|

گفتمان صرفه‌جویی و عدم اسراف

سرانجام دولت چهاردهم اندکی جسارت به خرج داد و برای کاهش ناترازی گاز، برخی مصارف گاز مثل گرم‌کردن استخرهای شنا و روشن‌کردن گرمکن‌های گازی در هوای آزاد را ممنوع کرد و از مردم نترسید! اگر به مؤسسات و اماکن عمومی و دولتی که محل خود را با حمام اشتباه گرفته‌اند‌ هم ورود می‌کرد، دوراندیشی خود را بیشتر نمایان می‌کرد.

سرانجام دولت چهاردهم اندکی جسارت به خرج داد و برای کاهش ناترازی گاز، برخی مصارف گاز مثل گرم‌کردن استخرهای شنا و روشن‌کردن گرمکن‌های گازی در هوای آزاد را ممنوع کرد و از مردم نترسید! اگر به مؤسسات و اماکن عمومی و دولتی که محل خود را با حمام اشتباه گرفته‌اند‌ هم ورود می‌کرد، دوراندیشی خود را بیشتر نمایان می‌کرد. بارها در همین ستون یا برخی نوشته‌های دیگر بیان شد که گفتمان امروز دولت و حکومت باید صرفه‌جویی و جمع‌آوری امکانات باشد، ولی حکومتی که در خارج فریاد انقلابی‌گری سر می‌دهد، در داخل سیاست هرزرَوی و تلف‌کردن امکانات را پیشه کرده است. به قول معروف اگر از بالا تصویر ایران را ملاحظه کنیم، آن را جامعه‌ای پر تضاد از همه رقم، تضاد مرفهان با ناتوانان، تضاد متظاهران به دین (صرف‌نظراز نیت درونی) با بی‌دینان یا کم‌دینان، تضاد گروهی زنان محجبه با مخالفان حجاب، تضاد اسراف‌کنندگان با محرومان، تضاد مصرف نامحدود انرژی با کمبود انرژی و سرانجام تضاد سیاست خارجی با سازوکارهای سیاسی و اقتصادی داخلی خواهیم دید. در‌عین‌حال می‌بینیم که در اوضاع پرتوطئه و جنایتکارانه منطقه که همگی در مقابل ایران، پیدا و ناپیدا صف کشیده‌اند و به‌مثابه گرگ‌های گرسنه دندان تیز می‌کنند، ما سرگرم زد‌وخورد داخلی برای حجاب اجباری، تداوم فیلترینگ، بسیج علیه یک کارگزار دولت هستیم یا حرف‌های توخالی و شهادت به آخرالزمانی‌بودن حکومت و شرایط منطقه و جهان، به از دست رفتن ثروت‌های داخلی و سرزمینی مشغول هستیم و غافل از گرگ‌هایی هستیم که مترصد کندن پاره‌هایی از سرزمین‌مان و به هم ریختن اوضاع داخلی هستند. اگر هشدارهای داخلی قابل پذیرش نیست، حداقل هشدار همین تروریست تکفیری اموی را جدی بگیریم که می‌گوید مجاهدان افغان‌ حکومت جمهوری اسلامی را سرنگون می‌کنند و به خود آییم که از کدام ناحیه یا نواحی با اشاره قدرت‌های بزرگ تهدید می‌شویم و در کنار آن این‌همه حرف باطل و اسراف و زیاده‌خواهی و نابسامانی اقتصادی را دانسته یا ندانسته سازمان‌دهی می‌کنیم. اگر دولت‌های قبل با ساده‌لوحی یا خود را به آن کوچه زدن به مسائل خارجی نگاه می‌کردند و در داخل سیاست هرزرَوی و تسامح و تساهل رادیکال را دنبال می‌کردند و در خواب و خیال در ذهن خود در اندیشه مدینه فاضله‌سازی منطقه بودند. امروز با روشن‌شدن توطئه‌هایی که از طرح‌های صهیونیستی برمی‌آید، دیگر به هیچ بهانه‌ای نمی‌توانند از بسیج همه‌جانبه اقتصادی، انسانی و دفاعی سر باز بزنند، چراکه دقیقا کیان ایران -به معنی همه‌جانبه- به مخاطره افتاده است. این حرف هم به معنی سرزمینی، هم به معنی حراست از داشته‌ها و ثروت داخلی و هم به معنی حراست از مرزها است. در طول چهار دهه گذشته حکمرانی ایران می‌خواست به مردم القا کند که شعارهای سیاسی فرامرزی و تحریم‌ها هیچ ربطی به زندگی و معیشت مردم ندارد و به قول معروف آب در دل کسی تکان نمی‌خورد و به‌همین‌‌دلیل و با پرداخت یارانه‌های پنهان به قیمت از دست دادن منابع طبیعی، خواسته است شرایط اقتصادی را به صورت طبیعی عادی نشان دهد، در‌حالی‌که اینک بطلان این تفکر ثابت شده و علاوه بر نزول معیشت مردم، تضاد طبقاتی بیشتری حاکم شده و همه ضرایب اقتصادی به‌شدت نزول کرده است. تغییر ناگهانی سیاست خارجی نه ممکن است و نه معقول، به‌ویژه در شرایط فعلی منطقه که علیه محور مقاومت توطئه‌های سنگین وجود دارد و احیانا به صورت سنگین‌تری در راه است، باید به مقاومت داخلی و تنظیم امور کشور به صورت دقیق و برنامه‌ریزی‌شده پرداخت و بیشتر به تفکر و تعقل و نظام‌دهی و جلوگیری از اسراف در همه زمینه‌ها پرداخت و کمتر به سخنان توهم‌گرا و ایدئال‌ساز روی آورد. ممکن است سؤال پیش آید که موارد اسراف و تبذیر کدام است و چندان بر دولت روشن نیست. در پاسخ باید گفت که اگر دولت بر این باور باشد که گفتمان صرفه‌جویی را پیشه کند، هزاران پیشنهاد و راه‌حل از سوی دلسوزان کشور به ریاست‌جمهوری سرازیر می‌شود. 

