|

لزوم جلوگیری از گسترش جنگ در منطقه

با گذشت بیش از سه ماه از جنگ غزه و شکست اسرائیل در نیل به اهداف سه‌گانه‌اش، یعنی «نابودی حماس، آزادی گروگان‌ها و تأمین امنیت پایدار»، بر میزان سرگردانی و بی‌تصمیمی در اسرائیل افزوده شده است. در نتیجه، به نظر می‌رسد شرایط عمومی در منطقه در قیاس با دوره قبل رو به تغییر نهاده و بر احتمال گسترش جنگ در منطقه افزوده شده است. این تحول که ناشی عدم پیشرفت نظامی اسرائیل در غزه و مجموعه‌ای از فشارهای داخلی و بین‌المللی بر اسرائیل است، تغییراتی را در تاکتیک‌های اسرائیل موجب شده که می‌تواند امنیت ملی ایران را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

کوروش احمدی دیپلمات پیشین

 با گذشت بیش از سه ماه از جنگ غزه و شکست اسرائیل در نیل به اهداف سه‌گانه‌اش، یعنی «نابودی حماس، آزادی گروگان‌ها و تأمین امنیت پایدار»، بر میزان سرگردانی و بی‌تصمیمی در اسرائیل افزوده شده است. در نتیجه، به نظر می‌رسد شرایط عمومی در منطقه در قیاس با دوره قبل رو به تغییر نهاده و بر احتمال گسترش جنگ در منطقه افزوده شده است. این تحول که ناشی عدم پیشرفت نظامی اسرائیل در غزه و مجموعه‌ای از فشارهای داخلی و بین‌المللی بر اسرائیل است، تغییراتی را در تاکتیک‌های اسرائیل موجب شده که می‌تواند امنیت ملی ایران را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

در سه ماه نخست جنگ، تأکید آمریکا و اسرائیل بر تمرکز بر جنگ در غزه و اجتناب از درگیر‌شدن اسرائیل در چند جبهه بود. به این دلیل، آمریکا و اسرائیل به دفعات تأکید کردند ایران در برنامه‌ریزی عملیات هفتم اکتبر دست نداشته است. در آن دوره، شاهد اقدام تحریک‌آمیز حادی از سوی اسرائیل علیه ایران و حزب‌الله نبودیم. بن‌بست در جبهه‌های غزه از یک سو و طیفی از مشکلات بزرگی که جنگ برای اسرائیل ایجاد کرده از سوی دیگر، موجب شده است انتقادها در داخل و خارج اسرائیل اوج بگیرد. برنامه‌ریزان نظامی اسرائیل به‌طور خصوصی به نیویورک‌تایمز گفته‌اند که منتقد استراتژی دولت هستند و از‌جمله دو هدف اصلی یعنی نابودی حماس و آزادی گروگان‌ها را در تعارض با یکدیگر می‌دانند و معتقدند آزادی گروگان‌ها صرفا از راه‌های دیپلماتیک ممکن است. حتی یک نظامی سابق که عضو کابینه جنگی است، در مصاحبه‌ای علنا نابودی حماس و آزادی گروگان‌ها از طریق عملیات نظامی را «توهم» خواند. نظامیان همچنین درباره زمان لازم برای «نابودی حماس» با دولت اختلاف دارند و زمان بسیار بیشتری را برای این منظور لازم می‌دانند. نشانه دیگر اینکه وال‌استریت ژورنال به نقل از مقامات اطلاعاتی آمریکا، صحبت از حذف تنها 20 تا 30 درصد از مبارزان حماس به‌رغم تخریب حدود 70 درصد غزه کرده که با اهداف عملیاتی اسرائیل تفاوت بزرگی دارد. با وجود اینکه قرار بود کنترل عملیاتی بر سه شهر اصلی غزه تا اواخر دسامبر تأمین شود، هنوز حرکت به سمت رفح شروع نشده‌ است. به‌علاوه، اسرائیل بعد از کنترل بر شمال غزه، از «جنگ با شدت کم» و خارج‌کردن نیمی از 50 هزار نیروی مستقر در شمال غزه سخن گفته که موجب بازگشت تعدادی از نظامیان و غیرنظامیان حماس به منطقه و شلیک 25 موشک در هفته گذشته از شمال غزه به سمت اسرائیل شده است.

بی‌تصمیمی و اختلاف بین سران اسرائیل درباره نحوه اداره غزه بعد از خاتمه جنگ عامل دیگر سرگردانی در جبهه‌های جنگ خوانده شده است؛ چرا‌که کنترل مناطق جنوبی غزه مستلزم هماهنگی با مصر است و مصر بدون ضمانت‌هایی در مورد برنامه دراز‌مدت اسرائیل برای غزه حاضر به همکاری نیست. اینها از‌جمله عواملی است که به اختلافات داخلی و مخالفت با سیاست‌های اسرائیل در خارج دامن زده است. به موازات قوت‌گرفتن این فکر که تحقق اهداف اسرائیل در جنگ غزه ممکن نیست، علاوه بر کشتار غیرنظامیان و تخریب گسترده در غزه، بالا‌گرفتن اختلاف علنی بین آمریکا و دولت نتانیاهو در مورد طرح دو دولت بیش از پیش موجب تخریب چهره اسرائیل در جهان شده‌ است. نتانیاهو که کریر سیاسی خود را در گرو دشمنی با تشکیل دولت مستقل فلسطین قرار داده، این بار بر‌عکس گذشته خود را ناچار از مخالفت علنی با طرح دو کشور دید و در پی تأکید بایدن و وزیر خارجه او بر این طرح، طی توییتی به صراحت نوشت «هرگز در مورد کنترل امنیتی کامل اسرائیل بر غرب رود اردن» سازش نخواهد کرد و این به معنی مخالفت صریح او با تشکیل یک کشور فلسطینی است. تلاش‌های وزیر خارجه آمریکا در جریان سفر اخیرش به منطقه برای پیشبرد طرحی برای دوره بعد از جنگ نیز با مخالفت صریح نتانیاهو مواجه شد. هم‌زمان، علاوه بر شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل به دیوان بین‌المللی دادگستری، مکزیک و شیلی نیز از دیوان کیفری بین‌المللی خواسته‌اند «جنایات احتمالی اسرائیل در غزه» را بررسی کند. اما فشارهای داخلی بر دولت نتانیاهو، از‌جمله به خاطر پرونده فساد علیه او، شاید مهم‌تر از فشارهای بین‌المللی باشد. تردیدی نیست که توقف جنگ به هر شکل به ضرر نتانیاهو و بقای سیاسی او است. موقعیت رو به وخامت او در داخل دولت و ائتلاف حاکم و ارتش و اسرائیلی‌ها کاملا مشهود است. در شرایط بن‌بست در جنگ غزه، شواهدی وجود دارد که می‌تواند برعکس سه‌ماهه نخست جنگ غزه، حاکی از تمایل نتانیاهو به تحریک حزب‌الله و ایران برای کشاندن آنها به جنگ باشد. ترور شماری از سرداران سپاه در سوریه و شماری از نظامیان مهم حزب‌الله و حماس در لبنان، نه‌تنها می‌تواند با هدف کشاندن دیگر بازیگران به جنگ باشد، بلکه می‌تواند با هدف تضعیف امکانات لجستیکی و اطلاعاتی آنها نیز صورت گرفته باشد. ایران و حزب‌الله در سه، چهار ماه اخیر خویشتن‌دار بوده‌اند؛ امید است که این خویشتن‌داری همچنان ادامه یابد و همچنان از گسترش جنگ در منطقه اجتناب شود.