جمعه15 تیرماه، دور دوم انتخابات برگزار می شود؛ امید به فردایی بهتر برای ایران با مسعود پزشکیان
تاریخ را ورق میزنیم
روح تشنه و خسته جامعه ایران، نیاز به امید تازهای دارد، امیدی که با آن دوباره خود را بازیابی کند. این جامعه با خستگی اما امیدوارانه به دهان نامزدهای ریاستجمهوری چشم دوخته و نگاه میکند.
روح تشنه و خسته جامعه ایران، نیاز به امید تازهای دارد، امیدی که با آن دوباره خود را بازیابی کند. این جامعه با خستگی اما امیدوارانه به دهان نامزدهای ریاستجمهوری چشم دوخته و نگاه میکند. جالب اینکه به هیچکدام از وعدههای شیرین و بزرگ کاندیداهای قبلی توجهی نکرد، آنها که بیشترین وعدههای اقتصادی را داده بودند، در همان دور اول حذف شدند.
اما او از روز اول وعدهای نداد و زمانی که رقیبش ادعا کرد «رشد هشتدرصدی محقق میکند» بدون هیچ چشمداشتی به قدرت گفت: «من از انتخابات کنار میروم و ایشان رئیسجمهور شود. اگر همین رشد هشتدرصدی را محقق نکرد، اعدامش کنید». اینجا واضح شد که چرا وعدههای دروغ نمیدهد. چرا حاضر نیست برای جذب آرای دیگران وعدههای نجومی و رنگارنگ بدهد. چون مسعود پزشکیان جان خودش را ضامن آن وعده میبیند.
روشن هم بود که بحث «اعدام» در کار نیست. جلیلی حتی میتوانست ادعا کند: «شما کنار برو من اگر نتوانستم در یک سال چنین رشدی را محقق کنم، استعفا میدهم تا من را محاکمه کنید» اما نمیتوانست این حرف را بزند. پس سکوت کرد و گذشت و همین سکوت، نشان میداد که خود جلیلی هم در درونش نسبت به تحقق وعدههایش اطمینان خاطر ندارد. پزشکیان اما صادقانه به مردم گفت که این وعدهها قابل تحقق نیست. اگر جرئت دارند وجودشان را در گرو تحقق وعدههایشان بگذارند. با این حال باید ببینیم و بفهمیم چه آیندهای با پزشکیان قابل ترسیم است. او در این مدت تلاش کرده تا صدای «محرومیت» باشد. تعریفش از محرومیت هم تنها محرومان مادی نیست. در عین حال که با محرومان جامعه با گفتار و زبان بدنش ارتباط مؤثری برقرار میکند، اما از کسانی که دچار محرومیتهای دیگر شدند حرف میزند. از جامعه ایران حرف میزند که از توسعه محروم شده است. از کسانی که اکثریت جامعه هستند، اما اقلیتی 15 درصدی همه منابع قدرت و ثروت را در اختیار دارند و آنها را از حقوق مادی و معنوی خود محروم کردهاند.
بیایید واقعبین باشیم، همانطورکه خود او واقعبین بود. قدرت دولت پزشکیان مانند قدرت دولت روحانی محدود است. اما نقطه امیدواری در جای دیگری است. ما نمیتوانیم امیدوار باشیم که او اپلیکیشنهایی را که فیلتر شدند، از فیلتر خارج کند. اما امیدواری اینجاست که او در مقابل «تکنولوژی» مقاومت نمیکند. پزشکیان از جنس کسانی نیست که اینترنت پرسرعت را «حرام» بداند و همین مسئله باعث میشود امید به آینده برایمان روشن باشد. جهان به سرعت به سمت استفاده از اینترنت 5g حرکت میکند اما در سه سال گذشته ایران از این مسیر با تفکر بسته و محدود مدیران دور مانده است. واقعبینی این است که دولت رئیسی برای برگزاری کنسرت بعد از 1401 تلاش میکرد اما هیچ خوانندهای حاضر به برگزاری کنسرت نبود. در عوض در دولت پزشکیان احتمالا بار دیگر خوانندگان با مشکلات مرتبط با برگزاری کنسرت روبهرو خواهند شد، اما ما بهخوبی میدانیم که دولت هم در طرف مردم میایستد نه در طرف کسانی که به دنبال بستن و محدودکردن هستند.
واقعبینی این است که احتمالا گروههای دیگر به دنبال فشار بیشتر برای اجرای شدیدتر گشت ارشاد خواهند بود، اما مطمئن هستیم که دولت در این زمینه با آنها همراهی نخواهد کرد. این فرصتی است برای به رسمیت شناختن سبک زندگی مردم. دولت پزشکیان فاسد نخواهد شد، تنها به این دلیل که نهادهای دیگر که از مخالفان او هستند، بیشترین نظارت را بر او و دولتش اعمال میکنند و این مسئله امید را به بهبود وضعیت فساد در کشور بیشتر میکند. در نهایت مهمترین دلیلی که امید را به دولت آینده پزشکیان برای مردم ایجاد میکند، «ثبات» است. ثبات در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی که آرامش را میتواند به کشور بازگرداند. او در تمام کمپین انتخاباتیاش رؤیای شیرین به مردم نمیفروشد. تبحر پزشکیان این بود که با دلها سخن گفت و «امید» را در دل مردم زنده کرد. ما امیدواریم فرهنگ کهن ایرانی بار دیگر جوانه بزند؛ فرهنگی که از دل ناامیدی، امید خلق میکند. فرهنگی که شعارش این است: «در ناامیدی بسی امید است»، این فرهنگ میانه «بیم» و «ترس» از آینده، امید را جوانه میزند.
با توجه به اهمیت انتخابات پیشرو و برنامههای نامزدها در پنج جدول به برنامههای مسعود پزشکیان در حوزههای مختلف پرداختهایم که از نظر شما میگذرد.