حسب آمار موجود، 90 درصد مردم از فیلترشکن استفاده می‌کنند و مبالغ هنگفتی بابت فروش فیلترشکن نصیب تولیدکنندگان و فروشندگان آن می‌شود. وقتی 90 درصد مردم و تقریبا همه مسئولان از فیلترشکن استفاده می‌کنند، یعنی عملا فیلترینگ بی‌معناست. با‌این‌همه با رفع فیلترینگ مخالفت می‌شود؛ یعنی نگران قطع مواجب هستند.

به هر حال چه شرایط سیاسی منطقه در حد فعلی باشد و چه شرایط سیاسی به میل ایران بهبود یابد، امر جلوگیری از اسراف و هدر‌دادن ثروت‌های ملی و حفظ و پایداری ایران همچنان که حفظ نظام جمهوری اسلامی از اوجب واجبات اعلام شده، به طریق اولی‌ از اوجب واجبات است و بدون آن به هر حال ایران سیر نزولی خود را طی می‌کند. در‌حالی‌که با جمع‌آوری مابه‌التفاوت اسراف از امر معقول، ثروت‌هایی فراهم می‌شود که می‌تواند بسیاری از گره‌های ناگشوده را بگشاید و البته مشروط بر آنکه افرادی در حاکمیت که به روابط پشت پرده آگاهی دارند و فساد و مفسدان را خوب می‌شناسند و ازجمله ریاست محترم مجلس که خود اذعان به قاچاق 20 تا 30 میلیون لیتر سوخت مایع در روز به خارج دارند، از این گناه فاحش جلوگیری کنند و در برابر هرگونه ناراستی بدون چشم‌پوشی آن را عیان کنند.