مدیر گروه باستان گرایی حوزه علمیه قم:
باستان گرایی یعنی تعارض با اسلام
علی مصلح مدیر گروه رشته زرتشت و باستان گرایی حوزه علمیه قم: ما در تواریخ اسلامی درباره این بنا با مشهد مادر سلیمان مواجه هستیم و آنچه غربی ها ثبت و ضبط کرده اند این بود که زن ها به زیارت می آمدند و مردها نمی رفتند و سنت محلی بود که اگر گوسفند عشایر ساکن در آن مناطق مریض می شد آنجا می بردند و آشی تهیه می کردند و نذری می دادند و می گفتند که ای مادر سلیمان گوسفند ما را شفا بده. وی در ادامه مدی شد: غربی های زمانی که در قرن جدید وارد بلوک شرق شدند با اطلاعاتی که از طرف یونانیان باستان به دست آمده بود، به ایران می نگریستند و آنها توجهی به سنت های محلی، اسلامی و ایرانی نداشتند
به گزارش شبکه شرق، حجت الاسلام علی مصلح، فعال حوزوی و مدیر گروه رشته زرتشت و باستان گرایی حوزه علمیه قم درباره افزایش باستان گرایی در میان ایرانیان اظهار نگرانی کرده است.
حجت الاسلام علی مصلح مدیر گروه باستان گرایی حوزه علمیه قم درباره تعریف باستان گرایی و نقدهای وارد به آن به ارگان رسانه ای وابسته به جبهه پایداری در حوزه علمیه در قم(رسا) گفت: باستان گرایی برآمده از مبانی دنیای مدرن است و از جریان اومانیستی نشأت گرفته است؛ وقتی که غرب از دین مسیحیت فاصله گرفت و نظامی مبتنی بر انسان محوری را پایه گذاری کرد. بایستی برای هویت جمعی خود یکسری الگوهای مدرن را لحاظ کند که از جمله آن الگوها ناسیونالیسم یا همان ملی گرایی است که برخی مولفه های ملی گرایی را پررنگ کرد که از آن جمله جغرافیا و نژاد بود.
این مدرس حوزه علمیه قم خاطر نشان کرد: جریان ملی گرایی برای سرعت بخشیدن به افول دین و جایگزینی ناسیونالیسم به عنوان دین سیاسی، دوره کهن را مورد توجه قرار می دهد و غرب برای تقابل با کلیسا سراغ تاریخی پیشا مسیحی رفت و یونان باستان را علم کرد و حتی نژاد آریایی را برای تقابل با ادیان سامی و ابراهیمی برآورد؛ همین نسخه باستان گرایی را در شرق نیز پیاده می کنند و روشنفکرانی که درس آموخته غرب اند این نوع نگاه را دنبال می کنند؛ جریان باستان گرایی تقریبا در دویست سال گذشته شکل گرفت.
بنابر گزارش دیده بان ایران؛ حجت الاسلام مصلح، دینستیزی از مولفه های اصلی باستانگرایی دانست و گفت: باستان گرایی با قوم گرایی های که در دوره بنی امیه و دوره های اسلامی وجود داشت و بنای ستیزه با اصل اسلام را نداشت تفاوت دارد، در قومیت گرایی های قدیم مبارزه با اصل اسلام و اصل دین وجود نداشت اما در باستان گرایی اصل دین ستیزی جزء یکی از مولفه های اصلی این تفکر محسوب می شود و با ادیان ابراهیمی تقابل و تضاد دارد.
این فعال حوزوی خاطر نشان کرد: کوتاه آنکه باستان گرایی یعنی گرایشی به باستان و علم کردن تاریخ، هویت، و آثاری که از دل باستان شناسی بیرون آمده است در مقابل تمدن اسلامی و آنچه که اسلام به ارمغان آورده است؛ باستان گرایی به نوعی دهن کجی به اسلام است و هرگاه حکومت و نظام اسلامی در حوزه های اقتصاد و فرهنگ ضعیف شود، باستانگرایی برجسته شده و یاد از کهن روزگار رومانتیک و ایران خیالی به میان می آید و باستانگریان به نقد اسلام می پردازند.
مدیر گروه رشته زرتشت و باستان گرایی حوزه علمیه قم درباره دیدگاهش در خصوص تفاوت باستان شناسی با باستان گرایی و باستان پرستی گفت: باستان شناسی مانند باستان گرایی از علوم دوره مدرن است؛ باستان شناسی در فرانسه متولد شد و علمی دویست ساله و مربوط به دوره جدید است؛ غربی ها در ابتدا برای گنج یابی مناطق باستانی را حفاری می کردند و دنبال طلا، نقره و گنج بودند، کم کم رویکرد و رویه آنها به این سمت رفت که خود این آثار باستانی نیز به عنوان ابزار تولید هویت به کار آمد.
