لاریجانی در انتخابات مجلس لیست خواهد داد/ مردم به خاطر رهبر انقلاب پای صندوق خواهند آمد
یک نماینده ادوار مجلس گفت: قطعاً آقای لاریجانی در انتخابات اسفند ماه نقش آفرینی خواهد کرد. به هرحال مجموعهای از نمایندگان ادوار با آقای لاریجانی در ارتباط هستند که این افراد کم تأثیر در عرصه سیاست نیستند و این احتمال کم است که این افراد تأیید صلاحیت نشوند. همچنین مسئولین اجرایی دوران مختلف ارتباطاتی با آقای لاریجانی دارند.
به گزارش شبکه شرق، حدود هفت ماه دیگر انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد و برای همین از روزهای گذشته، گروهها و شخصیتهای سیاسی در طیفهای مختلف آماده حضور در انتخابات میشوند.
بهروز نعمتی نماینده دورههای نهم و دهم مجلس شورای اسلامی ارجمله افرادیست که خود را آماده حضور در انتخابات پیش رو کرده است.
او ضمن ارائه تحلیلی از وضعیت موجود در مجلس و چالش های مجلس آینده، به اهمیت افزایش میزان مشارکت مردم در پای صندوق های رای و لزوم حضور حداکثری همه طیفها و سلائق در این رقابت انتخاباتی نیز پرداخت.
بهروز نعمتی که از چهرههای سیاسی نزدیک به علی لاریجانی رئیس سابق مجلس محسوب میشود و در این گفتکو برخی اخبار از آخرین تحرکات سیاسی و انتخاباتی آقای لاریجانی را نیز مطرح کرد.
بخش هایی از گفت و گوی نعمتی را در ادامه می خوانید:
اگر بخواهم در انتخابات شرکت کنم قطعاً در لیست قرار خواهم گرفت. درباره ثبت نام هم فشارهایی هم از جانب نخبگان سیاسی و هم از جانب مردم شهرخودم یعنی شهر اسدآباد وجود دارد. اگر بخواهم در انتخابات شرکت کنم به صراحت میگویم که در شهر اسدآباد رای خواهم داشت و وارد مجلس خواهم شد، اما اگر از تهران بیایم، رای آوری یک شرط دارد و آن این است که مشارکت بالا باشد اما اگر مشارکت همانند انتخابات گذشته باشد امکان حضور در مجلس را نخواهم داشت.
در موضوعات سیاسی طبیعی است که افراد با نزدیکان خودشان یا کسانی که با آنها وجوه مشترک دارند، جلسه بگذارند. این در عالم سیاست بعید نیست که اتفاق بیفتد. با وجود مجموعههای مختلفی که وجود دارد، حتماً یک لیست معتدل بیرون خواهد آمد که حالا ممکن است از اصولگرایان معتدل باشد یا احزاب اعتدالگرا. لذا مجموعههای سیاسی حتماً جلسات انتخاباتی با هم دارند و دوستانی هم که همفکر آقای لاریجانی هستند با ایشان جلساتی دارند. ولی من خودم مدتی است بنا بر یک سری مشکلات شخصی، در این جلسات شرکت نکردم.
در انتخابات 1400 ریاست جمهوری در حق آقای لاریجانی ظلم آشکاری شد. وقتی رهبر معظم انقلاب در یک سخنرانی بیان کردند که در حق آقای لاریجانی جفا شده است و باید جبران شود، متأسفانه کسی یا کسانی این موضوع را جبران نکردند. الان هم عدهای به دنبال آن هستند که آقای لاریجانی در عرصه انتخابات حضور نداشته باشد.
اقتدارگرایان که به دنبال آن هستند که همواره خود در رأس قدرت قرار بگیرند، نه تنها آقای لاریجانی بلکه حضور امثال آقای روحانی را نیز هم بر نمیتابند و نمیخواهند اینها در عرصه سیاست کشور و انتخابات حضور داشته باشد، اما زمان ثابت کرد که اقتدارگرایان اگر در رأس حکومت قرار بگیرند هم هیچ اتفاقی رقم نخواهد خورد. خوشبختانه اتفاق خوبی که رقم خورد این بود که این طیف از جریان سیاسی اقداماتی را که در زمان ما مورد تاخت و تاز قرار میدادند امروزه خود دست به چنین اقداماتی میزنند.
مثلاً در موضوع برجام خیلی از این افرادی که امروز در رأس کار قرار دارند این مورد را نفی میکردند، اما امروز خود به دنبال مذاکرات هستند.
