|

مهم‌ترین انتخابات تاریخ آمریکا

انتخابات امروز آمریکا را شاید بتوان مهم‌ترین انتخابات در تاریخ این کشور دانست. تأثیری که نتیجه این انتخابات می‌تواند بر روند تحولات در داخل آمریکا و روندهای سیاسی و دیپلماتیک در دیگر مناطق جهان بگذارد، شاید با نتیجه هیچ انتخاباتی در تاریخ آمریکا قابل قیاس نباشد. موضوعاتی که مورد توجه رأی‌دهندگان است و در تعیین نتیجه انتخابات اثر عمده خواهند داشت، همان موضوعات همیشگی یعنی اقتصاد، مهاجرت و برخی مسائل اجتماعی مانند سقط جنین است.

کوروش احمدی دیپلمات پیشین

انتخابات امروز آمریکا را شاید بتوان مهم‌ترین انتخابات در تاریخ این کشور دانست. تأثیری که نتیجه این انتخابات می‌تواند بر روند تحولات در داخل آمریکا و روندهای سیاسی و دیپلماتیک در دیگر مناطق جهان بگذارد، شاید با نتیجه هیچ انتخاباتی در تاریخ آمریکا قابل قیاس نباشد. موضوعاتی که مورد توجه رأی‌دهندگان است و در تعیین نتیجه انتخابات اثر عمده خواهند داشت، همان موضوعات همیشگی یعنی اقتصاد، مهاجرت و برخی مسائل اجتماعی مانند سقط جنین است. اما ویژگی این انتخابات این است که دموکراسی و آینده آن در آمریکا نیز به این موضوعات اضافه شده و از نظر دموکرات‌ها مهم‌تر از بقیه موضوعات است. هدف کامالا هریس از برگزاری بزرگ‌ترین همایش انتخاباتی‌اش‌ سه‌شنبه گذشته در همان محلی که ترامپ در سخنرانی‌اش در ششم ژانویه 2021 طرفدارانش را تحریک به حمله به ساختمان کنگره برای جلوگیری از تأیید نتیجه انتخابات کرد، تأکید بر اهمیت همین موضوع یعنی آینده دموکراسی در آمریکا بود. او در این سخنرانی انتخاب را بین «آزادی برای هر آمریکایی» یا «تفرقه و به‌هم‌ریختگی» دانست. او گفت مسئله این است که آیا آمریکا تسلیم اراده «دیکتاتورهای بالقوه» خواهد شد یا خیر. بر همین مبنا در طول مبارزات انتخاباتی بسیاری بر آن بوده‌اند که این انتخابات رفراندومی بین دموکراسی و اتوکراسی خواهد بود.

