنه چرخش از آبنما فراتر نمیرود و اگر با هیچ جریان دیگری در هم نیامیزد، با تبخیر و نشت در زمین، دامنه و ارتفاع آب کوچک و کوچکتر میشود تا پایان یابد. روشن است که آبنماها را با هیچ طول و عرض و ارتفاع و نمایشی نمیتوان جایگزین جریان زاینده رودخانه کرد. این جریان بسته اقتصادی با نشتهای متعددی همراه است که تراز منابع مالی، طبیعی و انسانی را روزبهروز پایینتر و پایینتر و میدان بازی اقتصاد را کوچکتر و کوچکتر میکند. جریان خروج غیررسمی (قاچاق میلیاردها دلار کالای یارانهای و حاملهای سوخت به همسایگان شرقی و غربی) حتی تجارت رسمی کالاهای صادراتی ساختهشده با انرژی ارزان، فساد و خروج سالانه حدود 20 میلیارد دلار سرمایه مالی و هزاران نفر صاحبان سرمایه خلاق و تخصص، جریان پرحجم نشتیهای این مدار بستهاند. مقایسه دامنه و ارتفاع میدان بازی اقتصاد ایران با همسایگان غربی و جنوبی را در مجال دیگری به تفصیل خواهم گفت؛ اما حتی در مقایسه با یک دهه پیش منابع ارزی ایران (بخوانید حجم تجارت خارجی کشور) به حدود یکسوم کاهش یافته است.
آنچه از زمان آغاز تحریمهای جدید رخ داده و در دولت سیزدهم با شعار «گرهنزدن معیشت مردم به تحریمها» به رسمیت شناخته شده «بازی در یک میدان کوچک و بسته اقتصادی مانند مدلهای آبچرخانی» است.