در مذاکره تبادل زندانیان نیز اگر در زمان گذشته اتفاق میافتاد و آزادسازی منابع ایران فقط مختص به خرید دارو و غذا بود همین افراد، دولت یا مجلس آن زمان را مورد عنایت قرار میدادند، اما امروز که چنین اتفاقی رقم خورده است صدایی از هیچ کسی در نمیآید. پس نتیجه میگیریم چنین آدمهایی نیز از آمدن آقای لاریجانی در عرصه سیاست و انتخابات خوشحال نیستند.
در مجموع به نظر بنده آدمهایی که به یک وجه سیاسی میرسند به دنبال خوش آمد گویی فردی یا جریانی نیستند بلکه خود آن فرد دارای جایگاه در عرصه سیاست است از این رو آقای لاریجانی از این دست افراد است.
قطعاً آقای لاریجانی در انتخابات اسفند ماه نقش آفرینی خواهد کرد. به هرحال مجموعهای از نمایندگان ادوار با آقای لاریجانی در ارتباط هستند که این افراد کم تأثیر در عرصه سیاست نیستند و این احتمال کم است که این افراد تأیید صلاحیت نشوند. همچنین مسئولین اجرایی دوران مختلف ارتباطاتی با آقای لاریجانی دارند.
چهار رکن اساسی انتخابات اسفند ماه توسط رهبر انقلاب مطرح شده است. به نظر بنده این 4 رکن، ارکان اساسی تقویت مقوله امنیت ملی است. مثلاً فرض کنید اگر مشارکت انتخابات بر روی 35 تا 40 درصد باشد نمود آن نیز در خیابانها نمایان خواهد شد. ولی اگر مشارکت بالای 50 یا 60 درصد باشد این مورد حتماً باعث قوام نظام و مقاومت آن خواهد شد.
بنابراین اصل مشارکت و حضور یک اصل اساسی است که همه ناگزیر باید به آن پایبند باشند. چه آنهایی که امروز اختیار دولت و مجلس را بر عهده دارند و چه نهادهای نظارتی، اجرایی و امنیتی باید تمام این نهادها دست به دست هم بدهند و آنجایی که دل مردم شکسته شده است را به دست بیاورند و اگر چنین اتفاقی رقم خورد قطعاً مردم در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد.
اصل مشارکت به نظر بنده رکن اساسی انتخابات است؛ یعنی باید اجازه داد در انتخابات اسفند ماه از همه سلیقهها، جریانات و تفکرات حضور پیدا کنند و اصل نظام مردم سالاری دینی به ما آموخته است که باید چکش کاریها و دعواها در پارلمان انجام شود تا مردم در سایه این چکش کاریها کار خود را پیش ببرند و اگر بدین صورت نباشد و افرادی که قدرت در دستانشان است تقصیر و کم کاریها را به گردن قبلیها بیندازند و هر زمانی که قدرت در دستشان نیست چوب لای چرخ جریان مقابل خود بکنند قطعاً شاهداتفاق مثبتی نخواهیم بود و دعواهای کف پارلمان به کف خیابان خواهد آمد.
در جنگ و دفاع مقدس همه اقشار، سلیقه و تفکر حضور داشتند و در آن زمان موضوعیت نداشت که بهروز نعمتی متعلق به کدام جریان، تفکر و حزب است یا شهید همت و باکری برای کدام جریان، گروه و حزب تعلق دارند آن چیزی که مهم بود همه یک هدف، آن هم مقابله با دشمن نه تنها با رژیم بعث عراق بلکه با تمام دنیا داشتند.
آنهایی که تند هستند و اصل نظام را قبول ندارند با آنها هیچ بحث و صحبتی نیست، اما کسانی که قانون اساسی و نظام را قبول دارند باید در عرصه سیاست و انتخابات حضور داشته باشند.
این موضوع را متوجه نمیشوم که چرا این افراد در عرصه سیاست و قدرت حضور ندارند؟ نباید به صورت حذفی به افراد نگاه کرد مثلاً در یک جایی به بنده گفتند که بانی وضع موجود شما هستید بیان کردم که نه تنها بانی وضع موجود بلکه گذشته و آینده نیز هستیم. مثلاً من بهروز نعمتی در مجلس یک قانونی مصوب کردهام که شاید 10 سال آینده در کشور اثرگذار باشد پس تمام نقاط ضعفی که از گذشته تا الان وجود داشته برای همه افرادی است که در مسند قدرت بودند و همه نقاط قوت نیز هم بدین صورت است. پس اکنون نمیتوانیم بگوییم بانی وضع موجود چه کسانی هستند. شاید این موضوع چند روزی دستمایه انتخابات شود، اما بعد از آن چه خواهد شد؟
افراد حاضر مانند آقای رئیسی، آقای قالیباف، آقای لاریجانی، آقای روحانی و غیره بگویند که ما نبودیم پس اگر این افراد نبودند چه کسانی بانی وضع موجود هستند. پس همه این افراد باعث و بانی چنین وضعی هستند، اما به جای اینکه علیه هم کار کنند باید دست به دست هم بدهند تا این وضع نابه سامان را سر و سامان دهند.