وی خاطر نشان کرد: حفاران فرانسوی در دوران ناصرالدین شاه و دیگر شاهان قاجار به ایران آمدند و امتیاز حفاری را گرفتند و برای اولین بار حفاریهایی در جنوب غرب ایران انجام دادند و به این شکل باستان شناسی در ایران آغاز شد.
مصلح در ادامه افزود: باستان شناسی علم کهنی نیست و بیش از دویست سال گذشته چنین علمی وجود نداشت. باستان شناسان در دوران جدبد از دل سنگ ها و کتیبه ها حرف های جدیدی را بیرون کشیدند؛ باستان شناسی علم کشف و بیرون کشیدن آثار باستانی و تاریخی و شناسایی دوران تاریخی و هنرهای استفاده شده در آثار تاریخی است که به رشته های مختلف سفال شناسی و کتیبه شناسی و دیگر رشته ها تقسیم می شود.
بنابر گزرش دیده بان ایران؛ حجت الاسلام مصلح در ادامه مدعی شد: در کلامی مختصر باید گفت باستان گرایی گرایش به باستان است و باستان شناسی ابزار باستان گرایی را در اختیار قرار می دهد و تفاوت باستان شناسی با باستان گرایی این است که باستان گرایی با لحاظ تاریخ و تمدن کهن به نمایش تقابل و تعارض ایران باستان با اسلام می پردازد؛ امّا به نظر بنده باستان گرایی و باستان پرستی هیچ تفاوتی با هم ندارند و گرایش افراطی به تاریخ کهن را باستان گرایی یا باستان پرستی می گویند.
وی به طرح ادعای عجیب توجه بعضی از مردم به مقبره کوروش با باستان گرایی پرداخت وخاطرنشان کرد: از دوران پهلوی با حضور شاه در پاسارگاد و برگزاری مراسم جشن های دو هزار و پانصد ساله در کنار مقبره کوروش رابطه مقبره پاسارگاد مسمی به مقبره کورش با باستانگرایی متجلی شد و بعد از انقلاب در دهه هشتاد و به ویژه در 7 آبان 1395 باستانگرایی کورش محور به نمایش درآمد و یک عده به عنوان نماد مخالفت با نظام اسلامی، شعارهای هنجار شکنانه باستان گرایی سر دادند.
بنابر گزارش دیده بان دیده بان ایران؛ مدیر گروه باستان شناسی حوزه علمیه قم در ادامه مدعی شد: ما در تواریخ اسلامی درباره این بنا با مشهد مادر سلیمان مواجه هستیم و آنچه غربی ها ثبت و ضبط کرده اند این بود که زن ها به زیارت می آمدند و مردها نمی رفتند و سنت محلی بود که اگر گوسفند عشایر ساکن در آن مناطق مریض می شد آنجا می بردند و آشی تهیه می کردند و نذری می دادند و می گفتند که ای مادر سلیمان گوسفند ما را شفا بده.
وی در ادامه مدی شد: غربی های زمانی که در قرن جدید وارد بلوک شرق شدند با اطلاعاتی که از طرف یونانیان باستان به دست آمده بود، به ایران می نگریستند و آنها توجهی به سنت های محلی، اسلامی و ایرانی نداشتند و دنبال آن بودند که آنچه که هرودت گفته را پیدا کنند و تطیق دهند و از آنجا که حکومتی که هرودت می شناخت شاهنشاهی هخامنشی، به سر سلسله ای کوروش بود و برخی مورخان یونانی برای کوروش قبر قائل اند، آنها دست به این تطبیق زدند.
مصلح خاطر نشان کرد: وقتی کاردار سفارت بریتانیا جیمز موریه به ایران آمد، با روستای مادر سلیمان و سنت های محلی آن مواجه شد، ولی بجای پذیرش باورهای محلی، آنچه که هرودت گفته بود را به این مکان تطبیق داد و اتاقک بالای شش پله را قبر و آن ته ستون های اطراف را کاخ کورش دانست. البته وی بعدا از این فرضیه برگشت، اما دیگرانی چون سر رابرت کرپورتر و گروتفند برای آن سند تراشی کردند.
این فعال حوزوی درپایان خاطرنشان کرد: در دوره محمد رضا شاه پهلوی، بخشی از جشن های دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی را در آنجا برگزار کردند تا جایگاه کوروش را در تاریخ ایران تثیبت کنند و مقام گمشده کورش در تاریخ ایران جانمایی شود. و بعد از انقلاب نیز تتبعات لازم صورت نگرفت و تصور دوره شاهنشاهی درباره پاسارگاد و کورش همچون بر تاریخ فراموش شده ایران سایه افکنده است و جای پژوهش های علمی و بی طرف همچنان خالی است و بلکه کورش دوم و مقبره مادرسلیمان نماد باستانگرایی شد.