ایلان ماسک چطور برند ترامپ را بازسازی کرد؟
نگاهی به اتحاد رئیسجمهور جدید آمریکا با غول فناوری
در ماههای منتهی به روز انتخابات، ایلان ماسک در حالی که پیش از این در انظار عمومی رابطه چندانی با ترامپ نداشت، شروع به تأمین مالی کارزار انتخاباتی او به مبلغ حدود دویست میلیون دلار کرد. ماسک بارها در تجمعات انتخاباتی ترامپ دست به سخنرانی زد. نتیجه این سخنرانیها عکسی از این کارآفرین بود که او را در حال بالا و پایین پریدن با دستان باز نشان میداد.
کایل چایکا در نیویورکر نوشته است: در پایان کمپین دونالد ترامپ برای دور دوم ریاست جمهوری، مشخص بود که ایلان ماسک بخشی از تیم ترامپ خواهد بود. بلیت ترامپ در این انتخابات نه تنها شامل او و معاونش جی دی وانس، بلکه شامل دوگانه ناگسستنی، یعنی ترامپ و میلیاردر فناوری، ایلان ماسک میشد. ماسک، ثروتمندترین مرد جهان، زمانی خود را معتدل و حامی اوباما توصیف میکرد، اما از زمان همه گیری کرونا، او یک چرخش چشمگیر به سمت راست پیدا کرد.
ترامپ و ماسک، یک اتحاد تازه
در ماههای منتهی به روز انتخابات، ایلان ماسک در حالی که پیش از این در انظار عمومی رابطه چندانی با ترامپ نداشت، شروع به تأمین مالی کارزار انتخاباتی او به مبلغ حدود دویست میلیون دلار کرد. ماسک بارها در تجمعات انتخاباتی ترامپ دست به سخنرانی زد. نتیجه این سخنرانیها عکسی از این کارآفرین بود که او را در حال بالا و پایین پریدن با دستان باز نشان میداد.
نزدیکی میان ترامپ و ایلان ماسک، بعد از انتخابات هم ادامه داشت و حتی شدت پیدا کرد. از آنجایی که شرکتهای فناوری ایلان ماسک بهطور چشمگیر و فزایندهای در امور بینالمللی نفوذ کردهاند، خود او هم به موقعیتی شبهدولتی در ایالات متحده دست پیدا کرده. هنگامی که ترامپ پس از پیروزی با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین بهصورت تلفنی گفتگو کرد، ظاهرا ماسک هم پای تلفن بوده است.
آغاز یک دوران جدید
برای طرفداران دیدگاههای ایلان ماسک، اتحاد با ترامپ به معنای شروع یک دوره سیاسی نو و جسورانه است. حتی قبل از دخالت ماسک، نشانههایی وجود داشت که دولت ترامپ سرنوشت خود را با سیلیکون ولی گره خواهد زد.
در کنار ماسک که یادآور موشکهای قابل استفاده مجدد و زندگی بشر در مریخ است، ترامپ اینبار نه بهعنوان یک رئیسجمهور سابق مسن و درگیر مسائل حقوقی که یک بار هم در انتخاب مجدد شکست خورده، بلکه به عنوان رهبری پرانرژی، ریسکپذیر، غیرمتعارف و فناوریمحور ظاهر خواهد شد.
نگرانیها کدامند؟
برای کسانی که نگرانیهای چندانی درمورد ایلان ماسک و ایدههایش در زمینههایی مانند حقوق تراجنسیتیها ندارند، او ممکن است مثل یک ابرقهرمان واقعی جلوه کند. با این حال، شکافی بین وعده نوآوری که ماسک نماینده آن است و واقعیت نحوه عملکرد او به عنوان یک تاجر وجود دارد.
شرکتهای ماسک، مانند شرکتهای ترامپ، کمتر با پیشرفتهای سطح پایه و بیشتر با فرهنگ کیش شخصیت اطراف بنیانگذارشان سرپا نگه داشته میشوند. گزارش شده که تسلا در سال ۲۰۲۴ بیش از چهارده درصد از نیروی کار خود را اخراج کرده. زمانی که ماسک مالکیت ایکس را به دست گرفت، به سرعت اکثریت قریب به اتفاق کارکنان، از جمله بیشتر کارگران مسئول نظارت بر محتوا را اخراج کرد. در عین حال، ماسک موفق شده ایکس را به پلتفرم ارتباطی مورد علاقه جناح راست تبدیل کند.
دولت دوم ترامپ و ایکس
ایکس از نظر مالی در وضعیت بحرانی قرار دارد. با این حال، این پلتفرم در آستانه تبدیل شدن به محور دولت دوم ترامپ است. در دوران انتخابات در حالی که پلتفرمهایی مانند یوتیوب و تیکتاک تلاش میکردند تا بیطرف به نظر برسند، ایکس تحت مدیریت ماسک به یک عرصه ایدئولوژیک و حزبی تبدیل شد. با وجود ادعای او درباره وسواسش نسبت به آزادی بیان، این پلتفرم درحالحاضر بیشتر به نفع جمهوریخواهان فعالیت میکند.
برای ایلان ماسک، پیروزی ترامپ از نظر قانونی و مالی حیاتی بود. تقریباً تمام شرکتهای او با شکایتهای فزایندهای روبهرو هستند که از نقض قوانین کار تا فروشهای غیرقانونی سهام و تبعیض جنسیتی را شامل میشود. وقتی یک دوست در راس دولت باشد، ممکن است تهدیدات موجود برای امپراتوری ماسک را به تعویق بیفتد یا شاید حتی از بین ببرد.
آیا ماسک به سرنوشت دیگر نزدیکان ترامپ دچار میشود؟
زمان نشان خواهد داد که ماسک در دوره دوم ترامپ چقدر تأثیرگذار خواهد بود. در دولت اول ترامپ که پر از هرجومرج و درگیری بود، بسیاری از شخصیتهایی که به نظر میرسید یک روز به ترامپ نزدیکند، روز بعد از او دور شدند.
بهنظر میرسد اتحاد ماسک با ترامپ بر اساس مجموعهای از ویژگیهای شخصیتی باشد. هر دو مرد تکانشی و سازشناپذیرند، و عادات مشترکی در زمینه گسترش اطلاعات نادرست، تقویت رگههای سمی گفتمان ملی و حمله به دشمنان خود دارند. اگر اولویتهای اعلام شده آنها به سیاست تبدیل شود، رفاقت آنها شامل تخریب بیپروای سازمانهای دولتی و لگدمال کردن حقوق شهروندان آسیبپذیر خواهد بود. تضاد منافع گسترش پیدا کرده و منافع شرکتها همیشه پیروز خواهد شد. اما همانطور که در دهه گذشته بارها و بارها ثابت شده، در نهایت تنها یک ترامپ میتواند وجود داشته باشد.