در گفتگویی که با آقای رئیسی داشتم بیان کردم که یکی از بهترین سخنرانیهای بعد از انتخاباتها توسط ایشان رقم خورد به غیر از یک موضوع و آن هم موضوع مذاکرات بود وقتی که مقام معظم رهبری میگویند که به غیر از اسرائیل با همه کشورها بر سه اصل عزت، مصلحت و حکمت مذاکره میکنیم پس مذاکره با آمریکا منعی ندارد. از این رو به غیر از این موضوع بقیه موضوعات آقای رئیسی در سخنرانی مطبوعاتی خود خوب و کارگشا بود و بنده این برداشت را داشتم که بعد از این مصاحبه مطبوعاتی آقای رئیسی اگر در رأس قدرت قرار بگیرد همه موضوعات حل خواهد شد، اما متأسفانه جبهه پایداری به آقای رئیسی چسبید و اجازه کار کردن به آن را نداد و به نظر بنده اکنون آقای رئیسی بدون اجازه دوستان پایداری نفس هم نمیتواند بکشد.
در بحث امنیت نیز کشور ما جزو یکی از امنترین کشورهای منطقه است و این اتفاق نیفتاده مگر با جانفشانی و حضور همه مردم، در این موضوع افرادی به صورت پررنگ مانند شهید سلیمانی حضور داشتند و عدهای به صورت کمرنگ ایفای نقش کردند، اما همه مردم در تأمین امنیت سهیم بودند و شاهد یک امنیت پایدار خواهیم بود. متأسفانه اکنون این موضوع تضعیف شده است که باید آن را تقویت کنیم.
سلامت انتخابات در دستان وزارت کشور است این وزارتخانه باید به عنوان مأمن مردم، بیطرفانه در انتخابات حضور داشته باشد. همچنین دستگاههای نظارتی باید با ملت باشند نه با یک جریان و طیف خاصی. مثلاً فلان فردی که مسئول دستگاه امنیتی کشور بود مجری منویات یک عده خاصی است که خوشبختانه نظام خود را از این موضوع پاک کرد.
همچنین باید شاهد بیطرفترین شورای نگهبان در چندین سال اخیر در این انتخابات باشیم و این شورا باید ثابت کند که هیچ فرقی بین بهروز نعمتی و فرد ایکس در جبهه پایداری نیست. اگر این موضوعات رعایت شود، سلامت انتخابات رعایت خواهد شد.
اگر کسی در انتخابات رای خرید و فروش کرد با آن به صورت قاطع برخورد کنند و برای آنها نباید هیچ فرقی داشته باشد که آن فردچه کسی است یا عضو کدام گروه و جریان است. اگر کسی بر خلاف امنیت ملی کشور حرکت کرد علیه او شوند، اما اگر بخواهند به صورت سلیقهای درباره افراد نظر بدهند، این درست نیست. باید عدالت به صورت مساوی برقرار شود.
در موضوع رقابت نیز باید از همه گروهها، طیفها، احزاب و سلیقهها حضور داشته باشند و اگر این موضوع رعایت شود رقابت نیز شکل خواهد گرفت و اگر نظام بخواهد پایدار باشد باید همه سلایق در انتخابات حضور داشته باشند.
مثلاً برای یک امام جمعه نباید فرقی داشته باشه که چه کسی در انتخابات حضور خواهد یافت. ائمه جمعه باید در موضوع انتخابات بیطرفانه عمل کنند. این موضوع برای سایر نهادها نیز صدق میکند. باید همه ارکان نظام و افراد در موضوع انتخابات بیطرف باشند مثلاً کاری که اکنون رهبری در حال انجام دادن آن هستند باید سرلوحه همگان قرار گیرد. امروز رهبر انقلاب مانند یک پدر عمل میکنند و همه را باید یک چشم میبینند. نمونه آن را میتوانید در مجمع تشخیص مصلحت نظام مشاهده کنید که از همه افراد با همه سلایق و طیفها حضور دارند.