نپذیرفتن نتیجه انتخابات 2020 و اظهارات ماه‌های اخیر ترامپ، از‌جمله درباره استفاده از پلیس فدرال برای انتقام از دشمنان سیاسی‌اش، پیگرد قضائی بایدن به‌عنوان «فاسدترین رئیس‌جمهور تاریخ آمریکا»، تهدید «وکلا، فعالان سیاسی، کمک‌دهندگان مالی به دموکرات‌ها، رأی‌دهندگان غیرقانونی، مسئولان انتخاباتی فاسد» به «زندان طویل‌المدت» باعث شده تا ترامپ متهم شود که تهدیدی برای دموکراسی آمریکا است. ترامپ همچنین گفته‌ است که بعد از تحلیف بزرگ‌ترین اخراج توده‌ای در تاریخ آمریکا را شروع خواهد کرد که می‌تواند شامل شهروندان آمریکا نیز که فرزندان مهاجران غیرقانونی یا معترضان به نسل‌کشی اسرائیل و... هستند، بشود. در تئوری، او می‌تواند برای این منظور به یک قانون مصوب سال 1798 درباره اخراج خارجی‌های دشمن بدون روند منصفانه قضائی و با استفاده از گارد ملی متوسل شود. یک جنبش راست افراطی سیاسی و حقوقی نیز وجود دارد که می‌تواند در جهت‌دادن صورتی مشروع و قانونی به اقدامات اقتدارگرایانه ترامپ عمل کند. یک نمونه آن رأی دیوان عالی در قضیه منع سفر مسلمانان به آمریکا و اعطای مصونیت گسترده از پیگرد جنایی به رئیس‌جمهور به خاطر اقدامات رسمی ترامپ در دوره ریاست‌جمهوری‌اش است. ترامپ هیچ‌گاه نپذیرفته که رئیس‌جمهور اختیارات مطلقه ندارد و ملزم به رعایت قانون اساسی است. او در صورت بازگشت به کاخ سفید با علم به اینکه دیگر هیچ‌گاه نیاز به گرفتن رأی از مردم نخواهد داشت، می‌تواند با دست بازتر عمل کند. میل به اقتدارگرایی در دموکراسی‌ها که در اروپا و آمریکای‌ لاتین نیز دیده می‌شود، عمدتا ناشی از روند تحولات در پنج، شش دهه گذشته است که طی آن مهاجرت به کشورهای غربی افزایش یافت و موجب یک دوقطبی فرهنگی‌-اجتماعی در این جوامع شد. امور دیگری مانند حقوق زنان و برخی مسائل اجتماعی و نیز روند جهانی‌شدن که موجب انتقال مشاغل به کشورهای جنوب شد، نیز مزید بر علت شد. این دو‌قطبی هزینه کار سیاسی در این جوامع را بالا برده و حامیان سینه‌چاکی برای سیاست‌مداران پوپولیست دست‌راستی و بی‌اعتنا به هنجارهای دموکراتیک فراهم کرده است. البته دموکراسی 235‌ساله آمریکا نهادینه‌تر از آن است که به دست یک نفر و یک موج صدمه جدی ببیند. 

نهادهای نیرومندی که بر پایه این دموکراسی ریشه‌دار شکل گرفته‌اند، این بار نیز مانند دوره قبل در برابر ترامپ خواهند ایستاد: تغییر قانون اساسی آمریکا مانند برخی کشورها مثلا برای مادام‌العمر کردن رئیس‌جمهور عملا غیرممکن است. رسانه‌های ریشه‌دار در آمریکا را که از پشتوانه اصلاحیه اول قانون اساسی برخوردارند، مشکل می‌توان محدود کرد. انتخابات در آمریکا از سوی یک نهاد مرکزی تحت امر رئیس‌جمهور برگزار نمی‌شود، بلکه در سطح بخش و شهر و ایالت و از سوی صدها مسئول سطح پایین در هر ایالت برگزار می‌شود. قضات فدرال که مادام‌العمرند، از سوی ترامپ قابل تغییر نخواهند بود.

 بر این فهرست می‌توان ده‌ها و صدها نهاد دیگر مانند دانشگاه‌های مستقل، سیستم فدرال، بوروکراسی فدرال، پلیس غیرمتمرکز، ارتش حرفه‌ای و مقید به قانون اساسی، اقتصاد کاملا خصوصی، نهادهای مدنی، قضائی و... را نیز افزود.

در سطح بین‌المللی پیروزی ترامپ می‌تواند موجب جهشی به جلو برای پوپولیسم راست در دیگر مناطق جهان شود. پوپولیست‌های راست به‌ویژه در اروپا و آمریکای لاتین و افراطیونی مانند راست افراطی در اسرائیل از پیروزی احتمالی ترامپ نیرو خواهند گرفت. بازگشت ترامپ به کاخ سفید پیروزی بزرگی برای پوتین نیز خواهد بود و از گرفتاری‌های او در اوکراین خواهد کاست. علاقه ترامپ به پوتین که ریشه در علایق نژادی–فرهنگی دارد و مبتنی بر شعار «سفیدپوستان جهان متحد شوید» است، بر فاصله بین آمریکای ترامپ و اروپای لیبرال‌دموکراتیک خواهد افزود.

و نکته پایانی اینکه جانب‌داری بخشی از ایرانیان از ترامپ تأسف‌آور است. این بخش از ایرانیان دچار تناقضی هستند که شاید ریشه در مشکلات شناختی و کینه‌های کور دارد. کسانی که از دموکراسی برای کشورشان صحبت می‌کنند، قاعدتا نباید طرفدار اقتدارگرایی باشند که به قواعد دموکراتیک در کشور خود بی‌اعتناست.