موضوعی که برای خانم مهسا امینی اتفاق افتاد، میتوانست در همان ابتدا حل و فصل شود. بنده در گفتگو با چند تن از مسئولین کشور بیان کردم که اگر در این موضوع یک عذرخواهی و عزل فرد مقصر و متخلف رقم میخورد شاهد چنین اتفاقاتی در کشور نبودیم چون موضوع مهسا امینی در ابتدا یک موضوع گستردهای نبود اما با کم کاری مسئولین، این مسئله تبدیل به یک موضوع گسترده و بزرگ شد و دشمن از آن سوء استفاده کرد و سوار بر موج احساسات مردم شد، اما حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن فقط و فقط به خاطر مقام معظم رهبری بود و نه چیز دیگر، شاید خیلی از این مردم اعتراض، گلایه و شکایت داشته باشند اما حضورشان در 22 بهمن فقط به خاطر رهبر معظم انقلاب بود. مثلاً در حق من بهروز نعمتی در تأیید صلاحیتها ظلم شده بود و علت آن را هم بیان نکردند چون به دنبال خالصسازی بودند، اما بنده با توجه به اعتراضی که داشتم در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کردم.
به نظر بنده در انتخابات پیش رو نیز همین موضوع اتفاق خواهد افتاد و مردم فقط به خاطر رهبر انقلاب و صحبت هایایشان پای صندوقهای رای خواهند آمد.
متأسفانه در کشور ما احزاب نداریم. ساختار حزب در کشور یک ساختار منسجم و درستی نیست. مثلاً در انتخاباتها جریانهایی با نامهای جمنا، شریان، شورای ائتلاف، جبهه اصلاحات و اعتدالیون شکل میگیرند اما بعد از انتخابات این تشکلها و حزبها از بین میروند. این به دلیل آن است که ما ساختار حزبی درستی در کشور نداریم و اگر این ساختار درست وجود داشت این احزاب پاسخگوی عملکرد خود میبودند.
مثلاً افرادی اکنون که در قدرت حضور دارند در دولت آقای احمدی نژاد نیز حضور داشتند، اما امروز همین افراد آقای احمدی نژاد را طرد و انکار میکنند که این موضوع به خاطر آن است که یک ساختار درست و حسابی در کشور برای احزاب نداریم بلکه در کشور ما فقط پوسته احزاب داریم.
به نظر بنده قانون انتخابات و اصلاح آن خوب نیست. در مجلس نهم به دنبال اصلاح قانون انتخابات بودیم و فرمتهای استانی شدن و تناسبی شدن در آن مجلس نیز مطرح بود و مبنای اصلاحات قانون مجلس نیز بر اساس مبنای مجلس کشور عراق بود که عراق نیز خود از یک قانون انتخابات کشور اروپایی فکر کنم بلژیک بود اقتباس شده است. میگوییم که قانون باید صریح و شفاف باشد مثلاً اگر فردی را تأیید صلاحیت نمیکند باید به صورت شفاف و صریح به آن اعلام کنند که بر چه اساسی رد شده است.
در موضوع تناسبی شدن نیز این اتفاق زمانی خوب است که در کشور ساختار احزاب وجود داشته باشد و اگر ساختار احزاب در کشور درست باشد آن زمان میتوانیم بگوییم که تناسبی شدن مفید و درست است اما متأسفانه حزب واقعی در کشور وجود ندارد.
اگر فضای جامعه و فضای انتخابات فضای برابری باشد و همه اشخاص، گروهها، سلایق و احزاب در آن حاضر باشند و اگر کسی به دنبال مهندسی کردن انتخابات و خالصسازی نباشد حتماً افرادی مانند بهروز نعمتی در مجلس حضور خواهند داشت و شاهد یک مجلس متنوع و مختلف با سلایق متفاوت خواهیم بود، اما اگر به دنبال خالصسازی باشیم شاهد یک مجلس با یک طیف خواهیم بود.
مثلاً امروز فردی با 5 هزار رای وارد مجلس شده است که این موضوع خیلی بد است یا در یک مرکز استان یک فردی با 26 هزار رای وارد مجلس شده است که این نشان دهنده آن است که خیلی فضای انتخابات خالصسازی شده است. اگر واقعاً فضا فراهم شود شاهد حضور همه طیفها در مجلس آینده خواهیم بود.
سؤال بنده از مجلس فعلی این است که چرا باید طرح صیانت در کمیسیون اصل 85 قرار بگیرد یا لایحه عفاف و حجاب نیز باید در کمیسیون ویژه بررسی شود؟
سؤال بعدی این است که مجلسی که خود داعیه شفافیت آرا دارد، چرا امروز این شفافیت در مجلس به تصویب نرسیده است؟ این تناقضات از مجلس یازدهم وجود دارد. مثلاً در موضوع حجاب در انظار و آشکارا اعلام میکنند که قصد چنین کاری را دارند، اما چرا باید مصوب شدن آن در پستوها و کمیسیون ویژه باشد.
اگر واقعاً معتقد به این موضوع هستند باید در صحن علنی مجلس مطرح کنند تا کار کارشناسی شدهای انجام شود و هم افراد کارشناس نظرات خود را درباره آن بدهند و هم مردم مطلع شوند.
با توجه به انتخابات خیلیها فکر میکنند که با تصویب مخفیانه این قوانین، این موضوعات به حساب آنها نوشته نمیشود اما به نظر بنده تمام این موضوعات به حساب همین افراد فعلی نوشته خواهد شد. شاید حتی بدتر نوشته شود. پس اگر شجاع هستند به صورت قاطع بر روی تصویب این قوانینایستادگی کنند و باز تأکید میکنم به نظر بنده این موضوع برای فرار از عواقب تصویب این قوانین است؛ اما از نظر امتیازی نمیتوانم به این مجلس امتیازی بدهم. قصدم تخریب این مجلس و نمایندگان نیست، اما به نظر بنده این مجلس عملکرد ضعیفی نسبت به مجالس گذشته داشته است شاید نقاط قوتی داشته باشد، اما به صورت کلی عملکردش ضعیف بوده است.
بنده مخالف شفافیت نماینده مجلس هستم؛ زیرا معتقدم که حریت را از نماینده سلب میکند همچنین در قانوننویسی استثنائات وجود ندارد مثلاً در موضوعات امنیتی باید آرا مخفی باشد نمیتوان گفت که آرای این موضوع مخفی و آرای موضوعات دیگر شفاف باشد. همچنین قانوننویس باید در همه مراحل از آزادی فکر واندیشه برخوردار باشد.
به نظر بنده نماینده مجلس باید آنقدر اختیار و شهامت داشته باشد که اعمال رای کند و حریت نماینده نباید گرفته شود و آنقدر باید آزاد باشد که بتواند در همه مسائل به صورت آزادانه ورود کند.
در موضوع عملکرد ضعیف نیز همه ما مقصر هستیم. مثلاً مردم فکر میکنند که نمایندگان دارای رانت و موضوعات مختلفی هستند که همین مورد باعث تضعیف مجلس شده است؛ ولی در صورت کلی بدین گونه نیست. شاید مجالس گذشته و فعلی عدهای قلیل به دنبال رانت و منافع خود بودند، اما به صورت کلی چنین مواردی وجود نداشته است.
مثلاً در موضوع خودرو نیز به نظر بنده باید به یک نماینده به اندازه یک بخشدار امکانات داده شود و اگر این موضوعات به صورت قانونی و شفاف اعلام شود هیچکس با این موضوعات مشکلی ندارد، اما متأسفانه اینگونه نیست. اگر مجلس شفاف باشد، به صراحت اعلام میکند که چه چیزهایی در اختیار نماینده مجلس قرار داده است.
همچنین همه ما باید به قانون بازگردیم قوه قضاییه، قوه مجریه، قوه مقننه و همه ارکان باید به قانون بازگردند اگر همه ما به قانون بازگشتیم و هر دستگاهی سر جای خود قرار گرفت همه چیز درست میشود. این را بدانیم که نظام جمهوری اسلامی یک نظام برخاسته از درون مردم است پس در این نظام وظایف همه قوا مشخص است. اگر همه به دنبال وظایف خود باشیم حتماً مجلس یک مجلس قوی خواهد شد.
مهمترین چالش مجلس آینده مدیریت آن است. مجلس باید مدیریتش یک مدیریت قوی باشد. یعنی اگر کسی مخالف شما در مجلس هم حضور دارد نباید به مدت دو ماه تریبون آن را ببندید. مثلاً در مذاکرات مشروع مجالس گذشته را ببینید و بخوانید افرادی بودند که به صورت علناً به رئیس مجلس توهین، افترا واتهام میزدند اما رؤسای مجلس با سعه صدر با آنها برخورد میکردند. باید اجازه بدهیم که در مجلس بحث و گفتگو و حتی دعوا صورت گیرد و اگر چنین اتفاقاتی در مجلس رقم بخورد دیگر شاهد اتفاقات کف خیابانی نخواهیم بود.